غـرق در انـزوا!

این روزها دیدن آدم‌های تنها برای‌مان عادی شده و به طور حتم خود نیز این تنهایی را بارها تجربه کرده‌ایم
آدم‌های تنها این روزها دیگر سر در گریبان و لزوما خجالتی نیستند. آن‌ها سر در گوشی‌های تلفن همراه دارند
جامعه بیمناک ما در مواجهه با انواع مشکلات نظیر آلودگی و تورم و ترافیک و غیره، انسان‌هایی عصبی و نگران می‌سازد که از صحبت و ارتباط با يكديگر گریزانند
آنچه انسان در مقابل هراس، اندوه و اضطراب به آن پناه می برد، همواره یک حریم شخصی و خلوت بوده است؛ نوعی تنهایی خودخواسته برای کسب آرامش و دوری‌گزینی از دیگران


انزواطلبی یکی از مهم‌ترین چالش‌های حال حاضر جامعه ایران است که اغلب به آن عادت کرده‌ایم. از زمانی که زنگ خطر فردگرایی ایرانیان به صدا درآمد مدت‌ها گذشته است؛ این‌قدر که دیگر دیدن آدم‌های تنها برای‌مان عادی شده و به طور حتم خود نیز این تنهایی را بارها تجربه کرده‌ایم. اما انزواطلبی این روزهای جامعه ایران با آنچه علم روانشناسی از تعریف افراد انزوا طلب به عنوان انسان‌های جمع‌گریز و فاقد مهارت‌های ارتباطی ارائه داده‌، متفاوت است. آدم‌های تنها این روزها دیگر سر در گریبان و خجالتی نیستند. آن ها سر درگوشی‌های تلفن همراه دارند یا هندزفری و هدست به گوش از کنارمان می‌گذرند. گاهی حتی لبخند به لب دارند بی‌آنکه این لبخند مخاطبی در دنیای واقعی داشته باشد و اگر حواس‌تان نباشد و ناخواسته به آن‌ها تنه بزنید، نه تنها با خجالت سر تکان نمی‌دهند بلکه ناگهان چشم می‌درانند تا تقاص بیرون کشیدن‌شان از دنیای مجازی را از شما بگیرند. در خانه دیگر حتی مادرها به مخاطبان سرسخت اپلیکیشن‌های متفاوت تبدیل شده‌اند. مهمان‌هایی که وارد خانه‌تان می‌شوند، قبل از هر چیز رمز اینترنت شما را طلب می‌کنند و اگر نداشته باشید، مثل ماهی بیرون کشیده از آب تا زمان رفتن پرپر می‌زنند. عکس‌های دسته جمعی و لبخندهای تصنعی حالا فقط براي سوژه شبکه‌های اجتماعی ثبت می‌شوند. افراد ناگهان مهربان و خوشحال دست به گردن هم می‌اندازند، عکس می‌گیرند و بعد انگار که در حال ضبط سکانسی بوده‌اند و کارگردان ناگهان کات داده است. به سرعت از هم جدا می‌شوند و هر یک سر در گوشی برده و سعی می‌کنند زودتر عکس را در صفحه شخصی‌شان قرار دهند. افراد در دنیای واقعی کمتر حرفی برای گفتن با يكديگر دارند. این موضوع در خانه ها پررنگ‌تر از هر جا به چشم می‌خورد. افراد هر شب و هر روز يكديگر را می‌بینند بی آنکه حرفی برای گفتن داشته باشند؛ در حالی که پای گوشی مدام در حال خواندن یا تایپ کردن هستند. اینکه افراد برای حرف زدن در دنیای واقعی به یکدیگر اعتماد یا تمایل ندارند، چالشی است که هر روز پر رنگ‌تر از روز قبل به چشم می‌آید. اگر یک روز اینترنت قطع شده یا گوشی افراد جایی جا بماند، تا لحظه بازگشت نت و گوشی، بی‌قرار هستند اما ممکن است روزها با یکدیگر صحبت نکنند و بی‌قرار نشوند. انزواطلبی این روزهای جامعه ایران از نوع خجالت و اختلال شخصیت نیست. جامعه بیمناک ما در مواجهه با انواع مشکلات نظیر آلودگی و تورم و ترافیک و افزایش جرم و … انسان‌هایی عصبی و هميشه نگران می‌سازد که از صحبت و ارتباط با یکدیگرگریزانند، از مشکلات يكديگر گریزانند و ترجیح می‌دهند سر در فضای مجازی، آنچه می‌خواهند بخوانند