نقطه آغازینی برای وحدت ملی

دسامبر 1989 نیکولای چاوشسکو بعد از 24 سال حکومت بر رومانی با انقلاب مردمي ‌سرنگون شد و بلافاصله به همراه همسرش دادگاهی شد‌. این دادگاه کوتاه و قاطع، از تلویزیون برای مردم پخش مي‌شد و نکته جالب توجهش این بود که همسر چاوشسکو، همچنان تلاش داشت از دولت شوهرش دفاع کند اما ناگهان چاوشسکو با مهربانی، همسرش را به سکوت دعوت کرد و جمله ای تاریخی گفت‌: «عزیزم‌، ما غروب کرده‌ایم!»
پذیرش این واقعیت برای کسانی که شیفته قدرت هستند از مرگ به مراتب دردناکتر است؛ و بر همین اساس باید چاوشسکو را ستود که اگر چه مي‌دانست رای دادگاه چیزی جز اعدام نیست اما برخلاف همسرش، پیش از مرگ پذیرفته بود که باید با قدرت خداحافظی کند‌. بسیار هستند دیگرانی که چنین توانی ندارند؛ نمي‌توانند پس از پایان دورانشان گوشه‌ای بنشینند و بپذیرند که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت؛ چه برسد به اینکه اشتباهاتشان را بپذیرند و بابت گذشته، از مردمشان عذرخواهی کنند‌. حکایت محمود احمدی‌نژاد در این روزها چنین است‌؛ کسی که همچنان در هاله اوهام خویش غرق است و ادعای مدیریت جهانی دارد و نمي‌تواند بپذیرد که روزگار رفتارهای تنش آفرین و مدیریت بی برنامه گذشته است، و با این وصف حتی توصیه بزرگان را هم نادیده مي‌گیرد و دوباره هوای ریاست جمهوری به سرش مي‌زند اما داستان خیلی ساده‌تر از آنچه او فکرش را مي‌کند، برایش تمام شد و او را در اوهامش معلق و آواره گذاشت .
اعلام اسامي‌کاندیداهای تائید صلاحیت شده  صرف نظر از عدم تایید صلاحیت بعضی رجال، درباره جریان انحرافی اصلا دور از انتظار نبود؛ نظام راه خویش را یافته و رد صلاحیت احمدی‌نژاد نشانه مثبتی برای همه است؛ شاید برخی بگویند بهتر بود احمدی‌نژاد توسط مردم رد صلاحیت مي‌شد اما واقعیت این است که احمدی‌نژاد قبلا توسط مردم رد شده است و در واقع این بار شورای نگهبان پشت سر مردم حرکت کرده است‌. حالا اگر چه مي‌توان حمایت‌های عجیب و غریب و بی‌دریغ بعضی افراد از احمدی‌نژاد را به یادشان آورد اما بهتر است که از این موضوع بگذریم و به این موضوع توجه کنیم که پایان حیات سیاسی احمدی‌نژاد یعنی یک قدم به سوی وحدت و همدلی گام برداشته ایم؛ تندروی  و فریبکاری را شناخته‌ایم وهمه از آن برائت جسته‌ایم و این مي‌تواند نقطه آغازین یک وحدت ملی باشد. این همان نقطه شروعی است که مي‌تواند کشور را به سوی روزگاری دیگر و پربارتر حرکت دهد‌. اینک مي‌توان گفت که همه ما پذیرفته‌ایم که سیاست علم است و قواعدی دارد، اقتصاد علم است و قواعدی دارد، روابط بین‌الملل باید بر اساس منطق علمي‌خود شکل بگیرد، نه توهمات؛ پذیرفته‌ایم که کسانی هم هستند که از اعتقادات مردم سوءاستفاده مي‌کنند، پذیرفته ایم که رفتارهای خلاف هنجار، بیش از اینکه نشانه انقلابی بودن باشد، نشانه فریبکاری است و....
در کنار همه این حرف‌ها مي‌توان امیدوار بود که حالا احمدی‌نژاد و درخت و بقایی کنار هم بنشینند، شاید یکی از این سه نفر سر بلند کند و به دو نفر دیگر بگوید‌: «عزیزان، ما غروب کرده‌ایم»! برای همه انسانها تا لحظه آخر راه باز است و بازگشت هر کسی به دایره انسان‌های غیر‌متوهم خبری خوش برای انسانیت است؛ کسی چه مي‌داند، شاید رد صلاحیت احمدی‌نژاد باعث تغییر وضعیت روانی او و
 دور و بری‌هایش هم  شود؛ انشاء‌الله .