دنبال گم شده اینجا نگردید!

جناح مخالف دولت دوازدهم فکر می‌کند فسادی در دوران آنها اتفاق نمی‌افتد و اگر هم فسادی رخ داده باشد، همان یکبار بوده است. نگاه سیستماتیک و نظام یافته‌ای نسبت به مساله فساد در هیچ کدام از جناح‌ها و دولت‌ها وجود نداشته است و به همین دلیل است که بیشتر وقت‌ها نسخه‌هایی هم که ارائه می‌شود، راه‌حل درمان نیست. تنها دوره‌ای که به طور واقعی و عملی با مفهوم فساد مبارزه کردیم در دولت اصلاحات بوده که اقتصاد ایران به سمت آزادسازی و عادی‌سازی رفت. هرگاه از این دو حالت در هر دوره‌ای خارج شویم، فساد پدید می‌آید و به این ارتباط ندارد که چه کسی رئیس دولت باشد. اتفاقا تجربه اخیر دولت روحانی نشان داد که هرچقدر هم که شعارها و برنامه‌های دولت‌ها با همدیگر به اندازه سیارات در دو منظومه شمسی تفاوت داشته باشد، باز هم وقتی در محیط آماده برای فساد قرار بگیرد، فاسد می‌شود. ما هرگاه از آزادسازی فاصله گرفتیم هرچقدر که دولت بیشتر در اقتصاد دخالت کرده، هرچقدر که سعی کرده قیمت‌ها یا بقیه اجزای اقتصاد را دستوری تعیین کند به همان میزان تن به فساد داده‌ایم و این صرف نظر از نوع دولتی بوده که مستقر بوده و دوم اینکه هرگاه شرایط در کشور بحرانی بوده، ما تن به فساد گسترده‌تر داده‌ایم. هر مقداری هم که از شرایط عادی فاصله گرفته‌ایم، نیروهای فاسد در کل اجزای جامعه، بهترین فرصت را برای اینکه بتوانند به غارت سازمان یافته دست بزنند، پیدا کرده‌اند. اکنون چون این گروه‌های غارتگر در هر دوره‌ای نسبت به دوره قبل به لحاظ مالی فربه‌تر و قدرتمندتر شده‌اند، هرچقدر که شرایط کوچکی هم پدید می‌آید، باز به محض اینکه می‌توانند پولی به دست بیاورند، دریغ نمی‌کنند و این به خاطر قدرت وحشتناکی است که گروه فاسد به لحاظ مالی و جمع‌آوری نقدینگی پیدا کرده‌اند. بنابراین دولت‌ها هر مقدار که از اقتصاد آزاد فاصله بگیرند و هر مقدار به اقتصاد دستور دهند، تن به فساد می‌دهند و مهم نیست که چه شعاری می‌دهند و از چه منظری به قدرت رسیده‌اند و برنامه‌ها یا ادعاهایشان در ابتدا چه بوده است. اشکال بزرگ احمد توکلی هم همین است که به زمینه‌های فساد توجه نمی‌کند.
ادامه از صفحه اول / چنانچه عملا می‌دیدیم، ایشان اولین نداهای مخالفت با فساد را در دوره آقای احمدی‌نژاد، وقتی بلند کرد و آلارم‌هایش را به صدا درآورد که متوجه شد آقای احمدی‌نژاد از نظر سیاسی از چشم افتاده است و این عیب دوم کشور ما در برخورد با فساد است. بنابراین تا زمانی که دولت‌ها جناحی با فساد برخورد می‌کنند و به ریشه‌های بروز زمینه‌های فساد که همان دخالت دولت در اقتصاد و همان‌طور شرایط غیرعادی است، توجه نمی‌کنند. مهم نیست که چه دولتی سر کار است بلکه مهم این است که شرایط فاسد خواهیم داشت. اینکه در دولت اصلاحات کم‌ترین میزان فساد در تاریخ معاصر ایران را داشتیم به این دلیل بود که هر دو اصل مورد توجه قرار گرفت؛ هم آزادسازی اقتصادی انجام شد و هم عادی‌سازی شرایط اقتصادی. بنابراین زمینه‌ای برای فساد مهیا نبود که جناح طرفدار دولت وقت بخواهد یا بتواند دست به فساد بزند. اما وقتی تصمیم می‌گیرند با وجود همه تجربیاتی که داریم، از یک طرف قیمت دلار را دستوری تعیین کنند و به نصف قیمت آزاد برسانند و از طرف دیگر ریخت و پاش و غارت سازمان یافته و لجام گسیخته در گشایش اعتبار انواع و اقسام کالاهای لوکس وجود داشته باشد، کالاهایی که حتی در شرایط عادی هم ملتی مثل ایران به آنها احتیاج ندارد، بدیهی است که فساد اتفاق می‌افتد. آیا اگر تحریم آمریکا در جریان نبود، واقعا به ثبت سفارش واردات 400 میلیون یورو موبایل در یک ماه احتیاج داشتیم؟ آیا باید کالاهای برقی و مصرفی لوکس وارد می‌کردیم و هیچ نظارتی به‌ویژه در وزارت صنعت و معدن که با انواع و اقسام ادعاها و تجربیات 40 ساله اداره می‌شود، اتفاق نمی‌افتاد؟ درواقع با دو ضعف بزرگ، عدم توجه به ریشه‌ای برخورد کردن با فساد و برخورد جناحی با فساد روبه‌رو هستیم. برخی فکر می‌کنند کاری که دوستان و همراهان سیاسی‌شان انجام می‌دهند، نامش فساد نیست. یقینا آن فسادی که الان در دولت هست، کمتر از برخی نهادهاست، ولی کوچک‌ترین اثری از آن در نگاه افرادی مثل آقای توکلی دیده نمی‌شود. چون بالاخره یکی از ریشه‌ها و منشأهای وحشتناک فساد در کشور ما پاسخگو نبودن است. از زمانی که تلگرام و شبکه‌های مجازی خارج از کنترل وارد کار شدند، یک مقدار توانسته‌ایم به حوزه‌های عملکرد برخی پرتوافکنی کنیم. بنابراین اینها مقوله بزرگی است که در برخورد با فساد هست و ایجاد برخی تشکیلات جز اینکه یک دکان جدید برپا کند، بدون اینکه خاصیت چندانی داشته باشد، هیچ اثر امیدبخشی در مبارزه با فساد به جای نخواهد گذاشت. وقتی دولت تحت کنترل جناح اصولگرا نیست، همه این امکان را دارند که بتوانند به شدت از آن انتقاد کنند و آن را زیر ذره‌بین قرار دهند و نورافکن به آن بتابانند و این عجیب نیست.اما مبارزه با فساد نباید با دماسنج سیاسی و جناحی‌ سنجیده شود، چراکه فساد از ظرفیت‌های اقتصادی می‌کاهد و سرمایه اجتماعی را از بین می‌برد و در عین حال رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد.
* مدیرمسئول