نذر شادی

هرسال این موقع‎ها که هولِ آمدن سال نو، زندگی را روی دور تند می‎گذارد و کلی کار ناتمام روی سرمان آوار می‎شود، مناسبتی در حکم سرعت‎گیر توجه‎‎ها را به خودش جلب می‎کند؛ همین‎طور که تقویم برای شمردن آخرین فرصت‎های سال ورق می‎خورد، چشم‎ها روی «روز احسان و نیکوکاری» ثابت می‎ماند. دست‎به‎خیرها البته معطل و منتظر یادآوری تقویم نمی‎مانند ولی این مناسبت به‎‌دلیل تقارنش با نوروز، جوش‎وخروش بیشتری برای مهربانی برمی‎انگیزد. همه‎ –کمابیش- هرقدر وقت و جیب‎شان اجازه بدهد، از کمک دریغ نمی‎کنند. بعضی‎ها در این بین خلاق‎تر و خبره‎ترند؛ مثل «جمعیت مردمی نذر شادی». این جمعیت با تبلیغ در فضای مجازی و تکیه بر کمک‎های مردمی، انواع متفاوتی از کمک را پیشنهاد می‎کند. «نذر شادی»، سال 95 با هشتگ «برای لبخندت شادی نذر کرده‎ایم» در تهران شروع شد و خیلی زود به شهرهای دیگر رسید. حالا در آستانه سالِ نو و سه‎ساله شدن ایده نوآورانه نذر شادی، مروری داریم بر کارهای خیرخواهانه و متفاوت این جمعیت.
 
چرا باید با بچه‎های نذر شادی همراه‎ شد؟ حدس می‎زنم واکنش‎ها به این پرونده، دو نوع باشد؛ «چه خوب! برم «نذر شادیِ» شهرم رو پیدا کنم و امسال کنارشون باشم» و «خب که چی؟». اگر جزو گروه اول هستید، حرفی ندارم جز این‎که امیدوارم در خَیّرِ خلاق بودن، موفق باشید. اما اگر جزو گروه دوم هستید، دلم می‎خواهد چند نکته را توضیح بدهم. شما تنها نیستید. نگاهِ «حالا همه مشکلات حل شده، فقط مونده دوچرخه؟ پیتزا؟ درودیوار رنگی؟»، رویکرد رایجی است. خیلی‎ها معتقدند وقتی مسائل اساسی‎تری وجود دارد، پرداختن به جزئیات جایی ندارد. با این نگاه، هیچ‎کاری نباید انجام داد. فقط همیشه باید منتظر باشیم تا کسانی با قدرت‎های ماورایی از راه برسند و همه مشکلات را با چوب جادوی‎شان حل کنند. اگر زورمان به مدرسه ساختن نمی‎رسد، مدرسه‎های زشت را قشنگ و قابل تحمل نکنیم؟ اگر ریشه‎کن کردن فقر کار ما نیست، از برآوردن خواسته‎ای کوچک درحد خوردن پیتزا هم دریغ کنیم؟ اگر برای بیمارهای تنگدست کاری از دست ما ساخته نیست ، داروهای اضافه‎ را در گنجه خانه‎مان پنهان کنیم؟ کارهای کوچک، منافی مشکلات بزرگ نیستند؛ مانعی برای حل آن‎ها هم نیستند. خیرخواهی‎های ساده، آدم‎ها را متوجه مسئولیت‎شان دربرابر یکدیگر می‎کند و به آن ها فرصت می‎دهد سهمی در بهترکردن جهان داشته‎باشند.   نذر دارو| سراسری بیشتر برنامه‎های جمعیت نذر شادی در همه شهرهای عضو این جمعیت، اجرا می‎شود. اگر هر طرح را با اسم شهری همراه کردیم، معنایش این نیست که آن طرح در جاهای دیگر اجرا نشده یا نمی‎شود. غرض این بود که از این طریق، گستردگی نذر شادی و فعالیت‎هایش را بشناسانیم. پویش «نوش‎دارو» یکی از طرح‎های سراسری جمعیت است که تقریبا در تمام کشور اجرا می‎شود. مجمع پزشکان داوطلب (ولداکس) از زیرمجموعه‎های جمعیت نذر شادی، هدفش افزایش سلامت و بهداشت افراد محروم است. غیرپزشک‎ها در این مجمع چه جایی دارند؟ درقالب طرح نوش‎دارو، داروهای مازادشان را جمع می‎کنند تا به دست کسانی برسد که به آن نیاز دارند. ولداکس معتقد است بهتر کردن حال بیماران، بدون دانستن علم طبابت هم ممکن است. البته در این طرح تاریخ انقضا و سلامت داروها، کنترل می‎شود.  
 


 نذر آموزش| لار از خوبی‎های جمعیت نذر شادی این است که کمک کردن را در پول خلاصه نمی‎کند. هرکسی با هر توان و تخصصی می‎تواند خلاقانه به دیگران نفع برساند. دانشجوهای دانشکده پرستاری لارستان، اردیبهشت سال گذشته با شرکت در این طرح، کار باحال و مهمی انجام دادند؛ آن ها چند غرفه ساده به پاکردند و داوطلبانه به مردم احیای قلبی را آموزش دادند. کسی که دچار ایست قلبی می‎شود، اطرافیانش فقط 10دقیقه فرصت دارند به او کمک کنند و بعد از آن، به‎ ازای گذشت هر یک دقیقه زمان، 6 تا 10 درصد احتمال بازگشت بیمار کاهش می یابد. اهمیت این نذر علمی و ضرورت آموزش چنین طرح‎هایی، حالا بیشتر معلوم می‎شود.  
 
