شرح منافع ملي براي دلواپسان

جايگاه دولت اين روزها به دليل مسائل اقتصادي در ميان مردم رو به افول است ولي افكار عمومي هيچ گاه زحمات فردي مانند محمد‌جوادظريف را در عرصه سياست‌خارجي فراموش نمي‌كند. رييس دستگاه ديپلماسي كشورمان نيز همواره سعي كرده است از دستاوردهاي اين سال‌هاي كشور در حوزه سياست‌خارجي بهترين دفاع را داشته باشد و اين موضوع به اهرمي براي تخريب وي مبدل شده‌است. عده اي براي آنكه وجهه نامناسبي از محمدجوادظريف در ميان اذهان عمومي به نمايش بگذارند مي‌كوشند تا دستاوردهايي كه وي و تيم او داشته‌اند را ناكارآمد جلوه دهند در صورتي‌كه ظريف و تيم همراه او تنها ابزار و وسيله‌هايي براي اجراي سياست‌هاي كلاني بودند كه اركان بالادستي نظام در دستور كار خود قرار داده‌اند. از طرفي فراموش نشود، سياست‌هايي كه اين فرد اجرا كرد اگر به نتيجه مي‌رسيد مي‌توانست آينده مناسبي را رقم بزند ولي با مشكلاتي كه بر سر راه آن ايجاد شد محتواي خود را از دست داد و به يك عهدنامه بي‌خاصيت مبدل شد. حال ظريف به عنوان فردي كه براي اين دستاوردها زحمات فراواني كشيده به دنبال آن است كه با حراست از آن‌ها نگذارد نامحرم‌هايي كه دلبستگي به منافع ملي ندارند و فقط دنبال برخي منفعت‌هاي زودگذر و جناحي هستند، سياه‌نمايي كنند. در همين راستا روز گذشته وي سخناني را به زبان آورده است كه بيانگر نگراني‌هاي اين سردار ديپلماتيك براي دستاوردهايي است كه هزينه‌هاي فراواني براي آن‌ها پرداخت شده است. محورهاي اين سخنان را در ادامه مي‌خوانيد.
 
سیاست خارجی حوزه منافع ملی است و حوزه درگیری منافع جناحی نیست
ایران ما کشور قدرتمند و تاثیرگذاری است و ما همواره تاثیرگذار بوده ایم و تاثیرگذار خواهیم ماند


