روزنامه آفتاب یزد
1396/02/02
دست بالاتر حسن روحانی
چیدمان سیاسی شش کاندیدای احراز صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهدرئیس جمهور در شرایط بهتری قرار دارد
دست بالاتر حسن روحانی
آفتاب یزد- مریم علیزاده منصوری: اکنون دیگر مشخص شده است که روحانی باید برای نبرد با چه کسانی آماده شود. لشکر خودش که از پیشتر تعیین و قرار شد فرماندهی سپاهی را عهدهدار شود که اسحاق جهانگیری باید نقش سواره نظام وفاداری را در آن ایفا کند. اما آرایش گروه مقابل تا روز احراز صلاحیتها مشخص نشد؛ اینکه روحانی قرار است در مقابل لشکری متشکل از برخی دولتمردان گذشته قرار بگیرد یا آنکه بناست تا به مصاف اصولگرایان عضو جمنا برود. به هر روی، رقبایش یک به یک غربال شدند و در نهایت سپاهی متشکل از سه نفر به رویارویی با او خواهند پرداخت . سربازی هم با عقبه اصلاح طلبی در این میان وجود دارد که مشخص نیست در نهایت به کدام سو حرکت خواهد کرد.
حال تا کمتر از 10 روز دیگر، مناظرات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بر روی آنتن شبکه یک سیما قرار میگیرد و بر اساس حکم شورای نگهبان، این شش نفر قرار است به مصاف یکدیگر بروند. در سمت چپ میز مناظره اسحاق جهانگیری و حسن روحانی قرار گرفتهاند و محمدباقرقالیباف، سید ابراهیم رئیسی و مصطفی میر سلیم هم در سوی راست آن مستقر شدهاند. در میانههای میز هم صندلی سید مصطفی هاشمی طبا قرار دارد که ریشه و تبارش به اصلاح طلبان بازمیگردد اما بیخبر ثبتنام کرده و خود را مستقل نامیده است. تکلیف اسحاق جهانگیری که از آغاز مشخص است و خود گفته بود که او و روحانی یک روح در دو بدن هستند. این وسط مشخص نیست که قالیباف و رئیسی در نهایت تحت یک لوا قرار میگیرند یا آنکه تب قدرت بر آنها مستولی میشود و به اتفاق، به رقابت با روحانی میپردازند. در چنین شرایطی این سوال نیز در اذهان شکل میگیرد که آرایش بدست آمده از غربال شورای نگهبان، منجر به پیروزی حسن روحانی با آرای بالا خواهد شد یا آنکه ممکن است رئیس دولت تدبیر و امید را به محاق چالش بکشاند.
در همین راستا، آفتاب یزد پیرامون چیدمان نهایی کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با 6 تن از کنشگران سپهر سیاسی ایران به گفتگو نشسته است که در ادامه میخوانید:
روحانی برتر از قالیباف و رئیسی
محمد کیانوش راد عضو حزب اتحاد ملت
اگر صحنه انتخابات پیشرو با فرض قطبی شدن،
شکل بگیرد، قاعدتاً در پایان کار میبایست، آقای روحانی و یکی از سه تن اصولگرای موجود در لیست کاندیداها به رقابت بپردازند که این چیزی است که ظاهرا برخی از مقامات عالی رتبه چندان نسبت به شکلگیری چنین فضای دو قطبیای نظر مثبتی نداشتهاند اما اگر بر فرض، انتخابات را سه قطبی و حتی چهار قطبی در نظر بگیریم آن وقت میبایست در انتظار رقابت آقای روحانی با دو یا سه تن از اصولگرایان باشیم. زیرا به طور مشخص، جبهه اصلاح طلبان و اعتدالگرایان انتخاب خود را از ماهها قبل در مورد حمایت از آقای روحانی اعلام کردهاند. اما آشفتگی و اختلاف در جبهه اصولگرایان مخالف دولت همچنان باقی است. این سخن در حالی میبایست مورد توجه
قرار گیرد که میدانیم اصولگرایان معتدل همانگونه
که در دور قبلی از روحانی حمایت کردند، در این دوره نیز حمایت گستردهتری را از آقای روحانی خواهند داشت زیرا اصولگرایان معتدل میدانند که رئیسی از تواناییهای لازم برای اداره کشور برخوردار نیست و قالیباف هم بنا به دلایلی مورد توجه اصولگرایان معتدل قرار نمیگیرد. بدین شکل، رقابت اصلی در میان اصولگرایانی است که مخالف دولت هستند. اما جناح راست علاوه بر چنین مشکلی که با آن مواجه خواهند شد، مسئله عدم احراز صلاحیت برخی دولتمردان
سابق را هم به عنوان یک چالش جدی
پیش روی خود دارد. روشن است که این موضوع
به پای اصلاحطلبان و اعتدال گرایان نوشته نمیشود. به بیان روشنتر، آنها اصولگرایان را باعث ردصلاحیت خود میدانند بنابراین احتمال حمایت آنها از کاندیدای اصولگرایان بسیار اندک است و احتمال آن میرود که سبد رای آنها به سوی جبهه روحانی بیشتر سرریز خواهد شد. نتیجه آنکه اصولگرایان با وضعیت نامشخص و در شکلی بسیار ضعیفتر از دورههای قبل به مصاف روحانی خواهند رفت و در مجموع، تیم آقای روحانی برای رقابت انتخاباتی، قویتر از تیم جریان مقابل در عرصه انتخابات خواهد بود.
