«تروريسم اقتصادي آمريكا» ما و جهان را تهديد مي‌كند

حضور آقای روحانی در اجلاس سالانه سازمان ملل متحد چه دستاوردی برای ایران داشت؟ آیا ایشان حضور موفقی در سازمان ملل داشتند؟ آیا ایالات متحده آمریکا به اهداف خود در اجلاس امسال سازمان ملل رسید؟
اجلاس اخیر سازمان ملل از جنبه‌های مختلف با سال‌های گذشته تفاوت داشت. سخنان و مواضعی که رهبران کشورهای جهان در اجلاس امسال داشتند مانند سال1945 و زمانی بود که سازمان ملل در حال شکل‌گیری بود. این در حالی بود که چند روز قبل از آغاز اجلاس سازمان ملل سالروز گرامیداشت صدور اعلامیه حقوق بشر را پست سر گذاشته بودیم. از سوی دیگر از سال2013 نیز تصمیم گرفته شده بود که برای هر سال یک نامگذاری صورت بگیرد که شعار امسال «حق بر صلح» بود. این شعار نیز یک مطالبه جدی را در بین کشورهای جهان به وجود آورده بود و به همین دلیل کشورهای مستقل جهان تلاش می‌کردند دغدغه‌های خود را در این زمینه در سازمان ملل مطرح کنند. اغلب کشورهای جهان نیز به‌دنبال یک مرجع تصمیم‌گیر در این زمینه بودند که از یکسو شرایط تحقق این شعار را فراهم کند و از سوی دیگر با کسانی که این شعار را نقض می‌کنند برخورد کند. در نتیجه تفاوت اجلاس امسال این بود که کشورهای جهان به صلح «آری» و به جنگ «نه» گفتند. با این وجود سخنرانی دونالد ترامپ یکجانبه‌گرایانه و برخلاف چندجانبه‌گرایی بود. وی تلاش کرد سیاست‌های ایالات متحده آمریکا را به کشورهای دیگر جهان دیکته کند و تنوع فرهنگی و دیدگاه‌های متعارض با خود را نفی کند. در اغلب سخنرانی‌های رهبران جهان تاکید بیشتری روی چندجانبه‌گرایی و تنوع سیاست‌ها و دیدگاه‌ها و دموکراسی صورت می‌گرفت. ترامپ تلاش کرد به شکلی با مردم جهان سخن بگوید که انگار مردم جهان باید سیاست‌ها و خواسته‌های آمریکا را اجرا کنند و به همین دلیل به‌نوعی دیکتاتوری را ترویج می‌داد، اما به‌دلیل سیاست‌های جنگ افروزانه آمریکا بسیاری از کشورها با مشکلات آموزشی بهداشتی و محیط‌زیستی مواجه شده‌اند و همه اینگونه اقدامات در راستای منافع ایالات متحده آمریکا تعریف می‌شود. نکته قابل تأمل این است که سیاست‌هایی که آمریکا در حال دیکته کردن آن به دیگر کشورهای جهان است، حتی با اصول فرهنگی و اجتماعی خود آمریکا نیز همخوانی ندارد. آمریکا مدعی ترویج فرهنگ کار، مسئولیت‌پذیری، اخلاق‌مداری و اعتدال است که مفاهیمی مهم و بنیادین است اما چیزی که به کشورهای جهان مخابره می‌شود خشونت، بی‌اخلاقی، بی‌بند و باری، عدم مسئولیت پذیری، افراط و سیاست‌زدگی است. هدف اصلی آمریکا نیز کشورهای جهان سوم است و تلاش می‌کند اینگونه مفاهیم را در کشورهای جهان سوم ترویج کند. این در حالی است که در کشورهای غربی نیز چنین ارزش‌هایی پذیرفته شده نیست. کسانی که از ارزش‌های غربی دفاع می‌کنند باید وضعیت کشورهای غربی را مشاهده کنند که آیا در این کشورها بی‌‌‌اخلاقی، بی‌‌‌بند و باری و عدم مسئولیت پذیری وجود دارد یا اینکه این کشورها اهمیت زیادی برای این مفاهیم قائل هستند.
