رضا بژکول

کشوری را گرفتار فقر صنعتی می دانیم که نتواند برای هر خریدار از افراد ملت خود دوچرخه ای مناسب عرضه بکند. همچنین کشوری در خور چنین وصفی است که فاقد جاده های خوب برای دوچرخه‌رانی باشد، یا تعداد لازم وسایل حمل و نقل عمومی کم مصرف و مجانی در اختیار نداشته باشد تا مورد استفاده مسافرانی که سفرشان بیش از چند ساعت متوالی به طول خواهد انجامید، قرار بگیرد .تفاوت کشورهای توسعه‌یافته با کشورهای در حال توسعه در همین نگاه‌ها یا استفاده بهینه از وسیله‌ها نهفته است. وسایلی که مزایا و معایب خاص خود را دارد و در هر کشوری کاملا گویا توسعه یافته است . یکی مانند خودرو آلوده کننده، ترافیک زا، با سروصدای، جاگیر، هزینه‌بر و دیگری بی‌صدا، بی‌ضرر، کم حجم، کم خرج، ضد ترافیک، بدون نیاز به انرژی سوخت می‌باشد .
دوچرخه نه تنها یک وسیله خوب و کارآمد ترمودینامیک (گرما پویا) بلکه ارزان هم است. دوچرخه ای که یک نفر چینی می خرد خیلی بیشتر از اتومبیلی عمر می کند که یک آمریکایی می خرد ، و خریده و نخریده از مصرف خارج می شود . با این همه تعداد ساعت هایی که مرد چینی دستمزد آن را برای پرداخت بهای دوچرخه صرف می‌کند با وجود دستمزد ناچیزی که می گیرد کمتر از تعداد ساعت هایی است که یک آمریکایی دستمزد آن را برای خرید اتومبیل خود تخصیص
می دهد . تسهیلات عمومی که برای رفت و آمد با دوچرخه لازم است نیز در مقام مقایسه با تاسسیات زیر بنایی که برای رفت و آمد اتومبیل های سریع السیر ضرورت دارد، ارزان‌تر است.
برای دوچرخه راه‌های آسفالته جز در نواحی پر عبور و مرور ضرورت ندارد آنها که در نقاطی دور از این جاده ها زندگی می‌کنند برخلاف وضعی که در مورد اتومبیل و ترن پیش می‌آید متروک و مهجور نمی مانند .دوچرخه شعاع عمل آدمی را وسعت می بخشد، ولی او را به راه هایی نمی کشاند که امکان پیاده‌روی در آنها وجود نداشته باشد . دوچرخه سوار هر جا که نتوانست رانندگی کند پیاده می شود و دوچرخه را با خود می برد . دوچرخه جای کمی را لازم دارد ، در جایی که فقط یک ماشین می تواند توقف کند هجده دوچرخه را می توان جای داد.


سی دوچرخه می‌توانند در فضایی که تنها برای یک اتومبیل لازم است، حرکت کنند .
برای اینکه چهل هزار آدمی را در یک ساعت از پلی بگذرانند در مورد ترن در جاده عریض لازم است ، در مورد اتوبوس چهار جاده و در مورد اتومبیل سواری دوازده جاده، اما در مورد دوچرخه تنها یک جاده کفایت خواهد کرد .
دوچرخه تنها وسیله‌ای است که آدمی را تا دم در مقصد می‌برد، ولی برنامه و ساعات حرکت معینی را بر او تحمیل نمی‌کند .دوچرخه‌سوار می تواند به هر جا که دلش خواست برود و در عین حال دوچرخه او فضای زیادی را مختل نمی‌سازد. دوچرخه را می‌توان به آسانی جا به جا کرد نه فضای زیاد لازم دارد، نه وقت و نه موجب اتلاف سوختی می شود که این روزها این قدر کمیاب شده است. از لحاظ زمان، دوچرخه مدت کمتری برای طی هر کیلومتر راه صرف می کند، با وجود این جمع مسافاتی که در یک سال می پیماید خیلی زیاد است .دوچرخه ما را از مزایای پیشرفت تکنیکی بهره مند می سازد، بی آنکه حرکت دیگران را مختل سازد .این وسیله تازه، نیازی را ایجاد می کند که خود، آن را برمی‌آورد، حال آنکه هرگونه ازدیاد سرعت در مورد اتومبیل موجب بروز مضیقه های دیگری از لحاظ وقت و فضا می شود .
دوچرخه این امکان را برای آدمی فراهم می کند که رابطه تازه ای در میان فضای زندگی و مدت زندگی برقرار سازد و بی آنکه تعادل طبیعی را به هم زند آهنگ زندگی خویش را با موطن و ماوای خود تطبیق دهد .مزایای ترافیکی که مبتنی بر این نیروی خودزا باشد کاملا روشن است، با این همه این مزایا نادیده گرفته می شود.با همه این تفاسیر دوچرخه راحت‌ترین وسیله برای رسیدن به مقصد در شهرهای بزرگ جهت جلوگیری از ترافیک و آلودگی هوا است .تنها کافی است شهرداران شهرهای بزرگ مسیرهای مشخصی در هر نقطه شهر برای عبور و مرور دوچرخه تعیین کنند. آنوقت نتیجه ای که حاصل خواهد شد، زمان کمتر، کاهش سوخت، نبود آلایندگی، آزادی انتخاب مسیر، سلامتی روحی و جسمی، شادابی و ورزشی است که هر روز آن را تکرار می‌کنند و باعث خواهد شد هزینه شخصی خود را نیز کاهش دهد. شهرها را با دوچرخه‌های ارزان‌قیمت مجهز کنیم تا زندگی دیگران را تسهیل و سلامتی شان را تضمین نماییم .
باشد که چنین شود .متن فوق برگرفته شده از کتاب انرژی و عدالت اثر ایوان ایلیچ
است .