 
نذر فرهنگ| سمنان وقتی در کوچه و خیابان، تاکسی و اتوبوس، مدرسه و دانشگاه از کسی اشتباهی سر می‎زند، چه کار می‎کنید؟ به حال خودتان و شهرتان و مملکت‎تان افسوس می‎خورید؟ خب این روش تازه‎ای نیست، سال‎هاست داریم دورهم افسوس می‎خوریم و چیزی هم تغییر نکرده ‎است. گروه نذر شادی سمنان، با طرح «فرهنگ فرفره‎ای» و کمک گرفتن از خود مردم، جزئیات رفتارهای غلط را به آن ها [به ما] یادآوری می‎کنند. این طرح در چهاردهم آبان‎، روز فرهنگ عمومی اجرا می‎شود؛ روی کاغذهای رنگی شعارهایی مثل «آدامسی که روی زمین می‏‎اندازیم گاهی موجب مرگ یک پرنده می‌شود»، «در رستوران یا کافی‎شاپ به میزهای دیگر نگاه نکنیم» و «در بحث و گفت‎و‎گوی دیگران دخالت نکنیم» نوشته می‎شود؛ این کاغذها، تبدیل به فرفره‎ و تقدیم مردم می‎شود. اصلاح عادت‎های بد به این شیوه شاید زمان زیادی ببرد اما حتما از نق زدن، مفیدتر است.         نذر زیبایی|تهران آدم همیشه دلش می‎خواهد خوب و آراسته به‎نظر برسد، حتی اگر کسی نباشد از زیبایی‎اش تعریف کند. ساکنان خانه‎های سالمندانِ تهران، چند وقتی است بیشتر به آینه نگاه می‎کنند و لبخندهای قشنگ‎تری می‎زنند چون گروه نذر شادی تهران، حواس‎شان به آن‎ها هست. در طرح «مشاطگان»، هربار یک سرای سالمندان، مشخص و در کانال تلگرامی، اطلاعات برنامه اعلام می‎شود: «قصد داریم به مامان‎بزرگ و بابابزرگ‎های خوبمون در خانه سالمندان سری بزنیم و اصلاح و پیرایش‎شون کنیم». دست‎اندرکارانِ نذر شادی، به کسانی که قصد همکاری در بخش مشاطگان را دارند اما آرایشگری بلد نیستند، آموزش می‎دهند؛ برای داوطلب‎های همکاری (به‎صورت نیروی کار) و زنان سرپرست خانوار، آموزش رایگان و برای بقیه علاقه‎مندان که از پسِ هزینه‎ زیاد کلاس‎های بیرون برنمی‎آیند، شهریه کم و با قیمت توافقی است.  
 
نذر رنگ| مشهد کسی هست که قدر رنگ‎ها را بداند؟ لباس‎های رنگی، اسباب‎بازی‎های رنگارنگ، مهد و مدرسه خوش‎رنگ؛ ما به دیدن رنگ‎ها عادت کرده‎ایم. باید بین سیاه و سفید و خاکستری بزرگ شده ‎باشی تا وقتی در و دیوار را زرد و قرمز می‎بینی، چشم‎هایت از ذوق برق بزند. جمعیت خراسانی نذر شادی، تابستانی که گذشت چند قوطی رنگ و فرچه و غلتک خریدند. با شعار «تابستونت رو رنگی کن»، آدم‎های خوش‎فکر مثل خودشان را دورهم جمع کردند و افتادند به جان دیوارهای کثیف و بی‎روح مدارس منطقه محروم. چه لذتی داشته است دیدن خوشحالی در صورت‎های آفتاب‎سوخته محروم از رنگ و زیبایی!             نذر دوچرخه و پیتزا| یزد داشتن دوچرخه، از اولین آرزوهای هر کودکی است. بعضی‎ها با نمره 20 به آن می‎رسند، بعضی‌ها روز تولدشان هدیه می‎گیرند، برای بعضی‎ها هم این فرصت هیچ‏وقت دست نمی‎دهد. مردم یزد با هم قرار گذاشته‎اند تا آخر اسفند، دوچرخه‎های‎شان -چه سالم و چه خراب- را جایی تحویل بدهند تا برسد به دست بچه‎های بی‎سرپرست و بدسرپرست. یزدی‎ها فکر همه‎چیز را کرده‎اند؛ دوچرخه‎های خراب را بعد از تعمیر و تروتمیز کردن، به بچه هایی که پدرشان توانایی خرید دوچرخه برای آن ها را ندارد، هدیه خواهند داد. نذر پیتزا هم طرح جالب دیگری است که این روزها در یزد اجرا می‎شود. گروه‎های نذر شادی یزد با چند فست‎فود هماهنگ کرده‎اند تا بعد از جمع‎آوری کمک‎های مردمی، روز آخر سال سودشان را بی‎خیال شوند و کم‎بضاعت‎ها را پیتزا مهمان کنند.