اصلاح‌طلبان معطوف به جامعه عمل کنند

 
 
چند ماه است که در جامعه و میان فعالان سیاسی و رسانه‌ای بحث اصلاح و بازنگری در ساختارها، رویکردها و فرآیندهای جریان اصلاحات مطرح می‌شود. باید اذعان کرد ذات اصلاح‌طلبی همراه با اصلاح و تغییر آرام است، به همین دلیل اگر اصلاح‌طلبی به رویکرد گذشته بسنده کرده و اندیشه، رفتار و تشخیص تحولات زمانه خود را روزآمد نکرده و متناسب با آن تحولات خود را آماده تغییرات نکند، طبیعتا از اصلاح‌طلبی خارج خواهد شد. تفکر اصلاحات به شکل مبنایی همواره خود را در معرض تحولات و تغییرات قرار می‌دهد و متناسب با تغییرات، دگرگونی‌های لازم را با حفظ چارچوب‌های اصلاح‌طلبی اعمال می‌کند. اصلاح‌طلبی چارچوب‌های لایتغیری مثل دینداری روشنفکرانه و بدون ریا و هر شائبه‌ای، دفاع از آزادی‌های مشروع و قانونی، دفاع از مردمسالاری و حقوق انسان‌ها دارد. بنابر این اصلاحات باید خود را متناسب با تحولات روز جامعه تغییر دهد. از این جهت است که در یک دهه گذشته زمزمه‌هایی برای تغییر و دگرگونی در جهت نیل به پیشرفت درتفکر اصلاح‌طلبی پیدا شده که خود را برای تغییرات جدی‌تر آماده کند. یکی از مباحثی که از سوی رئیس دولت اصلاحات و برخی از اصلاح‌طلبان مورد اشاره قرارگرفته این است که باید از اصلاح‌طلبی معطوف به سیاست به سوی اصلاح‌طلبی معطوف به جامعه حرکت کرد تا انسان‌ها و ادبیات آن را در دایره گسترده‌تری تعریف و تولید کنیم، تا اصلاح‌طلبی صرفا معطوف به سیاست نباشد. اکنون با نسل‌‌های مختلفی روبه‌رو هستیم و طبیعی است که اصلاحات برای کنشگری در جامعه باید جا را برای نسل‌های جدید باز کند. جوانان بسیار زیادی داریم که تحصیلکرده‌اند و با فناوری‌های جدید آشنایی دارند و تحولات را به خوبی شناخته و رصد می‌کنند. طبیعتا اصلاح‌طلبان باید جا را برای حضور چنین افراد فعالی در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی باز کنند. البته برخی مطرح می‌کنند که در تغییرات اصلاح‌طلبی شاید جایگاه رهبری اصلاحات نیز نیاز به تغییر داشته باشد. باید به آنهایی که این فرضیه را در کنار سایر تغییرات قرار می‌دهند تاکید شود که شخصیت‌ها به طور طبیعی و در فرایندی طولانی به سرمایه‌های اجتماعی و نمادین در یک جامعه تبدیل می‌شوند. بنابر این نظر، اکنون رهبری اصلاحات تبدیل به سرمایه نمادینی شده که نوع اندیشه و فکرش این شایستگی و ظرفیت را ایجاد کرده که بتواند به عنوان چتر بزرگی روی عموم اصلاح‌طلبان باشد. البته طبیعی است که در پروسه‌های طولانی‌تر اصلاح‌طلبان باید برای جایگزینی لیدر خود حتما نیروهایی را تربیت کنند. البته به‌نظر می‌رسد با توجه به همه موارد وی در تراز یک رهبری معتدل، متدین، معتقد به تلاش جمعی و به شدت اخلاقی ظاهر شده است. لذا هیچ سرمایه نمادینی یک ‌شبه ایجاد نمی‌شود و از این رو نباید ظرفیت‌ها و توانایی‌های سرمایه‌های نمادین را نادیده گرفت و از آن غفلت کرد. در عین حال که در اصلاحات حتما در رویه‌ها، روش‌ها، تاکتیک‌ها و راهبردها نیازمند روزآمد شدن هستیم و در جایگزینی جوانان نیز حتما باید فرصت‌های خوبی را فراهم کنیم،اما در مورد رئیس اصلاحات باید اذعان کرد که ظرفیت‌های بالای جامعه همچنان اقبال خوبی به وی دارند. بنابر این هنوز و حداقل در شرایط فعلی، برای وی جایگزینی وجود ندارد. طبیعتا اصلاحات در یک پروسه طولانی‌تر توانایی زایندگی برای تداوم رهبری خود را خواهد داشت.
* فعال سیاسی اصلاح‌طلب