فرجام چسبیدن به قدرت

محمد هدایتی - پس از اتفاقات سال 1388 که حاصلش برای بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان سرخوردگی تمام‌عیار بود، چند گزینه پیش روی زعمای اصلاح‌طلب قرار داشت؛ اول بیرون ماندن از قدرت و نقد آن و وضعیت‌ها بود و دوم اظهار ندامت و مصالحه و سهیم شدن در کیک قدرت. این دو گزینه اصلی اصلاح‌طلبان هریک طرفداران خاص خود را داشت. گروه اول بر تقویت جامعه مدنی تاکید داشتند، تا حدی از نهادسازی‌های اجتماعی سخن می‌گفتند و فعالیت اصلاح‌طلبانه را لزوما به معنای حضور در انتخابات نمی‌دانستند. آنها معتقد بودند در شرایط فعلی‌ و با آرایش نیروها در بلوک قدرت کار چندانی نمی‌شود کرد. بنابراین برای حفظ سرمایه اجتماعی و همچنین زنده نگه داشتن امکان اصلاح شاید ضروری باشد که برای مدتی عطای حضور در قدرت را به لقایش بخشید. گروه دیگر اما از «شرایط حساس کنونی» می‌گفتند و اینکه برای نجات ایران هم که شده باید کاری کرد. از دل این وضعیت پیچیده راه میانبری انتخاب شد. در شرایطی که امکان حضور خود اصلاح‌طلبان فراهم نبود، در شرایطی که آنها خطرناک توصیف می‌شدند، روی کسی ائتلاف کردند که در چند دهه سیاست‌ورزی‌اش، به اردوگاه محافظه‌کاران تعلق داشت و شاید تنها نزدیکی‌اش به اصلاح‌طلبان، چه از نظر هدف و چه روش، ماجرای برنامه هسته‌ای بود. اصلاح‌طلبان حسن روحانی را بر کاندیدای حزبی خود اولویت دادند تا مگر یک بار دیگر راهی به قدرت بیابند و درها به رویشان گشوده شود‌ بدون اینکه پیامدهای این تصمیم را آنچنان که باید در نظر داشته باشند و بدون اینکه برنامه‌ای برای مدیریت و هدایت روحانی داشته باشند. هم مشکلات پیش رو را می‌دانستند و هم ذهنیت و افکار روحانی را و اینکه تا کجا پیش خواهد رفت. سال‌ها از حمایت تمام‌عیار از او می‌گفتند و امروز و به تدریج در اعلام برائت از او مسابقه گذاشته‌اند.امروز اصلاح‌طلبی معطوف به قدرت، دیگر بدیلی برای مدیریت احمدی‌نژادی و اصولگراها نیست‌ چرا که در داوری اجتماعی عموما هم‌رده با آن قلمداد می‌شوند. آنها در این سال‌ها تمام سرمایه اجتماعی‌شان را به پای روحانی گذاشتند. نتیجه که کمابیش معلوم است. دولت حسن روحانی زیر فشار خارجی و آشفتگی داخلی عملا دارد از هم می‌پاشد. در عرض یک سال استیضاح دو وزیر را تجربه کرده و چه بسا موارد دیگری هم در راه باشد. شاید اگر آن روز اصلاح‌طلبان، کمی بر ولع رسیدن به پست‌ها و وزارتخانه‌ها غلبه می‌کردند، اگر کمی دوری از قدرت را تاب می‌آوردند، امروز در این وضعیت نبودند. امروز می‌توانستند مدعی باشند که در مدیریت جامعه متفاوتند و اگر بودند، اینچنین نمی‌شد. می‌توانیم ساعت‌ها درباره نیروهای افراطی و تندرو سخن بگوییم درست یا نادرست اما سهم اصلاح‌طلبان خیلی کمتر نیست. و حالا سخت بتوانند دوباره تصویری که از آن اشاعه یافت را بازسازی کنند یعنی این تصویر را که آنها هم کاری نکردند و بر سبیل دیگران بودند.
hedayati.mohammad@yahoo.com