اما درباره اینکه آیا این ترکیب به نفع روحانی است یا خیر، باید بگویم که آقای هاشمیطبا خطری را متوجه روحانی نخواهد کرد ضمن آنکه احتمال کنار کشیدنش هم وجود دارد. حضور آقای جهانگیری هم با اطلاع از آنکه نهایتاً به نفع دکتر روحانی کنار خواهد رفت، در مناظرهها میتواند کمک بسیار جدی برای دولت باشد. به همین دلیل است که میتوان گفت تیم دکتر روحانی به لحاظ علمی و تخصصی و تجربه مدیریتی نسبت به آقایان قالیباف و رئیسی و میرسلیم بسیار برتر به نظر میرسد و قاعدتاً در قضاوت مردم نیز برای سپردن اداره کشور به این تیم با تجربه موثر خواهد بود.
**پیشبینی رقابت آرا
علی تاجرنیا نایب رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان
ببینید، اول باید این بحث مطرح شود که دلیل عدم احراز صلاحیت عدهای از چهرهها چیست. جدای از آنکه سطح ریاستجمهوری در کشور ما باید به گونهای باشد که تنها چهرههای شاخص که جناح های سیاسی را نمایندگی میکنند به عنوان کاندیدا ثبت نام کنند اما چرایی اینکه برخی افراد در دورههای گذشته رئیسجمهور یا کاندیدای ریاستجمهوری بودند اما امروز
رد شدهاند در هالهای از ابهام قرار دارد. نکته بعدی
این است که در آرایش کاندیداها سعی شده است که یک انتخاب آرام و بیدغدغه صورت بگیرد. من فکر میکنم اینکه تصمیم گرفته شده تا مناظرات به صورت ضبط شده پخش شود هم نشان دهنده همین نگاه است که مجموعه ناظر بر انتخابات ریاستجمهوری به دنبال این است که انتخابات از حیث نحوه رقابتها، آرام و به دور از تنش برگزار شود. اگرچه با مشارکت حداکثری شاید مخالفتی صورت نگیرد. در این ترکیب هم سعی شده توازن در کاندیداهای دو جبهه سیاسی لحاظ شود. من فکر میکنم که در واقع این آرایش، تا زمان انتخابات به چهار نفر تقلیل پیدا خواهد کرد و احساسم این است که میان آقایان رئیسی و قالیباف یک نفر، و آقای روحانی به ضرس قاطع باقی میماند و آقای جهانگیری به نفع ایشان کنار خواهد رفت. بنابراین انتخابات را به صورت چهار نفر خواهیم داشت. دو نفر که در واقع رقابت اصلی میان آنها خواهد بود و یک نفر از هر جناح که بیشتر برای افزایش تعداد کاندیداها حضور خواهند داشت؛ هاشمیطبا و میرسلیم این دو کاندیدا هستند. البته در خصوص هاشمی طبا باید بگویم که کنارهگیری یا عدم کنارهگیریاش تفاوتی نمیکند چون اصلا دارای رای نیست و رایاش از اعضای شورای شهر تهران هم کمتر خواهد شد.
