انتظارات عجیب از تولید کننده

دیروز نوبخت، سخنگوی دولت طی اظهاراتی گفت که از بخش خصوصی انتظار دارد مانند دوران دفاع مقدس با اهتمام ویژه ای به حمایت از دولت برخیزد. او تاکید کرد:« در زمان دفاع مقدس برخی کارخانه‌ها خط تولیدشان را متناسب با نیازها تغییر می دادند تا به کشور کمک کنند. اکنون نیز چنین انتظاری از بخش خصوصی داریم».
البته شنیدن این سخن از زبان آقاي نوبخت چندان تعجب برانگیز نبود چرا که او پیش از این نیز بارها از این نوع سخنان عجیب به زبان رانده بود. هنوز افکار عمومی سخن گهربار وی در توصیف یکی از نجومی بگیران را فراموش نکرده است. او در حالی که می‌توانست برای تسلی افکار عمومی سکوت اختیار کند، ترجیح داد به حمایت از دوست و هم‌قطار خود پرداخته و ضمن بیان ارادتش به وی ، او را یکی از ذخایر نظام بخواند.
نوبخت در همان جلسه ضمن اعلام خبر اصلاح قانون مدیریت خدمات کشوری و بستن روزنه‌های قانونی، وعده داد که دیگر دریافت پاداش‌های چند ده میلیونی توسط مدیران میسر نخواهد شد.
اما با وجود سپری شدن نزدیک به دو سال از آن زمان، همچنان شاهد رویدادهایی مشابه حقوق های نجومی مانند پراخت پاداش های نجومی پایان خدمت، کارانه های نجومی برای مدیران دستگاه‌های اجرایی، به‌کارگیری مجدد نیروهای بازنشسته و امثال آن‌ها هستیم. این رویدادها نشان می دهد که یا روزنه های قانونی بسته نشدند یا اگر بسته شدند، تخلفات همچنان در حال وقوع است.


در کنار آن، حداقل بخشی از عملکرد دولت از رانت خواری و ویژه‌خواری حکایت دارد که واضح ترین آن‌ها همین ماجرای اخیر اختصاص ارز به نرخ دولتی برای شرکت ها و افراد حقیقی است که به گفته برخی نمایندگان، مواردی از پرداخت های این لیست ها، شبهه دار، غیر قانونی و خلاف بوده است.
علاوه بر این‌ها واردات بی رویه و گاه غیر ضروری کمر تولیدکننده داخلی را شکسته و رویه های غلط ، سخت گیری های مالیاتی و بانکی و بوروکراسی دست و پاگیر ، عرصه را برای تولید کننده تنگ و دشوار کرده است.
تولیدکننده و کارخانه داری که باید با فراغ بال به کارآفرینی بپردازد با موانع رنگ و وارنگ نه تنها نتوانسته آنچنان که باید جان بگیرد، بلکه در موارد متعددی ناگزیر از تعدیل و تعطیلی شده است.
در چنین شرایطی، یک مقام عالیرتبه دولتی با چه رویی می تواند از تولید کننده انتظار داشته باشد، به داد دولت برسد؟ کارآفرینان واقعی از خود می پرسند چرا باید از سیستم رانت ساز و فساد آفرین حمایت کنیم؟
اگر در روزهای یک‌رنگی و یک‌دلی، مردم پای کار آمدند و از کشاورز و کارگر تا کارخانه دار و بازاری کمر همت به مقابله با بحران جنگ تحمیلی بستند، یکی از دلایل آن پاک‌دستی و سلامت مدیران اجرایی کشور بود. در آن دوران فساد استثنا بود، دروغگویی مد روز نشده بود، کاخ نشینی سبک زندگی مدیران نبود، مسئولان به فکر تابعیت مضاعف و انتقال پول به خارج از ایران نبودند. خلاصه اینکه افکار عمومی به دولتمردان اعتماد داشتند.
اما امروز چنین نیست. مردم نه تنها به مسئولان کمتر اعتماد دارند بلکه می ترسند که باز کلاهی سرشان برود و دولت جیب‌شان را خالی کند.
با همه این‌ها، شاید و شاید برای ایران و به‌خاطر مردم ایران زمین ، یک‌بار دیگر مردم دست به دست هم بدهند و از کارخانه دار و کارگر در این روزهای سخت به یاری یکدیگر بپردازند.