گفتگوی تفصیلی آفتاب یزد با محمدمهدی تندگویان

ای کاش قالیباف به جای دوره خلبانی یک دوره مدیریت بحران می‌گذراند
آفتاب یزد- سیدعلیرضا کریمی - پریسا هاشمی: محمدمهدی تندگویان، مردی که بر صندلی سبز شورای شهر تهران تکیه زده است و سمت سخنگوی فراکسیون اصلاح طلبان شورای شهر را به عهده گرفته است؛ فراکسیونی که قبل از ورودشان به شورای شهر شکل گرفته است. تندگویان هم یکی از کسانی است که وقتی مو را از ماست بیرون می‌کشد و در مورد موضوعات مختلف سوال می‌کند به سیاسی‌کاری متهم می‌شود. اما به نظر می‌رسد که این انگ تا به حال برایش مهم نبوده است. سایت‌های مخالفش‌ هم هر چه می‌خواستند در موردش نوشتند. این را خودش می‌گوید و گله می‌کند از آنها که او را عامل فتنه نامیدند و خواستند پایش را به شیطنت‌های سیاسی باز کنند. اما تندگویان آدمی نیست که به راحتی در تله‌ دشمنانش بیفتد. ناگفته‌های بسیاری دارد. تندگویان با همان لبخند همیشگی، آرام و باوقار وارد دفتر روزنامه آفتاب یزد شد تا ناگفته‌های خودش را بگوید. او در دیداری که از تحریریه آفتاب یزد داشت با خبرنگاران به گپ و گفتی دوستانه پرداخت و در جواب پرسش یکی از آنها در مورد روزهای اسارت پدر در کمیته مشترک ضدخرابکاری گفت که موزه شده است. او می‌گوید: «آنقدر آنجا شکنجه‌ها وحشتناک بوده که با قوزک پای پدرم را سوراخ کرده بودند و وقتی ایشان شهید شدند، یکی از نشانه‌هایی که شناختیم‌شان قوزک پایشان بود.» تندگویان که خود فرزندش شهید است موقعیت خانواده شهدا را می‌شناسند و درک می‌کند شاید هم به همین دلیل است که جزم خود را جزم کرده تا شهدای آتش‌نشان را شهدای خدمت‌ ننامند و خانواده‌هایشان با مشکل روبرو نشوند. در دفتر روزنامه آفتاب یزد، گفتگویی با خبرنگار آفتاب یزد داشت که از نظرتان می‌گذرد.

در مورد احضار آقای سرخو برای پرونده خبرگزاری فارس خبر دارید؟


می دانم آقای سرخو از فارس شکایت کرده‌اند. حالا برعکس شده؟

در خبرها آمده بود به دلیل صحبت‌های آقای سرخو در مورد پرونده همسرشان و فارس در صحن علنی شورای شهر، فارس هم از او شکایت کرده است.
این همان موضوعی است که فارس آقای سرخو را محکوم کرد. فارس مدعی شده بود که آقای سرخو از رانت استفاده کرده و تغییر کاربری زیرزمین ملکی را گرفته که مدعی شدند ایشان ساخت و ساز کرده بعد من شنیدم که آقای سرخو علیه فارس شکایت کرده است. این احضار شایعه نیست؟ چون در مورد حکیمی پور هم گفتند که احضار شده.

خیر. حکیمی پور تکذیب کرد ولی این خبر از سوی آقای سرخو تکذیب نشد.
پس من مطلع نیستم.

شما چند وقتی است که فعالیت زیادی در توئیتر دارید و برخی خبرنگارها به این توئیت‌های شما معترضند و آن را فعالیت انتخاباتی قلمداد کردند.
البته آن روز که جلسه فراکسیون برگزار شد خبرنگاران در این مورد سوال کردند و من هم جوابشان را دادم. گفتند: شما تا حالا به دنیا مجازی کاری نداشتید و تازه آمده‌اید. گفتم یکی از دلایل ردصلاحیت من در دوره قبل فیسبوک است. این دوره هم فکر می‌کنم اگر قرار است رد صلاحیت شوم به خاطر همین توئیت‌هاست. ولی موضوع این است که تقریباً به توئیتر اعتقادی نداشتم تا سال گذشته.

