روزنامه مردم سالاری
1396/02/02
ورود احزاب به انتخابات؛ مصلحت یا ضرورت
دموکراسی در عصر حاضرمقرون به صرفهترین، ارزانترین، کم هزینهترین، ومقبولترین روش حکومت گردانی است که در آن منافع و مصالح حکومتشوندگان و حکومتکنندگان به اعتدال رعایت ميشود و هر نظام سیاسی که ادعای اخذ مشروعیت از مردمان جامعه خود را دارد باید با تاکید بر تبیین واجرای برنامههای بنیادین نسبت به زمینهسازی، ایجاد و توسعهساز وکارهای دخالت مستقیم وغیر مستقیم افراد جامعه خود در مدیریت کلان کشور و در بالاترین سطح آن ایجاد حکومت یا دولت اهتمام بورزد ودر صدد توسعه و بسط ابزار دموکراسی که همانا وجود احزاب غیروابسته، مطبوعات آزاد و از همه مهمتر رای آزاد ميباشد از هیچ اقداميفروگذارننمایدوصد البته که پیشنیاز تحقق دموکراسی دریک جامعه داشتن مردمانی آگاه واهل مطالعه ودارای حافظه تاریخی سیال ميباشد که بتوان سنگبنای دموکراسی را محکم بنیان نهاد ودقت نظارت عموميبر ساختار قدرت را افزایش داد.حال با توجه به اینکه دسترسی به یک بستر مناسب رسمي و قانونی وهموار نمودن مسیر حرکت به سوی دموکراسی وحمایت از این فرایند، نیازمند نهادهایی ميباشد که قدرت لازم را برای اعمال قوانین مورد تاییدجامعه در اختیار داشته باشد و این تفویض اختیار فقط از طریق انتخابات صحیح مشروعیت دارد؛ استفاده از این ابزار مهم برای چینش نیروهای مورد اقبال مردم در نهادهای قدرت ومجری بسیار ضروری ولازم الاجرا ميباشد. و در این فراخنا احزاب ومطبوعات بازیگران نقش اول صحنه ميباشندکه وظیفه صحنهگردانی سیاسی را عهدهدار ميشوندوباید با آگاهیبخشی دوباره به جامعه وپویا نمودن حافظه تاریخی مردمان همان جامعه راه را برای صعود فراهم نمایند ومانع از سقوطهای ناشی از نا آگاهی گردند وبا تاکتیکهای سیاسی خود مبنی بر ایجادحرکتی دموکراسیخواهانه ساختار پیچیده قدرت را متقاعد نمایند که مصلحت همگان حرکت در مسیردموکراسی ميباشد.
حال اگر جامعه خودمان رادر نظر بگیریم ومتناسب با فضای سیاسی فعلی جامعه بخواهیم دامنه این بحث را مفهوميتر کنیم باید به تبیین جایگاه احزاب در شرایط کنونی بپردازیم وبدانیم که در این بزنگاه ورود احزاب به بحث مهم انتخابات ضرورت دارد یا مصلحت ميباشد؟ ناگفته نماند که در شهرهای بزرگی همانند تهران قطعا فعالین سیاسی واجتماعی با اجماع در رابطه با ایجاد پلههای اولیه حرکت به سوی فرایند دموکراسی مسیر راصحیح انتخاب نمودهاند، به شیوهای که در انتخابات مجلسین گذشته با صدور لیست واحد کار انتخاب برای مردم تسهیل گردید اما درتعداد قابل توجه شهرستانهایی که دورتر از مرکز ميباشند هنوز چنین اجماع یکدستی آنگونه که باید حاصل نگردیده است و متاسفانه برخی از همفکران اصلاحطلب شهرستانی با عدم ورود جدی به انتخابات شورای شهر برمبنای مصلحت اندیشیهایی که توجیه علميوسیاسی قابل قبولی ندارد نميخواهند برای رسیدن به یک لیست واحد از طرف تشکلها واحزاب اصلاحطلب یا از طریق شورای هماهنگی اصلاحطلبان جدیت لازم را به خرج دهند و با بعضی توجیهات غیر قابل هضم انتخاب را به مردم سپرده وخود فقط نظارهگر نتیجه خواهند ماند.
