اصلاح‌طلبان دل بستگان جمهوری اسلامی

«بی‌حیا- خودشیفته؛ جنجال‌آفرین، لجباز، نفرت‌آفرین، خودرای، مشورت‌ناپذیر و بی‌اعتنا به قانون». این کلمات در این مرحله خطاب به هیچ یک از اصلا‌ح‌طلبان نگاشته نشده است. باز هم این کلمات خطاب به هیچ یک از ضدانقلابیون خارج‌نشین نیز نسبت داده نشده است. از طرفی دیگر این الفاظ از قلم هیچ یک از اصلاح‌طلبان و منتقدان عملکرد دولت‌های نهم و دهم تراوش ننموده است. بلکه این مطلبی است که در تاریخ 23 فروردین 96 در خبرگزاری «فارس» به همراه موارد دیگر خطاب به آقای محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور نهم و دهم منتشر شده است.
خدا رحمت کند مرحوم دکتر بهشتی را که می‌فرمود: ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت، البته هم شیفتگان خدمت و هم تشنگان قدرت هر یک شاخصه‌ها و ویژگی‌های خاص خود را دارند. شاید اگر یکی از ویژگی‌های شیفتگان قدرت را عدم پایبندی  به «تعهد» داده شده؛ نام نهیم خطا نرفته باشیم. کسی که نوشته‌های مکتوب خود را در آنچه به صراحت بر زبان جاری می‌کند و به سمع و نظر ایرانیان بلکه به گوش جهان می‌رساند به طرفه‌العینی زیر پا نهاده و برخلاف آنچه از قبل وعده داده عمل می‌نماید؛ می‌تواند در زمره تشنگان قدرت قلمداد گردد که غرض از نوشتن این سطور ورود به این مبحث نیست.
اما هدف اصلی نوشته حاضر چرایی سکوت بزرگان اصولگرای کشور و رسانه‌های وابسته به این فکر و حمایت‌های همه جانبه آنان از آقای احمدی‌نژاد در 8 سال ریاست‌جمهوری وی می‌باشد. این روزها سایت‌های متعدد و روزنامه‌ها و شخصیت‌هایی که سال‌ها او را حمایت کرده و از گل نازکتر به ایشان نگفتند؛ موضعی دیگر اتخاذ کرده‌اند. سوال اینجاست آن زمانی که همین فرد در رسانه ملی حضور یافت و انواع و اقسام تهمت‌ها را در برابر دیدگان ده‌ها میلیون ایرانی به شخصیت‌های مبارزر؛ خدوم و شاگردان و یاران حضرت امام همچون حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، حجت‌الاسلام ناطق نوری و... وارد کرد و پرده دری نمود؛ چرا او را «بی‌حیا» قلمداد نکردند؟!!
آن زمان که از مجمع عمومی سازمان ملل برگشت و بحث هاله نور را مطرح کرد؛ چرا به کمک آیت‌الله جوادی آملی نیامدند و او را «خودشیفته» قلمداد نکردند؟ چرا آن زمانی که قوانین مصوب مجلس را برای اجرا ابلاغ نمی‌نمود و مجلس را در راس امور نمی‌دانست؛ در مقابل وی نایستادند و او را به اجرای قانون دعوت نکردند؟ چرا زمانی که با سخنرانی‌های جنجالی‌اش کشور را به ذیل بند هفتم منشور ملل متحد کشانید او را عجول، جنجال‌آفرین و مشورت ناپذیر قلمداد نکردند؟ امروز بزرگان جناح اصولگرای کشور باید به تک تک ملت ایران پاسخ دهند که چرا در مقابل عملکردهای احساسی چنین شخصی یا سکوت کردند یا او را همراهی نمودند و نتیجه عملکرد مدیریت او وقوع اختلاس‌های هزاران میلیاردی؛ گم شدن دکل‌ها و نفتکش‌های خریداری شده، بی‌اعتنایی به قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی، عدم پایبندی به عرف دیپلماتیک در برکناری وزیر امور خارجه، سقوط سیزده پله‌ای رشد اقتصادی کشور، افزایش بیش‌از 30 درصدی نرخ رشد تورم، تعطیلی کارخانجات، ناتوانی در برداشت از میادین گازی مشترک در خلیج‌فارس و باز ماندن عرصه برای برداشت از سوی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و... هزاران میلیارد دلار بر کشور ضربه وارد نمود؛ بنیانگذاری حقوق نامتعارف...