**چیدمان انتخابات به نفع روحانی
غلامرضا ظریفیان استاد دانشگاه
ببینید، پیشتر هم پیشبینی میشد که تنها تعداد مشخصی از افراد، صلاحیتشان مورد تایید قرار بگیرد. البته در آن گمانهزنیها اسم آقای هاشمی طبا کمتر دیده میشد اما منطبق بر پیشبینیها سایر افراد انتخاب شدهاند. به هر روی، با توجه به فضایی که ایجاد شده است به نظر میرسد مجموعه مناسبی تشکیل شده، هر چند اصلاحطلبان به دلایل عدیدهای سالهاست که در فرآیند انتخابات حضور مستقیم ندارند و افراد دیگری کاندیداتوری آنها را نمایندگی میکنند. از ابتدای 92 و بعد، هماکنون، تکلیف اصلاحطلبان مشخص بود
و همگی بر روی آقای روحانی اتفاق نظر
داشتند و ...
ادامه از صفحه اول:
از این نگاه عدول نکردند. ترکیبی که انتخاب شده مشخصا حاوی نمایندگان دو جناح اصلی کشور است. در یک سو افراد از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و حتی برخی اصولگرایان نمایندگی میکنند و تکلیفشان روشن است، اما در دیگر سو،
جناح اصولگرا علیرغم اینکه کاندیداهای متعددش را وارد عرصه ثبتنام کرد، اینگونه به نظر میرسد که ابراهیم رئیسی در نهایت عهدهدار نمایندگیشان شود.
بنابراین اکنون دیگر مبارزه شروع شده است.
در طول سالهای متمادی کارنامه هر دو جناح در عرصه مدیریت کشور مبین شده است و تا حدود زیادی دیدگاهها، چشماندازها و نوع رویکردشان به مسائل کارشناسی و قانون اساسی روشن
به نظر میرسد. همین کارنامهها تبدیل میشود
به برگ برندهای که دو طرف به رخ یکدیگر خواهندکشید. با توجه به عملکرد دکتر روحانی در طول چهار سال گذشته، چیدمان انتخابات به نفع دکتر روحانی است و در جنگ کارنامهها باتوجه به این ترکیب، رئیس دولت یازدهم
پیروز است.
چرا که با وجود همه فراز و نشیبها، عملکرد چهار ساله روحانی را میتوان با عملکرد هشت ساله دولت قبل مقایسه کرد که هفت سال آن حداقل مورد تایید اردوگاه اصولگرایان و همین کاندیداهای امروزی بود. میتوان این کارنامهها را در کنار یکدیگر گذاشت و آثار و پیامدها و نوع مدیریتها را با یکدیگر مقایسه کرد. من فکر میکنم از هر سو که بر آرایش برآمده بنگریم، این آقای روحانی است که پیروز خواهد شد.
به نظر من تصویر کاملا روشن است و دو جریان که کاملا در نظام حضور دارند و با تبار خودشان به صحنه آمدهاند باید در یک فضای رقابتی سالم و اخلاقی خود را پرزنت کنند و بیش از آنکه بخواهند به گذشته رجوع کنند باید تکلیفشان را در مورد آینده و مسائلی چون بیکاری، فرهنگ، آسیبهای اجتماعی و چگونگی حضور نهاد علم در مباحث توسعه ملی روشن کند. جامعه باید دست به انتخاب بزند. دیگر شعارها گوش جامعه را پر نکند و دیگر این عمل است که باید مورد انتخاب جامعه قرار بگیرد. تقابل، توهین و نفی دیگری و اثبات خود بدون پشتوانههای عملی، طبیعتا به ساحت جامعه آسیب میزند؛ اتفاقی که در مناظرات انتخاباتی 88 رخ داد.
