پشت پرده موشک پرانی پیاپی صهیونیست ها به دمشق

کامیار-رژیم صهیونیستی در حالی طی24ساعت مجدد دمشق را هدف حملات موشکی خود قرار داد که طبق گفته‌های مسئولان رژیم صهیونیستی، تل آویو در ۱۸ماه گذشته بیش از ۲۰۰حمله به سوریه انجام داده است.ارتش رژیم صهیونیستی با صدور بیانیه‌ای مدعی شد که این حملات در واکنش به پرتاب یک راکت زمین به زمین از داخل خاک سوریه به شمال بلندی‌های اشغالی جولان انجام شده است. به نوشته بی بی سی،تل آویو نیروی قدس سپاه پاسداران را متهم به پرتاب این راکت کرده است. ارتش رژیم صهیونیستی گفته است که در واکنش به حمله راکتی به چندین هدف متعلق به نیروی قدس سپاه در خاک سوریه حمله کرده است؛ چند انبار مهمات، یک هدف در فرودگاه بین‌المللی دمشق، یک واحد اطلاعاتی ایرانی و یک اردوگاه آموزش نظامی متعلق به ایران.همزمان، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ساعاتی پس از این حملات بر خلاف روال گذشته مدعی وارد آوردن "ضربات سخت به ایران و حزب‌ا..." شد. او گفته "هر کس به ما آسیب برساند به او آسیب خواهیم رساند". بگذریم از این که این حملات موشکی اساسا به هدفی خورده یا به اهداف دارای اهمیت راهبردی در سوریه آسیب زده یا خیر که البته براساس گزارش‌های دولت سوریه و نیز نهادهای نظامی و نظارتی روسیه که در سوریه مستقر هستند، چنین نبوده چنان که وزارت دفاع روسیه اعلام کرد سوریه بیش از ۳۰ راکت و بمب اسرائیل را دفع ومنهدم کرده است. اما به نظر می‌آید که اولین هدفی که صهیونیست‌ها از این شانتاژ رسانه‌ای دنبال می‌کنند، فشار به ترامپ باشد، فشار برای این‌که بیشتر مراقب آن‌ها در سوریه باشد. ترامپ به تازگی اعلام کرده که بیش از ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی موجود در سوریه را از این کشور خارج می‌کند و این یعنی باز شدن دست ارتش سوریه برای تسلط  بر تمام خاک این کشور و به زبان دیگر یعنی فشرده‌تر شدن گلوی رژیم صهیونیستی در جولان و مرزهای شمالی. در واقع نتانیاهو با طرح این ادعاها و این‌که احتمال درگیر شدن با ایران وجود دارد می‌خواهد به هیئت حاکمه آمریکا فشار بیاورد که در سوریه بیشتر از گذشته منافع اسرائیل را در نظر داشته باشد. همین فشارها ظاهرا تا حدودی هم موثر بوده است چنان چه  پس از مذاکرات اوایل دی‌ماه نتانیاهو با مایک پمپئو در برزیل و سپس گفت‌ وگوی او با جان بولتون در سرزمین‌های اشغالی، توانست آمریکایی‌ها را متقاعد کند که خروج نظامیان خود از سوریه را تدریجی کنند و حتما منافع اسرائیل و دغدغه‌های امنیتی این رژیم را لحاظ کنند.از بعد دیگر و با توجه به انتخابات پیش‌رو در سرزمین‌های اشغالی و نیز باز بودن پرونده‌های فساد علیه نتانیاهو و خانواده‌اش، ادعاهای «بی‌بی» تا حدود زیادی خوراک داخلی هم دارد. واقعیت این است که ادعای "حمله به اهداف ایران در سوریه" تا حد زیادی هم می‌تواند توجه‌ها و پیگردهای قضایی مرتبط با پرونده‌های فساد را از نتانیاهو و همسرش دور کند و هم با ارعاب اسرائیلی‌ها و ترسیم سایه جنگ بر سر رای دهندگان در انتخابات پارلمانی آوریل، آن‌ها را متقاعد کند که در دوره "خطرناک" کنونی هرگونه تغییری در دولت و جناح حاکم بر اسرائیل می‌تواند برای آن‌ها جنگ به دنبال داشته باشد به این ترتیب مردم ناگزیر هستند برای اجتناب از آن جنگ در انتخابات زود هنگام پیش‌رو بار دیگر به نتانیاهو و همفکرانش رای دهند.مسئله دیگر که برای این سخن پراکنی‌های نتانیاهو قابل تصور است، سنجش میزان قدرت جریان‌های مقاومت چه در فلسطین و چه در لبنان و سوریه و واکنش‌های احتمالی آن‌هاست. مسئولان رژیم صهیونیستی وقتی از حملات مستقیم به اهداف ایرانی و گروه‌های مقاومت در سوریه سخن می‌گویند، در واقع در حال سنجش ظرفیت ‌های موجود در جبهه مقاومت و واکنش طرف مقابل هستند و این که آیا برنامه‌های دو سال اخیر آن‌ها از جمله ایجاد شکاف میان گروه‌های مقاومت در فلسطین و لبنان جواب داده است یا خیر، برنامه‌هایی که در روند مذاکرات آشتی فلسطین به خوبی مشهود بوده است.با همه این ادعاها هم نتانیاهو و هم اطرافیانش به خوبی می‌دانند که اگر ایران یگان و پایگاه نظامی هم در سوریه داشته باشد، رژیم صهیونیستی جرئت اقدام نظامی علیه آن را نداشت.شاید سخنان سرلشکر محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه بهترین پاسخ به یاوه‌گویی‌ نتانیاهو باشد که با مضحک و خنده‌دار دانستن تهدیدات او گفت: "اقتدار و ابهت یگان‌های نظامی ایران به حدی است که اگر حتی یکی از آن‌ها را در سوریه ببینید، از ترس قالب تهی خواهید کرد."