و آنچه می‌خواهند بگویند و به آنچه می خواهند بخندند بی‌آنکه با انسان عصبی نگران دیگری مثل خود معاشرت کنند. «حبیب‌ا... مسعودی فرید» متخصص پزشکی اجتماعی و معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفت‌وگو با «قانون» با اشاره به اینکه افراد این روزها دوست دارند که با فضای مجازی تنها باشند، مي‌گويد: «فضای مجازی لازمه زندگی این دوره است. پس استفاده از آن به خودی خود نه تنها بد نیست بلکه لازم است. اما استفاده از آن به صورت افراطی و خارج از حد، منجر به گوشه‌گیری افراد می‌شود». فرید با تاکید بر اینکه این افراد، افرادی با تیپ شخصیتی انزوا طلب نیستند، ادامه داد: « آن ها گوشه گیر می‌شوند چون تحت تاثیر وقتی که برای فضای مجازی می‌گذارند، فرصتی برای سایر ارتباطات ندارند و ترجیح می‌دهند درگوشه ای با دنیای غیر واقعی تنها باشند تا اینکه با یکدیگر صحبت کنند».
اعتماد از دست رفته
بارها شاهد بوده‌ایم که صحبت افراد در منزل، در خیابان، در محل کار، در صف خرید و غیره به کدورت، بحث و دعوا منجر شده است. این دعواها اغلب با بهانه‌های کوچک و واهی به وجود آمده‌اند طوری که انگار افراد مترصد فرصت تحقیر یکدیگر بوده‌اند؛ موضوعی که غریبه و آشنا نمی‌شناسد. به گفته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، با بيان اينكه ارتباطات افراد در حد کفایت و لزوم نیز این روزها دچار چالش شده است، ادامه داد: «متاسفانه اغلب افراد سابقه خوشایندی از ارتباط در فضای واقعی در ذهن ندارند. تحقیر و توهین و بی‌احترامی به خصوص این روزها در دنیای واقعی بسیار بیشتر از دنیای مجازی است و افراد ترجیح می‌دهند درگوشه‌ای با دنیایی که نیازی به حضور واقعی ندارد و می‌توانند آن را آن‌طور که دوست دارند بسازند، سرگرم باشند. افراد این روزها در فضای مجازی اطمینان و اعتماد بیشتری به خود دارند؛ به همان اندازه که در جامعه به بقیه بی‌اعتماد شده‌اند». این متخصص پزشکی اجتماعی با اشاره به اینکه در گذشته عامل انزواطلبی افراد، اغلب نداشتن مهارت‌های ارتباط موثر بود گفت: «اکنون نیز افرادی با این تیپ شخصیتی کم نیستند. اما چالش انزواطلبی که آینده جامعه را تهدید می‌کند تحت تاثیر این نکته است که فضای مجازی در حال مدیریت افراد جامعه ماست یعنی افراد با این تکنولوژی مواجه شدند پیش از آنکه مدیریت کردن آن را بیاموزند. افراد دوست دارند در اتاق خود یا هر جای دیگر تنها باشند تا به راحتی با گوشی تلفن همراه‌شان مشغول باشند. اگر اعضاي خانواده باعث سر بلند کردن آن‌ها از گوشی و بیرون کشیدن آن‌ها از فضای مجازی شوند، عصبی می‌شوند. حتی در روابط زناشویی، کیفیت لازم مشهود نیست و بسیار دیده می‌شود که زوجین یکی این گوشه خانه و دیگری آن گوشه خانه با گوشی تلفن خود مشغول هستند. تعادل روابط از بین رفته است و متاسفانه بازگشت به ارتباطات موثر کار ساده‌ای نیست». معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در خصوص راهکارهای بازگشت به ارتباطات موثر اظهار داشت: «این نکته نیازمند کاهش خشونت‌های اجتماعی افراد در مواجهه با هم، رعایت حقوق شهروندی، مدیریت فضای مجازی، افزایش مهارت‌های فردی و غیره است که هر یک از این موارد به نوعی می‌تواند اعتماد از دست رفته افراد نسبت به یکدیگر را زنده کند».