**روحانی اهل تخریب نیست
احمد شیرزاد = نماینده مجلس ششم
ترکیبی که شورای نگهبان تایید کرده، دو قطب اصلاح طلب و اصولگرا را هم دربردارد. در سمت اصلاحطلبان آقای جهانگیری از پیشتر هم اعلام کرده بود که برنامه کاندیداتوری ندارد و کاندیدای اصلی اصلاح طلبان دکتر روحانی است. آقای جهانگیری از حیث آنکه معاون دکتر روحانی بوده است و کاملاً همسو و هماهنگ،
در این انتخابات به عنوان رقیب آقای روحانی نخواهد بود و به نفع رئیس دولت یازدهم در نهایت کنار خواهد رفت و از اول هم قرار بر این بود و غیر از این هم نخواهد شد. آقایهاشمی طبا به شکل
منفرد آمده است بدون هماهنگی با مجموعه اصلاح طلبان؛ طبیعی است که به عنوان یک کاندیدای منفرد بیشتر ظاهر خواهد شد و بعید میدانم که آرای قابل توجهی داشته باشد چرا که به هر حال مجموعه اصلاح طلبان پشتسر ایشان نیستند. در سوی دیگر، آقای میرسلیم کاندیدای جبهه موتلفه است. موتلفهایها از اول با کاندیدای مشخص خود آمدند و سعی کردند در این تنازع و بلاتکلیفی که در میان اصولگرایان وجود دارد، مسیر خودشان را طی کنند و هرجا که صلاح دیدند به ائتلاف با دیگران بپردازند. به هر حال حزب موتلفه هم ائتلاف را رد نکرده است و احتمال ائتلافش با کاندیداهای دیگر وجود دارد که اگر چنین اتفاقی روی دهد، آقای میرسلیم کنار خواهد رفت و اصولاً هم فکر نمیکنم میرسلیم کاندیدایی باشد که در انتخابات بتواند آرای قابل توجهی را به دست آورد. فکر میکنم این بستگی به تصمیم جبهه موتلفه دارد. اما رقابت اصلی در جبهه اصولگرا در میان رئیسی و قالیباف است و این دوگانه فکر میکنم که به شکل عمیقی خود را نشان داده و بعید است که اصولگرایان بتوانند در نهایت
بر سر یکی از این دو نفر ائتلاف کنند و با هم کنار بیایند. اگر چنین اتفاقی زودتر صورت میگرفت
و ائتلافی به نفع آقای رئیسی ایجاد میشد، قطعاً قالیباف کاندیدا نمیشد. اما اکنون که قالیباف آمده و تا این مرحله هم رسیده نشان میدهد که به این راحتی، یک ائتلاف و وحدت در میان اصولگرایان ایجاد نخواهد شد. حتی این احتمال به نظر من وجود دارد که تا آخرین مرحله هر دو بمانند و به نحوی آرای اصولگرایان تقسیم بر دو و شکسته شود.
اما در خصوص اینکه این ترکیب به نفع آقای دکتر روحانی است یا به ضرر او، باید بگویم که روحانی باید کار خود را انجام دهد و به تبلیغات اثباتیاش بپردازد و از برنامهها و حیثیت دولتش دفاع کند. طبیعتاً اگر از کاندیداهای عدم احراز صلاحیت شده، افراد دیگری در صحنه بودند و صحنه باشورتر بود احتمال آن میرفت که شکل انتخابات به صورت دیگری باشد و نوع دفاعی هم که روحانی باید از عملکرد خود میکرد، مقداری متفاوت میشد. ولی در هر صورت من فکر میکنم آقای روحانی باید بیشتر خود را در مواجهه با افکار عمومی ببیند و سعی کند مردمی را که چهار سال پیش به او رای دادهاند قانع کند تا مجدداً به او رای بدهند و افرادی را هم که سال 92 به او رای ندادند به نحوی متقاعد کند به اینکه ادامه این دوره چهار ساله به نفع همه هست. من فکر میکنم به طور طبیعی بحثها و مواجهههایی ایجاد خواهد شد در میان کاندیداها، اما طرف قول آقای روحانی باید افکار عمومی باشد و خیلی مهم نیست که جناح رقیب متشکل از چه کسانی است. باید توجه داشت که دکتر روحانی اهل تخریب نیست و ما اصلاح طلبان هم نمیپذیریم کسی، کسی را تخریب کند اما واقعیت این است که در جبهه اصولگرا کسی نیاز به تخریب ندارد، خودشان، خودشان را تخریب میکنند و بدون آنکه کسی کاری کند، این اتفاق میافتد.