ما به عنوان اصلاح‌طلب بر خود می‌بالیم و افتخار می‌کنیم که به اصول و ارزش‌های والای جمهوری اسلامی ایران و اصل ولایت فقیه اعتقاد و باور داشته و داریم اما هرگز از ارزش‌های نظام و جایگاه رفیع ولایت فقیه به عنوان سنگر و خاکریز برای رسیدن به پست و مقام و حفظ جایگاه و کسب مال و حذف رقبای سیاسی سوءاستفاده نکرده‌ایم. قاطبه اصلاح‌طلبان در عمل نشان داده‌اند که برای حفظ جمهوری اسلامی و صیانت از خون شهدای والامقام این ملت حاضرند تا از عرصه قدرت و رقابت‌ها حذف شوند اما به تمامیت ارضی کشور و آرمان‌های امام(ره) و منافع ملی لطمه‌ای وارد نشود.
در کوران حوادث و در هنگامه‌ای که انسان‌ها از عرصه رقابت حذف می‌شوند، گوهر وجودی شخصیت‌ها و جناح‌‌های سیاسی در عرصه رقابت نمایان می‌گردد. سال‌های متمادی است که خیل عظیمی از نیروهای خدوم، فداکار، جبهه رفته و ایثارگر فقط به خاطر وابستگی به جریان اصلاح‌طلب برای مجلس شورای اسلامی رد صلاحیت می‌شوند، خیل عظیمی از همین نیروها که نه وابسته‌ به جمهوری اسلامی بلکه دلبسته آن هستند، در دوران 8 ساله حاکمیت احمدی‌نژاد از چرخه مدیریت حذف شدند اما هرگز خطوط قرمز جمهوری اسلامی را زیر پا نگذاشتند و کماکان خود را پیرو رهبر معظم انقلاب و سرباز جمهوری اسلامی ایران دانسته و می‌دانند. هنگام «رد» صلاحیت شدن و از گردونه مدیریت«حذف» گردیدن؛ دم فروبسته زیرا حفظ جمهوری اسلامی را از اوجب واجبات می‌دانند.
بین وابستگان و دل‌بستگان به جمهوری اسلامی ایران تفاوت از زمین تا به آسمان است. وابسته به محض قطع حقوق و مزایای مادی و برکناری از مسوولیت‌های واگذار شده؛ به اصطلاح می‌برد و از نظام و ارزش‌های آن فاصله می‌گیرد. به آنچه قبلا ادعا می‌کرده و بارها بر آن تاکید می‌نموده است؛ پشت پا می‌زند. اما دل‌بستگان به جمهوری اسلامی ایران کسانی هستند که اگر صد بار او را حذف کنند؛ از مسوولیت برکنار شوند؛ به زور و علی‌رغم میل باطنی از قطار انقلاب اسلامی او را پیاده نمایند؛ باز هم به دنبال این قطار می‌دود و به جمهوری اسلامی ایران اعتقاد و باور قلبی دارد.
آنچه این روزها در جریان ثبت‌نام کاندیداهای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در سپهر سیاسی ایران نمایان گردید؛ بحث همین وابستگی و دلبستگی است. بر این باورم که قاطبه اصلاح‌طلبان از طیف دلبستگان به نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و این مهم را بارها و بارها در عرصه عمل به منصه ظهور رسانیده‌اند. آنچه برای بخشی از نیروهای انقلابی وابسته به طیف اصلاح‌طلبان کشور پیش آمده است؛ اگر ده درصد آن برای برخی از اصولگرایان نمود پیدا می‌کرد؛ به طور حتم از انقلاب بریده می‌شدند.