روزنامه اعتماد
1395/10/18
تركيه به سمت باتلاق داخلي حركت ميكند
عبدالرحمن فتح الهي تركيه در شرايط نابسامان داخلي به سر ميبرد. طي نظرسنجي 2016 شركت اوراسيا (AKAM) كه در بين هزار و 200 نفر از شهروندان استانهاي ارزروم، مالاتيا، دياربكر، وان، شانلي اورفا، سرت، ماردين و باتمان نتايج قابل توجهي به دست آمد بر اساس نتايج به دست آمده در صورت برگزاري انتخابات، از اين افراد 97/35 درصد به حزب دموكراتيك خلقها (H.D.P)، 11/30 درصد به حزب عدالت و توسعه (A. K. P) و 96/4 درصد به حزب جمهوريخواه خلق تركيه (C.H.P) راي ميدهند كه اين نشاندهنده افزايش 1 درصدي آراي حزب دموكراتيك خلقها و 5/1 درصدي حزب جمهوريخواه خلق تركيه در مقابل كاهش 22/1 درصدي آرا حزب عدالت و توسعه است. اما به واقع دليل اين كاهش آراي حزب عدالت وتوسعه در چيست؟چرا حركت مسالمتآميز زيست محيطي پارك گزي به يك نافرماني مدني واعتراض سياسي همهگير 14 ميليون نفري در تركيه بدل شد؟ اين حزب و دولت نشات گرفته از آن و در راساش شخص رجب طيب اردوغان به عنوان زمامدار حكومت، از پي گرفتن سياستهاي رئاليستي تهاجمي به دنبال دست يافتن به چه اهدافي است؟آيا تحليل فوريه 2016 محمد سليماناف در پايگاه اينترنتي ويرتوالاز را درباره هدايت وقايع تروريستي آنكارا و دياربكر توسط سازمان امنيت تركيه براي پيشبرد طرحهاي خود در تغيير ساختار قدرت و حذف كردها را ميتوان درست دانست؟ پاسخ اين سوالات و پرسشهايي از اين دست، موضوع گفتوگو با دكتر سيد اسدالله اطهري، پژوهشگر ارشد، كارشناس و رييس كارگروه تركيه در مركز مطالعات استراتژيك خاور ميانه، با تمركز بر مناقشات بين كردها و دولت تركيه است. از زمان شكلگيري حزب عدالت و توسعه (A.K.P) از 14 آگوست 2001 و به موازاتش، دولت برخاسته از آن در دوره اول و دوم حاكميت خود از سال 2003 تا 2010 با در پيش گرفتن تئوري Zero – Problems توانست يك ظرفيت ژئوپولتيكي و مخصوصا ژئواستراتژيكي فراواني، با اقداماتي نظير حمايت از يهوديان و اتخاذ موضعگيريهاي تند عليه انفجارهاي كنيسههاي تركيه، گفتوگو با ارامنه در نشست زوريخ، طرح توافق با كردهاي تركيه در مذاكرات صلح اسلو و حتي تلاشهاي سال 89 و توافقنامه ايران، برزيل و تركيه درحاشيه اجلاس گروه 15براي طرح دريافت 1200 كيلوگرم اورانيوم 5/3 درصد در خاك تركيه و تحويل 120 كيلوگرم اورانيوم 5در صد به ايران و...، به دست آورد، اما سوال اينجاست كه دلايل، ريشهها و عوامل تغيير اين سياستها به خصوص بعد از انقلابهاي 2011 در منطقه خاور ميانه آن هم به صورتي ناگهاني و سريع و تبديل شدن تركيه به كشوري تنشآفرين در چيست؟ ببينيد نكتهاي كه در اين ميان ديده نشد يا كمتر به آن پرداخته شد اين است كه زماني كه تركيه در راستاي تئوري تنش صفر با همسايگان در همان دوران اقدامات مفيدي را انجام داد كه مثالهايي از آن را عرض كرديد برخي از صاحبنظران سياسي مانند پروفسور متين هارپر و برخي اعضاي ارتش تركيه و بعضي گروههاي مخالف داخلي از وجود اهداف، برنامهها و سياستهاي پنهان حزب حاكم سخن گفتند در موازات اين تحليلها بسياري هم اقدامات دولت را در راستاي مباني فكري دموكرات مسيحي، محملي براي وارد كردن اسلام به حوزه سياست ميدانستند و دموكراسي آن را ارايه مدلي موازات با مدل ايران ميدانستند كه به دليل مناسبات ليبرال و سكولارش مانند لغو حكم اعدام و آزادي پوشش و... با مدل ايران متفاوت بود اما درمجموع كسي منكر مزاياي اين تئوري (تنش صفر) نبود. اما از بهارعربي سال 2011 تركيه به دليل آنچه ميتوان آن را تحليلهاي غلط نام نهاد خود را به گونهاي در شرايطي ديد كه به زعم خود ميتواند به حاكميت دوران عثماني بازگردد. در همان ايام اتفاقاتي چون حمايت تركيه از اخوانالمسلمين، سركارآمدن دولت مرسي در مصر، قدرت گرفتن حزب النهضه و شخص راشد الغنوشي در تونس، شعارهاي اسلام اخواني - تركيهاي در ليبي و شركت در بمباران اين كشور به بهانه عضويت در ناتو و... عملا پالسهاي اين باور خود را كه ناشي از برداشت غلط بود دريافت ميكردند. در چنين شرايطي تركيه عملا از تئوري سازنده تنش صفر به سمت رويكرد هژمونيكي پيش رفت و تمام كارهاي مفيد و مثبتش را براي كسب قدرت رهبري با لشكركشي به عراق و سوريه به هر بهانهاي در منطقه فدا كرد. حتي كار به جايي رسيد كه كساني چون عبدلله گل كه بعدها از منتقدان اين تفكرات شدند هم از سيستم و ساختار قدرت حذف شدند؛ پس ميتوان گفت كه عدم بررسي دقيق شرايط داخلي و منطقهاي و همچنين عدم شناخت پتانسيلهاي بالقوه و بالفعل اين كشور از عوامل اين تغيير غلط سياستها بودند. با توجه به نكات ياد شده مانيفست 34امين پلتفورم در30 و 31 ژانويه هم در تاييد صحبتهاي شماست. در اين پلت فورم اكثر كارشناسان معتقدند كه تركيه به سمت انديشههاي نئوعثماني و هژمونيك گرايش دارد و شايد هم مستند و گزارش رويترز و فاكس نيوز در سپتامبر 2011 با عنوان« اردوغان، رهبر جهان اسلام» را هم بتوان در همين راستا تحليل كرد؟ حتما، همين پالسهاي ريز و درشت، تركيه را به سمت اين تحليل غلط از شرايط سوق داد. اما شكست اخوانالمسلمين و سقوط دولت مرسي در مصر و النهضه در تونس، چالشهاي ريز و درشت با روسيه بر سر مساله سوريه و برخي تحريمهاي به جاي مانده از سوي اين كشور (روسيه)، در پي اقدام جنجالي 24 نوامبر در ساقط كردن هواپيماي جنگي SU-24 اين كشور، فرسايشي شدن تعارضات گاه و بيگاه سياسي با تهران براي خود آنكارا آن هم در دوران پسابرجام، ناكاميهاي سياسي و نظامي هم در عراق و هم در سوريه، ضررهاي اقتصادي - سياسي عدم الحاق به اتحاديه اروپا در پي تعليق مذاكرات، تيره شدن روابط واشنگتن - آنكارا به واسطه رد درخواست استرداد فتحالله گولن از سوي امريكا به عنوان همپيمان تركيه بعد از كودتاي جولاي امسال، به آتش كشيدن دو سرباز ارتش تركيه و عملياتهاي متعدد تروريستي مانند حادثه اول ژانويه 2017 توسط داعش و... اين كشور را در دوران بازگشت از اين تفكرات هژمونيك قرار داده است، اما به چه دليل اين سياست بازگشت شامل كردها نميشود و چرا براي تركيه مساله كردها بسيار پيچيدهتر و حتي لاينحل شده، به گونهاي كه اكنون يكي از مهمترين و شايد هم، مهمترين مساله، مشكل و چالش داخلي و حتي منطقهاي تركيه، كردها باشد؟ چنان كه مطرح شد حزب عدالت وتوسعه در راستاي تئوري تنش صفر با كردها هم، به توافقات مهم و راهبردي رسيد؛ از مذاكرات و گفتوگو با عبداللهاوجلان (P.K.K)در امرالي و نشست صلح اسلو گرفته تا تشكيل حزب دموكراتيك خلقها (H.D.P) و مشاركت كردها در ساختار قدرت براي اولين بار در تاريخ سياسي تركيه و ائتلاف حزب حاكم براي تشكيل كابينه با آنها و...، از جمله اقدامات مفيد و سازنده حاكميت بود، از ديگر سو هم، كردها به شيوهاي كاملا دموكراتيك شروع به مذاكرات كردند و به مرور با كنار گذاشتن سلاح و ادامه مذاكرات و حركتهاي مدني - سياسي چون تشكيل حزب دموكراتيك خلقها با شعار مردم فرصت زندگي شرافتمندانه، بدون سركوب، استثمار و تبعيض و مخاطب قرار دادن تمام اقوام و مذاهبي كه تحت ستم و استثمار بودند، سبب شد تا تقريبا اكثر صاحبنظران سياسي به اين باور برسند كه ديگر مسائل و مشكلات تركيه با يكي از قديميترين چالشهايش به نام كردها به سرانجام، آن هم به شيوهاي كاملا دموكراتيك و سياسي رسيده است و در كل نشان داد كه تركيه در بستر اين سياستها ميتواند ظرفيت خوبي براي توسعه همهجانبه چه در سطح داخلي و چه در سياست خارجي پيدا كند. من ايدئولوژيك كردن ساختار حاكميت و ايجاد يك اليگارشي راديكال ناسيونالسيتي – مذهبي، برگشت به سياستهاي سركوب گرايانه مشت آهنين و در امتدادش استعفا وكنارهگيري شخص دميرتاش و حزب دمكراتيك خلقها و ارزيابي غلط كردها هم به اين واسطه را، دلايل و عوامل اصلي اين نوع برخورد قهري دولت ونظام حاكم با كردها ميدانم، كه سبب شد تا دوباره P.K.K دست به سلاح برده و در ادامه هم حزب دموكراتيك خلقها هم با پيروي از اين نوع سياستهاي اوجلان، خود را از ساختار سياسي- مدني قدرت دور كند و دوباره داستان درگيري و منازعات قديمي به نه دوران قبل، كه حتي به چيزي بدتر از آن دوران برگردد. شما نگاه كنيد تركيه به شيوهاي كاملا هيستريك به بمباران مناطق شرق وجنوب شرقي خود، شمال عراق در رشته كوههاي قنديل و حتي مناطق كرد نشين سوريه چون كوباني و عينالعرب دست ميزند، از سوي ديگر بايد پرسيد كه چرا با تمام اين هزينههاي هر روزه بمبارانها كه براي تركيه ايجاد ميكند حكومت باز به اينگونه اقدامات دست ميزند، دليلش را شايد در پليسي و امنيتي كردن شرايط براي بهرهبرداريهاي كسب قدرت ديد. شما شاهد بوديد كه در انتخابات اول نوامبر حتي مناطق كرد نشين هم به حزب عدالت و توسعه راي دادند، تا به مردم نشان دهند كه برايشان امنيت، از توسعه مهمتر است و به همين واسطه حزب عدالت وتوسعه با 49 درصد آرا توانست دولت تكحزبياش را شكل دهد. اما آيا ادامه اين شيوه ميليتاريستي، شرايط امنيتي- پليسي و بمباران مناطق داخلي