هیچ کس تنها نیست!
«جمله معروفی هست که می‌گوید هیچ کس تنها نیست! همین باعث شده خانواده‌هایی که قبلا دور یکدیگر بودند و از معاشرت با هم سرگرم می‌شدند، این روزها پای گوشی‌های تلفن همراه و با استفاده از اپلیکیشن‌های مختلف سرگرم شوند». این‌ها را «اصغر کیهان‌نیا» روانپزشک در گفت و گو با «قانون» می‌گوید او با اشاره به اینکه گسترش وسایل ارتباط جمعی، به طور عملی به قطع ارتباط واقعی افراد از یکدیگر انجامیده است، ادامه می‌دهد: «با ورود وسایل و تکنولوژی‌های جدید، والدین و فرزندان ساعت‌ها در کنار یکدیگر می نشینند بدون آن که حرفی برای گفتن داشته باشند». کیهان نیا با تاکید بر اینکه احتیاط از جانب افراد، یکی از خصایص بارز جوامع همراه با تکنولوژی است، اظهار داشت: «رعایت جانب احتیاط در مواجهه با دیگران و همچنین مشغولیت به فضای مجازی به دوری افراد از یکدیگر می‌انجامد. آنچه مسلم است اين است كه افراد در دنیای واقعی به یکدیگر بی‌اعتماد شده اند. خود به خود نگران هستند و دید انسان‌ها به یکدیگر اغلب با منفی نگری همراه شده است». این روانپزشک افزایش انزواطلبی را چالش آینده ایران دانست و ادامه داد: «جامعه ما افسرده است. افراد اغلب بیمناک و هراسناک هستند و به هم اطمینان ندارند. آمار بیماری های روحی و جسمی رو به افزایش است و انزواطلبی و مرگ اندیشی بیش از گذشته به چشم می خورد. آنچه انسان در مقابل هراس، اندوه و اضطراب به آن پناه می‌برد همواره یک حریم شخصی و خلوت بوده است؛ نوعی تنهایی خودخواسته برای کسب آرامش و دوری‌گزینی از دیگران که در انسان‌های امروزی به خصوص نسل جوان افزایش یافته است». به گفته این روانپزشک، مسائلی از قبیل آلودگی هوا، ترافیک، تورم، آلودگی‌های صوتی، افزایش جرم و جنایت و خیانت و غیره، از انسان‌ها موجوداتی عصبی و نگران ساخته که هر چه عصبی‌تر و بیمناک‌تر می‌شوند، بیشتر به تنهایی رو می‌آورند.
پرتوقع های انزواطلب!
کیهان‌نیا در ادامه با اشاره به اینکه این روزها هر چه دانش افراد بالاتر می‌رود، نسبت به دیگران متوقع‌تر می‌شوند، گفت: «گروهی از افراد انتظار دارند شخصی که قرار است روبه‌روی آن ها بنشیند از همه نظر کامل باشد. انتظار صحبت‌های خاص و دانش متفاوت دارند و رفته رفته این موضوع به نوعی وسواس ذهنی تبدیل شده و در نهایت این عده، هیچ‌کس را به اندازه خود کامل نمی‌یابند و در لاک تنهایی خود فرو می‌روند». وی همچنین گوشه‌گیری و انزوا طلبی در گروهی دیگر از افراد را ناشی از اتفاقات دوران کودکی دانست و افزود: «این افراد دارای گذشته جدی و سخت و اغلب دارای والدین سخت‌گیر و کنترل‌گر بوده‌اند. تیپ شخصیتی آن‌ها، کم‌حرف و خجالتی است. خجالتی بودن این افراد معمولا در کودکی به عنوان فضیلت او به دیگران معرفی می شود و در واقع این افراد در قبال سکوت خود، پاداش کاذب دریافت می‌کنند که منجر به ماندگار شدن سکوت و عزلت درآ ن‌ها شده و به عادت شخصیتی تبدیل می‌شود. در ادامه این افراد از سوی دیگران کنار گذاشته می‌شوند و به عنوان فردی عزلت‌طلب، نادیده گرفته می‌شوند».