حال این سؤال مطرح است که اگر هدف اصلاحطلبان رسیدن به دموکراسی ميباشد که قطعا هم همینگونه است چگونه ميتوانند در این بزنگاه تاریخی که ثبت وضبط خواهد گردید صحنهگردان عرصه نباشند ونقش اول را بازی نکنند؟ اگر ما از یک پزشک قبول نماییم که داروی درمان بیمارش را از ترس عدم پذیرش همان بیمار به او تجویز ننماید ميتوانیم از احزاب وتشکلهای سیاسی هم قبول نماییم که از ترس عدم پذیرش جامعه ازتجویز داروی سیاسی مورد نیاز جامعه که همان جهت دهی به آرای مردم ميباشد خودداری نمایند.
لذا همانگونه که یک پزشک معالج وظیفه دارد بدون توجه به واکنش غیر منطقی بیمارش به دارویی که به حق آن را برای شفای فرد بیمار مفید ميداند نسبت به تجویز آن اقدام نماید احزاب، تشکلها وگروههای سیاسی اصلاحطلب نیزوظیفه دارندکه با توجه به محدودیت زمانی فوقالعاده برای شناساندن کاندیداها انتخابات در این موقعیتی که به یک تصمیم گیری اورژانسی بیشتر شباهت دارد نسبت به تجویز داروی شفابخش یا دست کم داروی مسکن سیاسی با دقت بالا اقدام نموده ووظیفه حرفهای خود را همانند یک جراح سیاسی به درستی انجام دهند حال چه جامعه آن را پذیرش نماید چه آن را رد کند چون موجودیت احزاب واعتبار آنها به رقابتهای انتخاباتی وابسته است وهمانگونه که حزب مهمترین سازمان سیاسی در دموکراسی معاصر ميباشد ودموکراسی بدون احزاب یک دموکراسی ایستا و غیرمتحرک ومرده خواهد بود؛ عدم حضور هدفمند وجدی احزاب وتشکلها برای هدایت مردم ویا کوتاهی نمودن در جهت دهی به آرای مردمي در این دوئل نفس گیر به معنی ذوب استخوانبندی اصلاحات واحزاب اصلاحطلب در کوره مذاب ترس ومصلحت ميباشد. لذا بر تماميماها به عنوان افراد، تشکل واحزاب اصلاحطلب یک تکلیف وضرورت سیاسی ومدنی ميباشد که به منظور ساخت وترویج کمهزینهترین ومقبولترین ساختار مدیریتی و همچنین در راستای نهادینه شدن مشارکت آگاهانه مردم وتبلور مشارکت اصیل مردميدر عرصه تصمیم گیریهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... ضمن هماهنگی وانسجام کامل در راستای دسترسی به یک لیست واحد انتخاباتی وحمایت احزاب وتشکلهای اصلاحطلب از این لیست مصلحت را فدای ضرورت ننماییم و با انتخاب یک تیم قوی برای ایفای نقش در شورای شهر با استفاده از دو بازوی نظارتی واجرایی نظام مدیریت شهری به معرفی توانمندیهای اصلاحطلبان ومشی اصلاحطلبی در مدیریت جامعه بپردازیم ودر بحث انتخابات ریاستجمهوری نیز باهارمونی منظم اتحاد در جهت پیروزی یک دولت اصلاحطلب یا دست کم معتدل نهایت همبستگی برای استفاده از فضای پس از انتخابات را فراهم نماییم وباز حضورمان در عرصههای مختلف اجتماعی ومدیریتی خرد وکلان پس از انتخابات نیز به شیوهای نباشد که مصلحت فدای ضرورت گردد.
*عضو شورای اجرایی حزب مردم سالاری در استان کردستان
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
نقطه آغازینی برای وحدت ملی
اصلاحطلبان دل بستگان جمهوری اسلامی
ورود احزاب به انتخابات؛ مصلحت یا ضرورت
فروش خاک در جزیره هرمز غیرقابل انکار است
میخواهم به دنیا ثابت کنم این روزها همه چیز ساخت چین است
ورود کرملین به تنشهای خاور دور
دیپلماسی فرهنگی ناظر بر اشتراکات فرهنگی است
آمریکا موظف است که به تعهدات خود در برجام عمل کند
انتخابات با سُسفرانسوی
تنها راه برونرفت از همه مشکلات کشور فقط تحزب است
رقابت شش نفر برای ورود به پاستور
توبیخ و جابجایی اجباری آتشنشانان معترض پلاسکو