كشور، براي تركيهاي كه سهم مهمي از قدرت سياسي داخلياش را در قبال توسعه اقتصادي با اقداماتي مانند رشد اقتصادي 8درصدي، 780 ميليارد دلار توليد ناخالص ملي در سال 2012، بالا بردن ارزش پول ملي با طرح حذف سه صفر، حضور و عضويت در گروه 20، ساير برنامهريزيهاي آينده اين كشور را چون صادرات 500ميليارد دلاري درسال2023، تبديل شدن به دومين قدرت جهان در2050، بالا بردن پتانسل صنعت توريسم و عضويت در اتحاديه اروپا كه بارها اعلام كردهاند به خطر نمياندازد؟ بدون شك چنين است، اما مسالهاي كه نبايد فراموش شود اين است كه در كنار تمام نكات يادشده، بايد ساختار شخصيتي اردوغان، كه گويي به سمت نوعي ديكتاتوري، خودرايي و تقابل با ساير احزاب تركيه گرايش دارد، را هم بايد در اتخاذ رفتارهاي دولت آنكارا در نظر گرفت. زماني اردوغان از منتقدان اصلي بمباران مردم سوريه توسط بشار اسد بود، بايد ديد كه اكنون خود اردوغان هم به اين درد مبتلاست و حتي در حركتي روبه جلو، تركيه را به محل ورود تروريستها در سوريه بدل كرده و خود نيز پا را از كشورش فراتر گذاشته و چندين بار به بمباران هوايي سوريه دست زده و اين در حالي است كه تركيه به صورت زميني هم به اين كشور حمله كرده است. در مساله انتخابات عراق و شكست دولت مالكي و مناقشه با دولت حيدر العبادي هم به همين منوال، سياستهاي متعارضانهاي را پيش گرفت و سعي كرد تا دولت مركزي بغداد را با قرارداد 50ساله نفتي اقليم ميهني كردستان عراق و اقدام ورود به خاك اين كشور به بهانه كمك به كشور درتقابل با تروريسم دور بزند، همچنين اتخاذ مواضع همراستا با رياض، در خصوص بحرين و يمن از نمونه رفتارهاي اين كيش شخصيتي است كه مانع از تحليل و بررسي دقيق ميزان مضرات، آسيبها و زيانهاي اين سياستها براي برنامههاي توسعهاي كشور تركيه ميشود و در كل سبب شده تا اردوغاني كه خود را رهبر حكومت نئوعثماني درمنطقه خاورميانه و شمال آفريقا ميدانست اكنون در خيابانهاي استانبول و آنكارا دنبال حفظ و بقاي قدرت باشد. در راستاي جواب شما، سركوب 20 ميليون كرد در تركيه كه حدود 17درصد از جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهد، باعث افزايش توان آنها (كردها) از طريق اتحاد ساير احزاب شده، به طوري كه طي گفتوگوهاي 2016، هفت سازمان چپ و گروه مسلحانه تركيه شامل: حزب كمونيست ماركسيست - لنينيست (MLKP)، حزب كمونيست تركيه (TKP)، حزب كمونيست كردهاي دانمارك (DKP)، حزب كمونيست مائوئيست (MKP)، حزب كار و كمونيست تركيه (TKEP/L)، اتحاد مسلحانه ماركسيست - لنينيست (THKP-C/MLSPB) و قرارگاه انقلابي تحت عنوان «اتحاد حركت خلق انقلابي» با P.K.K متحد شدند، آيا همين عملكردها به همين منوال در نهايت موجب بحران چند پاره شدن قدرت و ثبات و عميقتر شدن چالشها به ويژه در نواحي دور دست نميشود؟ بگذاريد خلاصه بگويم اين يك روش بديهي است، زماني كه ارتش به روش قهري دنبال حفظ قدرت است طبيعي است كه گروههاي معارض كرد و غير كرد به فكر تجديد قوا و افزايش نيروي خود باشند اما بايد گفت كه هرچه دامنه اين تعارضات از حوزه سياسي دورتر شود و به سمت كشمكش نزاعها و راهحلهاي نظامي برود مساله تركيه رنگ وبوي جنگهاي داخلي پيدا ميكند جنگهايي نظير افغانستان و بسياري از كشورهاي ديگر. شما اكنون به شرايط تركيه نگاه كنيد و از آن طرف هم شاخصهاي جنگ داخلي را بررسي كنيد، بدون شك پي خواهيد برد كه با پي گرفتن اين شيوهها از طرفين، تركيه به باتلاق جنگ داخلي كشيده ميشود و در جواب نهايي سوال شما بايد گفت كه بحران چند پاره شدن قدرت، نه در نواحي دور دست، كه حتي در شهرهاي اصلي و خود پايتخت تركيه را به فرض در پيش گرفتن همين اوضاع، در آيندهاي نزديك شاهد خواهيم بود. تعهد اين هفت حزب براي ادامه منازعه در مراكز شهري و مركزي تركيه از يك سو و شكلگيري گروه راديكال «بازها يا عقابهاي آزادي كردستان» (TAK) كه مسووليت حملات استانبول، ميدان تقسيم و قيصريه را بر عهده گرفتهاند از سوي ديگر و مسائلي از اين دست، در مقابله با اقدامات ارتش به عنوان اهرم فشار، ميتواند تركيه را به سمت خودمختاري شرق و جنوب شرق اين كشور مانند مدل شبه فدرالي اقليم كردستان عراق يا كانتون حزب اتحاد دموكراتيك كردهاي سوريه (P.Y.D) و (Y.P.G) سوق دهد، زيرا كه سال 2016 درمجموع 18 انفجار با بيش از 400 تا 800 كشته در تركيه رخ داده كه استانبول به تنهايي شاهد 5 بمبگذاري بوده و اكثر قريب به اتفاق اين انفجارها هم توسط احزاب مسلح مخالف كردي صورت گرفته است؟ من بعيد ميدانم تركيه اجازه برقراري مدل عراق و سوريه را بدهد. از طرف ديگر شايد در دهه 80 و اوايل دهه 90 عبدالله اوجلان و P.K.Kخواستار آزادي و خود مختاري كردستان تركيه بودند اما به مرور اين تز جامه دموكراتيكتري به خود گرفت و اوجلان طرحي مبني بر عدم تجزيه طلبي و همزيستي مسالمتآميز را در يك ساختار مدني مطرح كرده و در ادامه رفتار دولت هم مساله را از حالت نظامي و امنيتي خارج كرد و چيزي شبيه به مدل همزيستي كبكيها و كاناداييها را در تركيه به وجود آورد. اكنون با بازگشت به دوران قبل، حتي با شدتي بيشتر، باز بعيد است جدايي طلبي محلي از اعراب داشته باشد، چرا كه حزبي مانند حزب دموكراتيك خلقها (H.D.P) كه حدود 12 درصد آراي انتخابات اول نوامبر، يعني 78كرسي را كسب كرده و يا حزب مناطق دموكراتيك (D.B.P) با 26 كرسي در پارلمان و مشاركت جدي كردها در ساختار قدرت از اين منظر به دنبال جدايي طلبي باشد، چرا كه چنين برآوردي نه به نفع كردهاست نه خود تركيه. يك؛ ائتلاف حزب عدالت وتوسعه با حزب دست راستي ناسيوناليستي حركت ملي (M.H.P) و دولت باحچلي در انتخابات اول نوامبر، دو؛ اقدام 12 دسامبر نيروهاي امنيتي تركيه دردستگيري 118 نفر از اعضا و هواداران حزب دموكراتيك خلقها (H.D.P) از صباحت تورچل و دميرتاش گرفته تاخانم يوكسك داغ، سه؛ حمله هواداران حزب حركت ملي در سايه سكوت دولت به دفاتر حرب دموكراتيك خلقها و به آتش كشيدن آنها (دفتر حزب) در قيصريه و تعطيلي ساير دفاتر اين حزب در بقيه مناطق تركيه، چهار؛ ارتباط دادن كردها با فتحالله گولن در خصوص دست داشتن در كودتاي جولاي امسال و...