چرا معتقدید اجلاس امسال مانند سال 1945 و سال تشکیل سازمان ملل بود؟
در اجلاس امسال برخی از رهبران کشورهای جهان و از جمله نخست‌وزیر بلژیک روی فلسفه تشکیل سازمان‌های بین‌المللی و از جمله سازمان ملل متحد تاکید داشت و این دیدگاه در بین برخی رهبران آسیایی و اروپایی نیز دیده می‌شد. اغلب این رهبران با اشاره به خروج آمریکا از سازمان‌های بین‌المللی و به خصوص سازمان کیفری بین‌المللی و کمیسیون حقوق بشر نسبت به این رویکرد هشدار دادند و خواستار رعایت قوانین بین‌المللی توسط همه کشورهای عضو سازمان ملل شدند. به همین دلیل نیز زمان شکل‌گیری سازمان ملل متحد برای بسیاری از افکار عمومی جهان تداعی شد که فلسفه تشکیل این سازمان‌های بین‌المللی چه بوده است. بدون شک فلسفه شکل‌گیری سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد کنترل و مهار حکومت‌هایی بوده که در حق مردم خود و کشورهای دیگر جفا می‌کرده‌اند. هنگامی که رئیس‌جمهور آمریکا در صحن علنی سازمان ملل و در پیشگاه افکار عمومی جهان به‌صراحت عنوان می‌کند که ایالات متحده آمریکا از این سازمان‌ها خارج می‌شود نشان می‌دهد که این کشور به قوانین بین‌المللی پایبند نیست و به‌دنبال اقدامات فراقانونی و فراسازمانی است. بدون شک حرکت در این مسیر سبب بروز مخاطرات زیادی برای مردم جهان خواهد شد و در نتیجه آمریکا در حال حرکت در مسیر خطرناکی است. از سوی دیگر رهبران کشورهای جهان علیه یکجانبه‌گرایی ایالات متحده آمریکا سخن گفتند و عنوان کردند که سیاست‌های ایالات متحده آمریکا علیه چندجانبه‌گرایی و تکثرگرایی در عرصه بین‌المللی است. در نتیجه آمریکا به‌دنبال دیکتاتوری جهانی در مقابل دموکراسی بین‌المللی است. نکته دیگر اینکه اغلب رهبران کشورهای جهان بدون هیچ ‌واهمه و ابایی به انتقاد از رویکردهایی می‌پرداختند که صلح و امنیت جهانی را به مخاطره می‌اندازد، در حالی که اغلب این کشورها از مراودات اقتصادی گسترده‌ای با ایالات متحده آمریکا برخوردار هستند.


آیا با فضایی که در سازمان ملل به وجود آمد، آمریکا می‌تواند نسبت به موفقیت تحریم‌های خود امیدوار باشد؟
در اجلاس امسال سازمان ملل ما با استانداردهای دوگانه و موضوع تحریم‌ها مواجه بودیم. در حالی که آمریکا تلاش می‌کند تحریم‌ها را با زَرورق‌های زیبا به خورد ملت‌ها بدهد و به همین دلیل ملت‌های مختلف را به زحمت انداخته است. آقای روحانی در سخنرانی خود در سازمان ملل تحریم‌ها را به موضوع تروریسم ارتباط دادند که به‌نظر من مساله مهمی است. در شرایط کنونی کشورهایی که عنوان می‌کنند علیه تروریسم، خشونت و بی‌اخلاقی فعالیت می‌کنند متوجه نیستند که تحریم‌های اقتصادی به‌صورت غیرمستقیم فقر را گسترش می‌دهد و زمینه تروریسم و خشونت را در جوامع مختلف به وجود می‌آورد. به همین دلیل نیز بود که آقای روحانی تحریم‌های اقتصادی را با تروریسم اقتصادی برابر دانستند. به‌نظر می‌رسد در سال‌های آینده تروریسم اقتصادی جهان را تهدید می‌کند. این مساله درباره تحریم‌های هوشمند و غیرهوشمند وجود دارد و اینگونه تحریم‌ها هیچ‌ تفاوتی با هم ندارند.