آنچه که ایران را قدرتمند کرده بیش از هر نكته‌اي مردم ایران است و این مردم ایران هستند که مبنای قدرت ما هستند
به محیط اطراف نگاه کنید هر چه را که می خواهید به عنوان مبنای قدرت در نظر بگیرید؛ اگر ظرفیت اقتصادی مبنای قدرت است، اگر مبنای قدرت هزینه‌های نظامی است، اگر مبنای قدرت داشتن سلاح هسته ای است، اگر مبنای قدرت حمایت خارجی است، در همه این عوامل همسایگان ما از ما جلوتر هستند
یکی از همسایگان ما عضو ناتو است. دو همسایه هم بمب هسته ای دارد، هزینه‌های تسلیحاتی تعدادی از آن‌ها چه داخلی و چه بر اساس هر فرد ده‌ها برابر ماست
هزینه تسلیحاتی و بودجه دفاعی ایران برای هر فرد در کل منطقه خاورمیانه پایین‌ترین است، مصر دومین کشور بزرگ خریدار اسلحه در خاورمیانه است که بیشتر این سلاح ها که کمک نظامی می دهند، در هزینه تسلیحاتی نمی آید
آنچه که ما را قدرتمندترین کشور منطقه کرده مردم است و این مردم هستند که توانستند کشور ما را قدرتمند کنند
مردم ما در لحظات تاریخ ساز همواره در اقتدار کشور و نظام و مملکت همفکری و همکاری می کنند. این مردم را باید پاس بداریم و باید این مردم را بشناسیم و از این سرمایه بزرگ اجتماعی حراست کنیم
با اعتقاد عرض می‌کنم که رعایت حقوق بشر برای جمهوری اسلامی یک تکلیف قانونی و یک امر اخلاقی نیست؛ حتی یک وظیفه اسلامی نیست بلکه بالاتر از آن یک ضرورت ادامه حیات است
ابزارهای قدرت و اقتدار تغییر کرده است، شما وقتی درباره قدرت صحبت می‌کنید، فقط درباره قدرت نظامی و اقتصادی و حتی قدرت منطقه صحبت نمی‌کنید
کسانی که اسم‌شان را می گذارند دلواپس، یک باور غلط دارند و آن این است که دنیا را در غرب می بینند
بزرگ‌ترین مخالفان تعامل با غرب، غرب را مرکز جهان می بینند و برای همین هم خودشان را با ذهنیت غرب تعیین می‌کنند اما تحول عمده ای در دنیا اتفاق افتاده است که ما باید این تحول را بشناسیم و آن تحول این است که دنیای امروز ما دنیای پساغربی است
عادت کرده ایم که هر وقت تحولی اتفاق می‌افتد، بگوییم غربی‌ها می‌خواهند این طرف شود یا آن طرف شود و برای همین هست کسی که معتقد است باید با تعامل کار کرد، می‌گویند با غرب کار می کند و کسی هم که می‌گوید باید با مقاومت کار کرد، می‌گویند در مقابل غرب مقاومت کنیم
من نمی گویم غرب قدرت بسیار مهمي نیست، شکی هم در آن نیست اما غرب تمام دنیا نیست همان‌گونه که سیاست نگاه به شرق معنی نمی‌دهد که سیاست نگاه به غرب؛ هم غرب به شرق نگاه می کند چرا که در اکثر کشورهای غربی بزرگ‌ترین شریک تجاری شان چین است و هم شرق به غرب نگاه می کند و بزرگ‌ترین شریک تجاری چین هم کشورهای غربی است
بیشترین میزان سرمایه چین در آمریکاست برای همین بیشترین میزان سرمایه اگر تصمیم بگیرد نحوه دیگری عمل کند، می‌تواند آمریکا را فلج کند
اقتصاد آمریکا حاکم بر دنیاست اما مجبورند با این همه قدرت، نماینده بفرستند و بگویند اگر با ایران معامله کنید، ویزای آمریکا به شما نمی‌دهیم. این نشان دهنده آن است که آن قدرت و توانمندی به پایان رسیده است و آمریکا نمی‌تواند خواسته‌های خود را اجرا کند
جمهوری اسلامی کنشگر است و موضوع کنش نیست؛ دنیا امروز کنشگر است و موضوع کنش نیست دولت‌ها زمانی فکر می‌کردند که قدرت اصلی در دنیا هستند برای همین به مردم می گفتند که این‌ها اتباع ما هستند و الان هم از کلمه تبعه و سابجکت استفاده می‌کنیم که موضوع است و از خودش هیچ چیز ندارد
زمانی فرد انسانی را موضوع می دانستند اما کم کم در حوزه اقتصاد شرکت های اقتصادی آمدند و دست دولت ها را بستند، بعد در حوزه فرهنگ و ارتباطات این ذهنیت را به هم ریختند و بعد هم نوبت حوزه عواطف بود که در اختیار دولت‌ها نیست
زمانی که داعش به عنوان بازیگر غیردولتی می تواند خشونت سازمان یافته را که از انحصارات اصلی دولت‌ها بود، در اختیار خود بگیرد، این زمان دیگر نمی توانیم حتی اگر بخواهیم تصور کنیم که مقدرات ما را دولت ها تعیین می کنند و دولت ها در جای دیگری تصمیم می گیرند. باید این واقعیت را بپذیریم
زمانی صدام قدرتمند بود و احساس می‌کرد که می‌تواند این قدرت موقت را تبدیل به قدرت دايم کند یا میلوشویچ که این اشتباه را مرتکب شد
اشتباه محاسبه می تواند کشوری را از اوج قدرت به حضیض ذلت برساند. همیشه در دوران های انتقالی همین طور بوده است و در دوران های انتقالی حکومت ها نابود شدند و دولت های جدید آمدند
در دوران انتقالی اگر خوب تشخیص دهید، می توانید چندین برابر خودتان کنشگری داشته باشید
باید بپذیریم که می‌توانیم کنشگر عمده باشیم. من نگرانی ام از این است ما خیال می‌کنیم اگر آمریکا برجام را پذیرفت، حتما چیزی برای آمریکا خوب بود که پذیرفت اگر نبود چرا باید بپذیرد
ما جمله آقای اوباما را که می گوید «اگر می توانستم، نمی‌گذاشتم یک پیچ و مهره از برنامه هسته ای ایران باقی بماند» تیتر می کنیم اما جمله بعدی را که می گوید «ولی نمی‌توانم» تیتر نمی کنیم. چرا روزنامه کیهان به جای اینکه نمی توانم را تیتر کند و غرور ملی را بالا ببرد، قسمت اول را تیتر می کند
وی گفت: چرا وقتی آقای پمپئو در شورای امنیت می‌گوید ما در قطعنامه 1929 چه را از دست داده ایم، آن را تیتر نمی کنید و چرا نمی گویید این مردم این امکان را از آمریکا گرفتند؛ به خاطر اینکه در جاهایی که هنوز ذهنیت ضدیت با آمریکا دارد و ضدیت با آمریکا بلندترین صدا را دارد، باورشان نشده است که آمریکا را می توان شکست داد
این به این معنا نیست که بنده کاری کردم اگر این مردم این قدر استوار نایستاده بودند و نشان نداده بودند که با حاکمیت قهر نمی کنند و نشان نداده بودند که درک می کنند مشکلاتی را که کشور دارد برای هیچ نماینده ای از این مردم کسی تره خورد نمی کرد
آنکه پشت میز مذاکره بود، مردم بودند ما نبودیم. مردم بودند که توانستند این کار را بکنند ما باید خودمان این مردم را باور کنیم و مردم هم اجازه ندادند که امیدشان به آینده و اطمینان شان از شرایط بهتر را چه ترامپ و چه کسانی که بر اساس اشتباه محاسبه در داخل حرف ترامپ را تکرار می‌کنند، غرور مردم ما را بشکنند
بپذیریم منافع ملی جناحی نیست و همه ما در یک کشتی نشسته ایم. آن‌هایی که با ما بد هستند، توجهی به این ندارند که چه کسی ريیس جمهور است و چه کسی وزیر و چه کسی نماینده است