، همگي نشانههايي از تلاشهاي دولت براي راندن كردها از تمام عرصههاي قدرت نيست؟ من اين طور تصور نميكنم، ما بايد در يك نگاه كلي و دقيق به تحليل اين رفتارها بنشينيم، اينگونه اعمال چه از طرف حزب حاكم و چه ساير احزاب ميتواند يك حركت تلافي جويانه تعبير شود، حمله به دفتر حزب دموكراتيك خلقها در قيصريه به دليل وجود طرفداران زياد حزب حركت ملي در اين شهر روي داده و اين بسيار طبيعي است، البته من از اينگونه اعمال دفاع نميكنم اما آن را، به دليل احساسات ناسيوناليستي عدهاي، طبيعي ميدانم، اما در كل بايد بپذيريم كه حتي اگر دولت و ارتش تركيه هم بخواهد نميتواند همه كردها را از بين ببرد و يا آنها را ناديده بگيرد، در ثاني ائتلاف حرب حركت ملي با حزب عدالت وتوسعه به دليل عدم سازش با حزب دموكراتيك خلقها روي داد نه با فرض دور زدن آنها. واما سوال آخر، آينده وضعيت سياسي داخلي تركيه؟ بگذاريد مطالب را اين گونه جمع بندي كنم كه از يك سو دو طرف منازعه در تحليل شرايط واوضاع دچار خطاها واشتباهاتي استراتژيك و راهبردي شدند و از ديگر سو بايد گفت كه با وجود اين منازعات دوطرف ميتوانند مزايا وسود فراواني را براي هم در سايه مشاركت و همكاري مسالمتآميز ايجاد كنند؛ به ديگر بيان، هم كردها بايد به تركيه به چشم يك بستر براي رشد وتوسعه سياسي مدني دموكراتيك نگاه كنند وهم تركيه بايد به كردها به چشم فرصتي براي افزايش قدرت ژئوپولتيكي و مخصوصا ژئواستراتژيكي نگاه كند و هر دو نيز بايد در راستاي حفظ تماميت ارضي خود قدم برداشته، چرا كه جنگ و نزاع داخلي قطعا نه براي خود كشور تركيه و نه براي كشورهاي همسايه و منطقه پرآشوب خاورميانه مفيد نيست پس براي نيل به اين هدف، بايد دو طرف به سمت ايجاد و حفظ آرامش حركت كرده تا در نهايت با ادامه شيوههاي دموكراتيك و مسالمتآميز و مدني به صلحي پايدار دست يافت. بدون شك با بمباران كردن، دستگيري روزنامهنگاران و ممنوعيت فعاليت احزاب و رسانه نميتوان به دموكراسي دست يافت همچنان كه با بمبگذاري هم نميتوان.
سایر اخبار این روزنامه
رمزگشايي تاريكخانه زنجاني
راي « اعتماد ملي» به دبير كل غايب
عملكرد روحاني اصلاحطلبانه است
نكته اصلي؛ پشت فضاسازيهاي اين روزها
چند نكته در باب انتخابات شوراهاي شهر و روستا
بي نيازي ايران از واردات گاز تركمنستان
مجادلات زيانآور و مسائل اصلي كشور
غافلگيريهاي ترامپ ادامه دارد
منع پزشکان دولتی از مطب داري
جشنواره« فجر» به كام فيلمسازان اول
همچنان ايستادهام!
عدم تحقق جهش 500درصدي سرمايهگذاري خارجي
علت مرگ قوهاي فريدونكنار در دست بررسي است
4 كشته در زمين لرزه خنج
عرب: داشتند جيپ تختي را چپ ميكردند
عارف :اصلاح طلبان دنبال طرح گفت وگوی ملی هستند
قتل هاي زنجيره اي، تفكر غلطي بود
تركيه به سمت باتلاق داخلي حركت ميكند