چی شد که اعتقاد پیدا کردید؟
به دلیل مدل برخورد و استقبال. احساس می‌کنم مردم دیگر حوصله خواندن مطالب طولانی و کنکاش را ندارند. شاید توئیت و مسائل این چنینی مردم را این شکلی کرد. الان ترجیح می‌دهم در یک جمله همه حرف را به آنها بزنم. ما از کانال شروع کردیم مطلب می‌گذاشتیم ولی احساس کردم بازتاب اجتماعی‌اش زیاد نیست بعد آمدم سمت توئیت. البته خیلی وقت است توئیت را راه انداخته‌ام، زیاد هم غیرفعال نبوده ولی شاید الان به نظر می‌رسد بیشتر شده. ضمنا معتقدم ایرادی ندارد. یعنی مثلاً در مورد آقای قالیباف یا دیگران می‌گوییم چرا دارد ژست انتخاباتی می‌گیرد؟ خب من که کاندیدا هستم باید ژست انتخاباتی بگیرم. اصلاً یکی از وظایف یک کاندیدا معرفی خود، افکار و کارهایش به مردم است آن هم در همین پروسه است. نمی‌شود که کاندیداها را هم نقد کنیم که چرا فعالیت انتخاباتی می‌کنید؟ خب پس چه کسی فعالیت انتخاباتی کند؟ ما باید فعالیت انتخاباتی کنیم. فکر می‌کنم کمی داریم طرف را اشتباه می‌زنیم. چون بالاخره من به عنوان یک کاندیدا آمدم و باید از همه امکانات برای تبلیغات، معرفی و ژست استفاده کنم. این مسئله عادی است و باید از امکانات استفاده کنم که مردم مرا بشناسند و وقتی به سوابقم رجوع ‌کنند، تمام فعالیتم را ‌بینند و بتوانند به جمع‌بندی برسند.

گفتید بازتاب در توئیتر زیاد است. چه بازتابی تا به حال گرفته‌اید؟
فکر می‌کنم سبکی که هم ایهام و هم یک کمی حالت نقادانه توام با طنز داشته باشد، مردم بیشتر استقبال می‌کنند. به نظرم مردم دیگر حوصله دعواهای جدی را هم ندارند. شاید کانال و فیسبوکم را بچه‌ها بگردانند اما توئیترم را در اختیار کسی نمی‌گذارم. حتی بعضی وقت‌ها شاید روی یک جمله سه، چهار روز فکر می‌کنم و 20 حتی 30تا جمله می‌نویسم و پاک می‌کنم. هم به دلیل مدل مخاطب‌ها و هم به دلیل اینکه توهینی به کسی نباشد، روی توئیت‌هایم خیلی حساسیت به خرج می‌دهم. خیلی متنفرم از این که مواضعم به جز بعضی موارد، شخصی به نظر برسد. من هیچ وقت قصد انتقام‌گیری شخصی از آقای قالیباف را ندارم به همین دلیل هم نوشتن کمی سخت می‌شود. تعداد کاراکترهای توئیت محدود است و شما با 140کاراکتر باید یک جمله یا متن خوب داشته باشی که هم ناقص نباشد و هم بتوانی نظرت را کامل برسانی. بنابراین مخاطب‌ها را هم رصد می‌کنم، آن مدلی که فکر می‌کنم مردم دوست دارند مطلب برایشان گفته بشود، می‌نویسم. نه زیاد حاشیه می‌روم و نه زیاد مستقیم می‌گویم.

تا به حال شده از نهادی بگویند دیگر توئیت نکنید و یا برخوردی با شما شود؟
خیر. . . با من تاحالا برخورد نشده است.

