برجام و امنیت ملی

در سال ۱۹۴۵، یک خبرنگار از نخست‌وزیر وقت ژاپن کانتارو سوزوکی پرسید موضع دولت در مورد «بیانبه پُستدام چیست؟» بیانیه پُستدام بیانیه‌ای بود که در آن متفقین با لحنی تهدیدآمیز از امپراطوری ژاپن درخواست تسلیم بی قید و شرط کرده بودند. در واکنش به خبرنگار، آقای سوزوکی با واژه ژاپنی «Mokusatu» پاسخ می‌دهد و می‌گذرد. اما این واژه در زبان ژاپنی معانی مختلفی دارد. یکی از معانی آن «سکوت» است که معمولا سیاستمداران زمانی که پاسخ رسمی ندارند یا موضوع در دست بررسی است با این منظور که حرف یا کامنتی ندارم آن را خطاب به خبرنگار به‌کار می‌برند. یکی از معانی آن هم این است که فلان موضوع «ارزش پاسخ دادن» ندارد! وقتی نخست‌وزیر ژاپن این واژه را به‌کار برد، مترجمان آمریکایی آن را با این مضمون ترجمه کردند که «بیانیه پُستدام ارزش پاسخ دادن ندارد». همین ترجمه موضع رسمی دولت ژاپن تلقی شد و ده روز بعد بر سر هیروشیما و ناکازاکی بمب اتم انداختند! دیپلمات‌ها، اندیشکده‌ها و حقوقدانان آمریکایی و بریتانیایی برای توجیه جنگ با عراق در سال ۲۰۰۳ نیز به همین جنس تفاسیر و بازی با کلام روی آوردند. در میان حقوقدانان معروف است چگونه کریستوفر گرینوود که امروز به پاس خدماتش به دولت وقت بریتانیا قاضی دادگاه لاهه شده قطعنامه‌ای را که یک دهه قبل شورای امنیت در مورد عراق صادر کرده بود، به عنوان «مبنای حقوقی» حمله به عراق تفسیر و تعبیر کرد. مثال‌های دیگری هم از این گونه ترفندها از جمله در مورد یوگسلاوی قابل ذکر است. اما جالب اینجاست که دولت ترامپ و حلقه جنگ‌طلبان اطراف او باوجود تمام تلاشی که به‌کار بردند، نتوانستند حتی یک واژه از ۱۵۵ صفحه توافق‌نامه برجام برای توجیه اقدامات خصومت‌آمیز خود علیه ایران یا تشدید فضای روانی علیه کشور استخراج کنند! کارگزاران و کارشناسان و اندیشکده‌های وابسته به جریان جنگ‌طلب باوجود همه نیرو و ابتکاراتی که تا کنون به خرج داده‌اند هنوز هم موفق نشده‌اند کوچک‌ترین توجیه حقوقی و قابل تاملی برای احیای قطعنامه ۱۹۲۹ و امنیتی‌سازی مجدد فضا از حاصل سه سال مذاکره با ایران استخراج کنند. وقتی دکتر ظریف می‌گوید در مذاکرات برجام ملاحظات راهبردی و امنیتی بیش از اهداف اقتصاد در اولویت تیم مذاکره‌کننده بود، شاهدش همین است.
* تحلیلگر مسائل بین‌الملل