رئیس‌جمهور اقتدار را به دولت بازگرداند

ماه‌هاست که دولت حسن روحانی فاقد سخنگو، انسجام و یکدستی است که این امر به مرور به زیان دولت تمام شده است و فشار افکار عمومی و جریان رقیب را بیش از پیش کرده و دولت آقای روحانی تحت فشار قرار گرفته است. در شرایطی این دولت سر کار آمد و جریانی در انتخابات شکست خورد که تحمل این شکست سیاسی و انتخاباتی برای آنها مشکل بود. از روزی که دولت «تدبیر و امید» روی کار آمد، جریان رقیب حمله و هجمه به آن را آغاز کرد. متاسفانه دولت هم در مقابل این هجمه بی‌پایان، منفعل شد، کم آورد و مدام عقب نشینی کرد. تخریب و ضربه زدن گروهی خاص به دولت، شدت فراوانی داشت و به هیچ وجه منصفانه نبود و تقوای سیاسی در نقدها رعایت نشد. این امر باعث شد تا بخشی از دولت و وزرا، از وظایف اصلی خود فارغ شده و اسیر حاشیه شوند. دولت مورد بی‌مهری و کم‌توجهی گروه‌های سیاسی قرار گرفت. مخالفان در انتخابات و ایام تبلیغات، با تمام توان خود در مقابل دولت و آقای روحانی ایستادند و پس از شکست نیز هر روز و هر هفته مشکل و بحرانی برای دولت به‌وجود آوردند. اما ضعف دولت را نیز نباید از نظر دور داشت، زیرا دولت در انسجام بخشی به خود، ضعف نشان داد. باید این ضعف هر چه سریع‌تر برطرف شود تا قوام دولت از هم نپاشد. در این میان برخی از وزرا، در مقابل هجمه‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی جریان دلواپس و مخالف، کم‌آوردند و نتوانستند بدون توجه و اهمیت دادن به جوسازی‌ها کار خود را ادامه دهند و به سمت انفعال، ضعف و حاشیه کشانده شدند. در چنین شرایطی باید آقای روحانی به عنوان رئیس دولت، تیم خود را جمع کرده، انسجام و وحدت بخشد، گوش‌هایشان را بسته و با چشم خود امور را نظاره کنند و عمل نمایند و چندان وقعی به حاشیه‌سازی‌ها ندهند. گوش و هوش و حواس دولت باید برای مردم و مشکلات جامعه باشد و نه گروه‌ها و جریانات سیاسی. در چنین فضایی، برخی از اعضای دولت که چندان حرفه‌ای و باتجربه نیستند، منفعل شده و دستگاه زیر نظرشان به لحاظ مدیریتی آسیب دید. جریان حامی دولت که عمده آن اصلاح‌طلبان هستند، در این میان به چند دسته تقسیم شده‌اند، بخشی از اصلاح‌طلبان بر این عقیده‌اند که دولت مشکلات زیادی دارد و از پس حل و فصل آن نیز بر نیامده و مردم هم ناراضی هستند، پس بهتر است هر چه زودتر حساب خود را از آن جدا کرده و همراهی با دولت را انکار کردند! این استراتژی و تصمیم، اشتباه و زیان بخش است. بالاخره جریان اصلاحات، برای حمایت و روی کار آمدن آقای روحانی و این دولت، هر چه در توان داشت را به‌کار گرفت و دریغ نکرد. از این منظر دولت و شخص رئیس‌جمهوری به اصلاح‌طلبان بدهکار است. اما موضع بخشی از نیروهای جریان اصلاحات و تنها گذاشتن دولت در میان هجمه‌ها و نقدها، عاملی شد که دولت خودش را ببازد. در این اوضاع و احوال، جریان اصلاحات و اعتدال، نخبگان، نیروهای برجسته سیاسی حامی دولت و مردم باید به کمک دولت بیایند تا مجموعه مدیران، وزرا و کلیت دولت بتوانند خود را بازیافته و تجدید قوا کنند تا با قدرت و تمرکز بیشتری جریان امور را به دست گرفته و از حالت انفعال کنونی درآیند و به وظایف اصلی خود با قدرت ادامه دهند و خود را در مقابل هجمه‌های بعضا ناجوانمردانه، با اعتماد به نفس بیشتری عمل کنند. در این میان انتظار نمی‌رفت که جریان مقابل و دلواپس در برابر آقای روحانی (با توجه به تجربیات گرانسنگ خود در 40 سال گذشته) به‌اصطلاح بازی را به دست بگیرد، اما با وارد آوردن هجمه‌های بی‌پایان، توانستند بخشی از کار را از دست دولت خارج کنند و به منویات خود برسند. امید است دولت و آقای روحانی در مدت باقی مانده، ضمن بازیابی و پوست‌اندازی در دولت، با اقتدار و قوت مجموعه دولت را اداره کند.
ادامه صفحه 2