چرا آقای روحانی تاکید کردند که مذاکره با آمریکا را می‌توان از صحن علنی سازمان ملل متحد آغاز کرد؟ هدف ایشان از این تاکید چه بود؟
در ماه‌های اخیر دولتمردان آمریکایی تقاضاهای زیادی برای دیدار و گفت‌وگو با آقای روحانی مطرح کرده بودند. هدف اصلی این تقاضاها مصرف داخلی داشت و این افراد تلاش می‌کردند افکار عمومی جامعه آمریکا را نسبت به خود خوشبین کنند و رویکردهای خود را به شکلی نشان بدهند که آمریکا به‌دنبال خشونت و جنگ نیست، بلکه دنبال راه‌حل مسالمت‌آمیز مناقشات بین‌المللی است. در نتیجه ترامپ به‌دنبال صلح و امنیت نیست، بلکه برای اقناع مخالفان داخلی خود از چنین حربه‌هایی استفاده می‌کند. در روزهای اخیر تظاهراتی در کشورهای عربی رخ داده که مطالبه این تظاهرات صلح با ایران و ادامه ندادن تنش با ایران بوده است. چرا ما باید هزینه سیاست‌های آمریکا را بپردازیم و در مسیری حرکت کنیم که مورد نظر آنهاست. آقای روحانی در سخنرانی خود در سازمان ملل عنوان کردند که هدف از مذاکره، گرفتن عکس دونفره نیست و از همین جا نیز می‌توان مذاکره کرد. ایران مذاکره را برای گرفتن عکس دونفره و تبلیغات نمی‌خواهد، بلکه به‌دنبال مذاکره برای تعالی اهداف انسانی مردم جهان است. به همین دلیل نیز آقای روحانی عنوان کردند اگر قرار به مذاکره است بدون گرفتن عکس دو نفره بنده از همین جا مذاکره را آغاز می‌کنم و از آمریکا می‌خواهم که به عقب و توافق برجام برگردد و خود را نسبت به قوانین بین‌المللی متعهد بداند. جمهوری اسلامی هیچ‌گاه دنبال جنگ و تنش نبوده و همواره از گفت‌وگو و راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز حمایت کرده است. آقای روحانی نیز توپ را به زمین آمریکا پرتاب کرد تا افکار عمومی جهان متوجه این مساله شود که ایران در شرایط عادلانه و برابر از گفت‌وگو و مذاکره استقبال می‌کند و این آمریکا است که خود را به قوانین بین‌المللی متعهد نمی‌داند. نکته دیگر اینکه ایران دوباره درباره برجام با کسی مذاکره نمی‌کند و پرونده این توافق بسته شده است. از سوی دیگر موضوع برنامه موشکی ایران نیز مساله‌ای داخلی است و به امنیت داخلی ایران ارتباط پیدا می‌کند. در نتیجه مذاکره در این زمینه نیز محلی از اعراب نخواهد داشت. در نتیجه اگر مذاکره‌ای قرار است صورت بگیرد این مذاکرات درباره پس از برجام خواهد بود و به موضوعات جدیدی خواهد پرداخت.
با آغاز تحریم‌های آمریکا علیه ایران چه چشم‌اندازی نسبت به وضعیت معیشتی مردم کشور مشاهده می‌کنید؟ آیا می‌توان روی قول کشورهای اروپایی مبنی بر قائل شدن شرایط ویژه برای مراودات بانکی ایران در سطح بین‌المللی در دوران تحریم‌ها حساب کرد؟
کشورهای اروپایی اعلام کرده‌اند در حال طراحی مسیری برای مراودات بانکی ایران در عرصه بین‌المللی هستند که خارج از موارد تحریم‌های آمریکا است. از شواهد و قراین نیز چنین به‌نظر می‌رسد که کشورهای اروپایی توافق برجام را مهم می‌دانند و تمایل دارند این توافق همچنان ادامه پیدا کند. به همین دلیل می‌توان نسبت به همکاری کشورهای اروپایی در این زمینه امیدوار بود و به‌صورت مثبت نگاه کرد. آقای ظریف نیز بارها عنوان کرده‌اند که اتحادیه اروپا باید از مرحله حرف عبور کند و وارد عمل شود تا آمریکا نتواند به اهداف خود از تحریم‌ها استفاده کند. کشورهای اروپایی هر کدام به شکل‌های مختلف با ایران مراودات اقتصادی و فرهنگی دارند. به همین دلیل نیز باید یک مسیر بانکی معتبر و مطمئن برای ایران ایجاد کنند تا ایران بتواند مراودات بانکی خود را با کشورهای مختلف جهان برقرار کند.
با آغاز تحریم‌ها و در شرایطی که مردم در وضعیت نامناسب اقتصادی قرار دارند به‌نظر شما واکنش مردم به عمیق‌تر شدن مشکلات اقتصادی چه خواهد بود؟
در مرحله نخست ما باید این مساله را مشخص کنیم که نابسامانی‌های اقتصادی جامعه ایران منشأ داخلی دارد یا خارجی. اگر به این سوال به‌صورت دقیق پاسخ داده شود می‌توان نسبت به حل این مشکلات در آینده امیدوار بود. بدون شک اگر نابسامانی‌های اقتصادی منشأ داخلی داشته باشد می‌توان با استفاده از ظرفیت‌های داخلی این مشکلات را حل کرد. از سوی دیگر اگر بپذیریم که تحریم‌های بین‌المللی روی اقتصاد ایران تاثیرگذار است باید به این نکته توجه داشت که تحریم‌ها مدت هاست که آغاز شده و آمریکا در این زمینه دچار بیش فعالی شده است. در نتیجه در شرایط کنونی مدیریت کشور نیازمند تدبیر ویژه و وحدت در بین ارکان مختلف نظام است. بدون شک اگر این اتفاق رخ بدهد می‌توان نسبت به عبور از این مرحله امیدوار بود.