دستپاچگی احمدی‌نژاد قابل درک است

کیاوش حافظی- احمدی‌نژاد هیچ گاه تا این اندازه ناآرام نبوده است. او به جنجال‌آفرینی شهرت دارد که از قبل جنجال می‌تواند به اهدافش دست پیدا کند، اما این بار فرق می‌‌کند. جنجال و ناآرامی این روزهای او از نوعی دستپاچگی نشات می‌‌گیرد که نمی‌تواند زمین بازی را کنترل کند. عزم کرده بود دوباره نامزد ریاست جمهوری شود، اما نهی شده است. قصد داشته علنا از نزدیک‌ترین یار خود حمایت نکند، اما شرایط برای او به گونه‌ای تعریف شده که گزیر را در این دیده تا به سرعت نظرش را عوض کند. او هرچند خود را مخالف سرسخت روحانی جلوه می‌‌دهد اما رقیب اصلی او در انتخابات نه روحانی بلکه جریان اصول‌گراست. به جای آنکه خود یا بقایی – معاونش- را در برابر روحانی ببیند، ابراهیم رئیسی را می‌بیند و از این زاویه شدیدا احساس خطر می‌کند. این احساس خطر از چند منظر قابل بررسی است:
نامزدی ابراهیم رئیسی و شکل‌گیری دوقطبی روحانی – رئیسی در حالی صورت می‌‌پذیرد که 20سال از اولین و آخرین باری بود که اصول‌گرایان برای جبهه سیاسی خود یک روحانی را برگزیدند، می‌‌گذرد و پس از آن همه رقبای اصلاحات از جمله محمود احمدی‌نژاد با کت و شلوار در میدان مبارزه با اصلاح‌طلبان ظاهر شدند. نامزدی رئیسی می‌‌تواند دوقطبی شکل گرفته در دوم خرداد سال 76 را بازسازی کند - البته با این تفاوت که علی‌اکبر ناطق نوری و بخش اعظمی از حامیان او که زیر بیرق اکبر هاشمی رفسنجانی فعالیت داشته‌اند، این بار با یک پیکره سیاسی در برابر جریان اصول‌گرا قرار گرفته‌اند.
تغییر هویت و یک سوی دوگانه در برابر اصلاح‌‌‌‌‌‌‌طلبان و اعتدال‌گرایان در وهله اول به زیان طیف محمود احمدی‌نژاد است. رئیس جمهور سابق در انظار عمومی خود را منتقد دولت روحانی نشان می‌‌دهد اما واقعیت آن است که حضور بقایی در صحنه انتخابات و حمایت احمدی‌نژاد از او فقط برای حفظ دوگانه احمدی‌نژاد – روحانی و هاشمی است تا با حفظ این دوگانه از ساقط شدن خود در عالم سیاست خودداری کند. به این ترتیب طیف احمدی‌نژاد ترجیح می‌‌دهد در انتخابات 29 اردیبهشت حسن روحانی مجددا بر کرسی قدرت بنشیند تا یک اصول‌گرا. او حتی به تقلید از روش اصلاح‌طلبان در انتخابات سال 92 اعلام کرده در صورت ردصلاحیت بقایی از گزینه دیگری که به صحنه می‌‌آید حمایت خواهد کرد. اما اگر گزینه بدلی او هم رد صلاحیت شود او چه خواهد
کرد؟


احمدی‌نژاد می‌‌داند که تحریم انتخابات در نظام سیاسی جمهوری اسلامی یک خودکشی سیاسی است. این را هم می‌‌داند که سکوت عین نظاره‌گری برحذف تدریجی خود از قاموس سیاسی است. با این حال از آنجایی که هنوز سعی دارد خود را به اصطلاح منجی ملت و دیگر نیروها را غیر از ملت بداند، به صورت علنی از کسی حمایت نخواهد کرد، اما ناچار است در انظار عمومی خود را بی‌نظر جلوه دهد و در پشت پرده از یک سوی این دوگانه رئیسی – روحانی حمایت کند. حمایت احمدی‌نژاد از جریان اصول‌گرا و نامزدی رئیسی به معنای پذیرفتن دوگانه جدید شکل گرفته در ادبیات سیاسی و پایان دوگانه احمدی‌نژاد – روحانی (یا هاشمی) است. بنابراین ترجیح رئیس جمهور سابق این است که به صورت غیرعلنی از حسن روحانی و طیف او حمایت کند تا بتواند دوباره در انتخاباتی دیگر از این دوگانه به سود خود استفاده کند. اگر بقایی یا نامزد بدلی او در انتخابات تایید صلاحیت شوند، اوضاع به کلی فرق می‌‌کند. طیف احمدی‌نژاد در این شرایط سعی می‌کند در روند انتخابات به گونه‌ای بازی کند که دوگانه سابق حفظ شود. وضعیتی که انتخابات علاوه بر دوگانه روحانی – رئیسی دوگانه روحانی – احمدی‌نژاد را نیز دارد کاملا به سود رئیس جمهور مستقر است. احمدی‌نژاد برخلاف آن که سعی می‌‌کند راه خود را از اصول‌گرایان جدا کند، به خوبی آگاه است که حضور هشت ساله‌اش در راس قوه اجرایی کشور صرفا با اتکا به پایگاه رای خود نبوده است. در انتخابات سال 84 احمدی‌نژاد ناشناخته با اتکا به پایگاه اصول‌گرایان بر مسند قدرت نشست.
=در سال 88 هم که توانسته بود طی 4سال خود را معرفی کند، تنها درصد خاصی از رایش را به صورت مستقل داشت و بخش اعظمی از آرای آن سال او با حمایت جریان اصول‌گرا رقم خورد. اصول‌گرایان نیز همین وضعیت را دارند. آنها نیز می‌دانند بخشی از رای احمدی‌نژاد در سال‌های 84 و 88 به خاطر اصول‌گرایی احمدی‌نژاد نبوده است و احمدی‌نژاد پایگاه رایی مستقل از آنها دارد. به این ترتیب اصول‌گرایان و احمدی‌نژاد می‌دانند در شرایطی که در انتخابات راه خود را از هم جدا کرده‌اند پایگاه رایی که روزگاری اجماع شده بود از هم تفکیک خواهد شد و رای هرکدام به صورت خالص به نمایش در خواهد آمد. در مقابل روحانی با استفاده از پایگاه رای خود و همچنین علاقه‌مندان هاشمی رفسنجانی و هواداران سیدمحمد خاتمی جایگاه خود را تثبیت خواهد کرد. با چنین نگاهی دلیل اصلی نامه‌نگاری مشایی به خاتمی فهمیده می‌‌شود. احمدی‌نژاد برای بقای سیاسی ناچار به حضور در صحنه است، اما برای پیروزی این بار به تزلزل در پایگاه رای حسن روحانی نیاز دارد.