**ترکیبی به نفع روحانی
علی صوفی = وزیر کار دولت اصلاحات
ترکیب کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، حاکی از آن است که سه نفر از اردوگاه اصولگرایی و سه نفر از جریان اعتدال و اصلاحطلبی برگزیده شدهاند. پیشبینی من از قبل این بود که کاندیداها به گونهای گزینش خواهند شد که آن آشفتگیای که در میان اصولگرایان وجود دارد و آنها تاکنون موفق نشدهاند که به اجماعی دست یابند و آن تکثر کاندیداها را به حداقل برسانند، این مشکلشان توسط شورای نگهبان حل خواهد شد و تعداد کاندیداهایشان به حداقل خواهد رسید. خب، تعداد کاندیداهای اصلاحطلبی هم که ازگذشته مشخص بود و آقای روحانی تنها کاندیدای جناح چپ به شمار میرفت و آقای جهانگیری هم به عنوان معاون اول روحانی و در نقش کاندیدای سایه حضور یافت. در صحنه ثبتنام، برخی کاندیداهای مستقل هم حضور داشتند که شورای نگهبان سعی کرد آنها را با دقت گزینش کند و کاندیداها به حداقل ممکن برسند. نهایتا میبینیم که چنین ترکیبی به دست آمد. اکنون توازنی میان دو جریان سیاسی برقرار شده است و در مناظرات انتخاباتی، این اتفاق را میتوان نشانهای از تدبیر دید. من بر این باورم که این ترکیب به نفع آقای روحانی است برای آنکه تعداد کاندیداهای اصلاحطلبی که قرار بود همراه آقای روحانی باشند با انتخاب آقای جهانگیری کامل شد. آقای روحانی با تامل و پس از مدتی تن به همراهی آقای جهانگیری داد که با این کار پیروزی خود در مناظرات را تضمین کرد و الان اوضاع تحت کنترل آقای روحانی است. درآن سو هم ترجیح دکتر روحانی بر این مهم بود که تعداد اصولگرایان بیشتر از حد انتظار نباشد تا بتواند در مناظرات، بحثهایش را به نحو مطلوبی پیش ببرد.
**رقابت اصلی میان روحانی و رئیسی
رسول منتجبنیا = قائم مقام حزب اعتماد ملی
احساس من بر این است که رقابت جدی در میان شش کاندیدایی که مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفتند، عمدتا میان آقای دکتر روحانی و آقای رئیسی است و دو نفردیگر از دو جناح یا کاندیدای در سایه هستند و یا در نهایت به نفع کاندیدای اصلی کنارهگیری خواهند کرد. در جناح اصلاحطلب، آقای جهانگیری رسما اعلام کرده که من با آقای روحانی رقابت نخواهم کرد، بنابراین ایشان به حکم وظیفه ثبتنام کرده و مورد تایید قرار گرفته و تا بعد از مناظرات علیالقاعده همچنان ایستادگی میکند و به احتمال زیاد آقایهاشمیطبا هم تنها تا پایان مناظرات در صحنه میماند و او نیز با آقای روحانی رقابت جدی نخواهد داشت. اما در جناح اصولگرا آقای قالیباف به احتمال قریب به یقین بعد از مناظرات کنارهگیری خواهد کرد. اما در مورد میرسلیم باید بگویم که من احتمال کنارهگیری او را نیز بسیار زیاد میدانم. بنابراین من معتقدم که در مناظرات انتخاباتی عمدتا این رئیسی و روحانی هستند که با هم رقابت میکنند. با توجه به ثبتنام تعداد بسیاری از کاندیداها؛ تحلیل برخی صاحبنظران اینگونه بود که تکثر ثبتنامکنندگان اصولگرا برای آن بوده تا در مناظرات بتوانند آقای روحانی را زیر سوال ببرند و رای ایشان را کاهش دهند. حال از این جمع باقی مانده از اصولگرایان احتمال آن که قالیباف و میرسلیم هم برای استفاده از فرصت مناظره و تقلیل آرای آقای روحانی ثبتنام کرده باشند زیاد است. آنچه مسلم است آن است که در مناظرات پیش رو، میرسلیم، قالیباف و رئیسی دولت را در معرض آماج حملات خود قرار خواهند داد. از همین روی، امیدواریم که هیچکدام از کاندیداها از حریم اخلاق تجاوز نکنند و صحنههای غیرفرهنگی سال 88 تکر ار