حتی آن موقع که فیسبوک می‌نوشتید و ردصلاحیت شدید؟
اتفاقا یکی از مشکلات من همین بود. موقعی که ردصلاحیت شدم و به نوعی می‌شود گفت جلسات بازجویی را گذاشتند، آن هم براساس اعتراض خودم بود نه این که آنها دعوت کنند. تازه آنجا تفهیم اتهام شدیم و یکی از اعتراضات من این بود. اتفاقا همین جمله را دقیقا گفتم که 5 سال است فیسبوک دارم و مدام مطلب می‌نویسم. چرا تا به حال یک بار به من تذکر داده نشده که این مطلب مغایر شئونات نظام است؟ شاید اگر همان موقع به من اطلاع می‌دادید من آن فرم را ادامه نمی‌دادم. شما نمی‌توانید بدون این که یک بار توجیه کرده باشید بیایید و اتهام بزنید، بعد تصمیم بگیرید و رای هم صادر کنید. در چند جلسه‌ای که رفتم، همین گفتمانی که داشتیم باعث شد صلاحیتم تایید شود. در حرف‌هایی که زدند من به یک اتهام مشخص نرسیدم. چون از مجموع مطالبی که گفته بودند هیچ چیزی وجود نداشت که نشان دهد من با نظام زاویه‌ای دارم. هیچ چیز خاصی نبود و برداشت‌هایشان این طور بود. یکی از مشکلاتی هم که داریم همین است. معمولا به جای اینکه خود آدم را نقد و تحلیل کنند، برداشت‌ها و تحلیل‌ها را ارجحیت می‌دهند تا گفته خود آدم. یعنی من یک جمله‌ای می‌گویم ولی متاسفانه کسی که خبر را علیه من تنظیم می‌کند یک تحلیل روی جمله من می‌گذارد آن تحلیل را می‌برند و مبنای محکومیت یا عدم صلاحیت می‌کنند که این برخورد واقعا درست نیست. باید خود طرف را حداقل یک بار بخواهند، صحبت کنند و مطالبش را بشنوند بعد تصمیم بگیرند. دوره قبل در مورد من که این طور شد. به هر حال اینکه به همه ما گفتند که صلاحیت‌تان تایید نمی‌شود، شما تند هستید. چیزهای مختلفی علیه من می‌زنند و می‌گویند فعال فتنه بودید، دستگیر شدید و. . . سایت‌هایی که مثل تهران آباد و. . . مطالب صددرصد دروغ می‌زنند از این مطالب داشتند ولی از نهاد رسمی نه.

به شما گفتند رد صلاحیت می‌شوید؟
اینکه خیلی وقت است مطرح شده.

منظورم این است که خبری به شما رسیده که صلاحیت‌تان تایید نمی‌شود؟
در هفته اول به من گفتند که صلاحیتت رد شده دیگر خودت هر کاری می‌خواهی بکن برای من زیاد مهم نبود.

ولی درنهایت برایتان مهم است.
حتما اعتراض می‌کنم. اگر رد بشوم مثل دفعه پیش که اعتراض کردم و تا جلسات پرسش و پاسخ هم رفتم اعتراض می‌کنم.

دور قبل به واسطه صحبت‌های خودتان صلاحیت‌تان تایید شد یا رایزنی هم کردید؟
تقریباً در پروسه ردصلاحیت رایزنی معنی نمی‌دهد.

مثلا فرزند شهید تندگویان بودن هم کمک نکرد؟
نه. زیاد کمکی به من نکرد. فکر می‌کنم مواجهه حضوری خودم خیلی کمک کرد. چون آن کسی که تصمیم گرفته بود با خودم که مواجه شد احساس کرد متفاوت از برداشت‌هایی است که داشته. چون به هر حال اتهامی که زدند هم اصلا وجود نداشت. در آن کاغذی که به من دادند نوشته بود «اقدام علیه امنیت نظام که در مراجع قضایی منجر به محکومیت شده است. من تا به حال حتی یک پرونده حقوقی و کیفری در هیچ زمینه‌ای در قوه قضائیه نداشتم چه برسد اقدام علیه امنیت.» عملا به این جمع‌بندی رسید