نشود و آقایان صرفا به مناظره، بیان مسائل و انتقاد منصفانه و سوال بپردازند و فضایی غیراخلاقی در جامعه به وجود نیاورند. برداشت من این است که رقابت میان آقایان روحانی و رئیسی شکل خواهد گرفت و آن چهار نفر هم نقش حامیان کاندیداهای اصلی را برعهده خواهند داشت و به اشکال مختلف به آنها کمک میکنند. یکی از کمکهایشان این است که رقیب را زیرسوال ببرند و موجب کاهش آرای او شوند. در مجموع به باور من، اگر آقای دکتر روحانی از میان اصلاحطلبان رقیبی جدی نداشته باشد، بودن کاندیدایی مثل آقای رئیسی در مقابلش به نفع اوست. چرا که زمانی که رزومه و برنامههایش برای مردم جامعه مطرح شود. عدهای که مخالف دیدگاههای ایشان هستند به وی رای نمیدهند. مهم آرای خاموش و خاکستری جامعه است. اگر مردم احساس کنند که رقابت میان روحانی و رئیسی است، با دیدگاههای متفاوتی که دارند، قطعا آرای خاموش به حرکت درمیآیند و برای رای نیاوردن آقای رئیسی به آقای روحانی رای میدهند. حتی آنهایی که به دولت یازدهم ایراداتی وارد میکنند. اما وقتی امر دائر شود بین این دو نفر؛ حاضر میشوند برای رای نیاوردن رئیسی به آقای روحانی رای دهند؛
کما اینکه در گذشته هم چنین چیزی را داشتیم و رای مردم گاهی اثباتی نبوده است که به یک کاندیدا به لحاظ علاقه به او رای بدهند. خیلی وقتها رایشان نفیای و سلبی است برای آنکه رقیب رای نیاورد به گزینهای رای میدهند که چندان
اتفاقنظر با او ندارند.
-------------------
حسن روحانی
متولد 1327 در شهرستان سرخه است. او رئیس دولت یازدهم بوده و گرایشی اعتدالگرا دارد و مورد حمایت اصلاح طلبان بودهاست. عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگی ادوار سوم تا پنجم مجلس خبرگان رهبری، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، دبیری شورای عالی امنیت ملی در دولتهای کارگزاران و اصلاحات، نمایندگی دورههای اول
تا پنجم مجلس شورای اسلامی و نایبرئیسی مجالس چهارم و پنجم در کارنامهاش دیده میشود.
--------------
اسحاق جهانگیری
متولد 1336 در شهرستان سیرجان است. او یکی از اصلاح طلبان کابینه دولت یازدهم بوده است، معاونت اول دولت روحانی طی سالهای۹۲ تا ۹۶، وزیر صنایعومعادن دولت اصلاحات، استانداری اصفهان و نمایندگی ادوار دوم و سوم مجلس شورای اسلامی در کارنامهاش دیده میشود.
-----------------
سید ابراهیم رئیسی
متولد 1339 در شهر مشهد است. بنا به باور خودش مستقل وارد میدان شده اما مورد حمایت جبهه پایداری و بخشی از دولتمردان نهم و دهم است. تولیت آستان قدس رضوی(ع)، جانشینی دادستان تهران(73،68)، ریاست سازمان بازرسی کل کشور، معاون اولی
قوه قضائیه و دادستانکــل کشور جزء سوابق اجرائیاش است.
---------------
محمد باقر قالیباف
متولد 1340 در طرقبه است.به اردوگاه اصولگرایان تعلق دارد و شهردار تهران، جانشین اسبق نیروی مقاومت بسیج، فرمانده اسبق قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) و فرمـانـــده
نیروی انتظامی بوده است.
--------------
مصطفی میر سلیم
متولد1326 زاده تهران است. از اعضای حزب موتلفه به شمار میرود. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سرپرست نهاد ریاستجمهوری و مشاور عالی رئیسجمهور در دوره حضرت آیتالله خامنهای و وزیر ارشاد دولت دومهاشمیرفسنجانی بوده است.
-----------------
سید مصطفیهاشمی طبا
71 سال سن دارد. وزیر صنایع سنگین در دولت شهید باهنر و رئیس سازمان تربیت بدنی و معاون رئیسجمهور در دولت دومهاشمیرفسنجانی و دولت اصلاحات بوده است.