مشاوره گرفتن تاج از کی‌روش

گفته می‌شود تاج رئیس فدراسیون از سرمربی سابق برای انتخاب سرمربی جدید مشاوره گرفته است؛ این نشان می‌دهد علیرغم تمام نقدها و مخالفت‌ها با کی‌روش، او کماکان موثر و میراث وی جذاب است. در گزارش فوق گفته‌ایم ایرادی ندارد از چنین چهره‌هایی برای پیشرفت خود در موارد مختلف سود ببریم
محسن نامجو خواننده معروف سبک تلفیقی در نقد جامعه می‌گوید که« تا زمانی که آهنگ «صنما»ی من توسط برخی کارشناسان موسیقی غربی مورد توجه و بررسی قرار نگرفت هیچ کدام از موسیقی دانان داخلی به آن وقعی ننهاده و مرا مسخره می کردند؛ اما بلافاصله بعد از تایید و تشویق آنها، همه در داخل کشور به تمجید از آن پرداختند»!
آفتاب یزد – گروه شبکه: وقتی که به یکی از دوستانم که پوسته بستنی خود را به جای سطل آشغال روی زمین و در جوی آب انداخت غر زدم، با این پاسخ مواجه شدم که یک پوسته بستنی در میان این همه آشغالی که در خیابان ریخته چیزی نیست و انگار که اصلا آن را نینداخته؛ جالب اینکه همان شخص مدتی قبل داستان سفر خود به یکی از کشورهای همسایه که خیلی تلاش می‌کند شبیه به کشورهای اروپایی باشد را برایم تعریف می کرد و از تمیزی و پاک بودن خیابان‌های آن ساعت‌ها مداحی می‌کرد.
از طرفی دیگر وقتی به شمال کشور یا مکان‌های تفریحی سفر می‌کنیم با انبوه آشغال‌هایی روبرو می‌شویم که در طبیعت رها شده‌اند، اگر یک فردی بیگانه با فرهنگ ما در سیزده به در به کشور ما سفر کند و به او بگویند امروز روز طبیعت است او حتما تناقض میان نام این روز و رفتار مردمی که در طبیعت روز خود را می‌گذارند، خواهد دید.


مدتی قبل نیز در جایی خواندم که ایرانی‌هایی که به کشور بریتانیا مهاجرت کرده اند یکی از پرکارترین افراد هستند و در مقابل آنها مردم خود آن کشور چندان پر جنب و جوش نیستند!
گزاره‌های بالا در کنار موارد بسیار دیگری قرار دهید فصل مشترک همه آنها، «فرهنگ» خواهد بود. ما همواره از فرهنگ رانندگی، روابط اجتماعی، برخورد با محیط زیست و ده‌ها مورد دیگر از اخلاقیات کشورها و فرهنگ‌های دیگر می‌گوییم، اما لحظه ای نمی‌خواهیم به آنها عمل کنیم!
آنچه که بدیهی است خلق‌الساعه نبودن فرهنگ است. فرهنگ موضوعی نیست که یک شبه به وجود بیاید و جامعه را از بدی‌ها و پلیدی‌ها پاک کند، بلکه گزاره‌ای است که طی سالیان متمادی و با کمک گیری از ابزارهای مختلف و جنبه‌های گوناگون توسط مردم هر کشور ساخته می‌شود. وقتی انسان‌ها در محیطی قرار می‌گیرند به مرور آن محیط بر آنها تاثیر می گذارد اینکه ایرانی‌ها در بریتانیا یکی از یرکار ترین‌ها هستند اما در کشور خودمان میانگین کار مفید در هر روز کمتر از 30 دقیقه است نشان‌دهنده این است که ساختارهای فرهنگی و اداری آنجا چنین چیزی را می‌طلبد.
از طرفی می‌بینیم که نصیحت‌ها و همه آن چیزهایی که در کشور به عنوان فرهنگ سازی از سوی مسئولان و نهادی‌های مربوط به این مسئله مطرح هستند و حتی اعمال تنبیه و مجازات دیگر بر روی جامعه تاثیر ندارد.

> خود را از چشم غرب می بینیم!
محسن نامجو خواننده معروف سبک تلفیقی در نقد جامعه می‌گوید که« تا زمانی که آهنگ «صنما»ی من توسط برخی کارشناسان موسیقی غربی مورد توجه و بررسی قرار نگرفت هیچ کدام از موسیقی دانان داخلی به آن وقعی ننهاده و مرا مسخره می کردند؛ اما بلافاصله بعد از تایید و تشویق آنها، همه در داخل کشور به تمجید از آن پرداختند»!
یکی دیگر از فرهنگ‌های غلط ما شاید همین «خود را از چشم غرب دیدن» باشد؛ اما خب واقعیت موجود همین است و به نظر می رسد برای عبور و تغییر آن باید از خودش به عنوان ابزار استفاده کینم.
به تازگی شفر سر مربی تیم استقلال تهران در مصاحبه‌ای در مورد رانندگی مردم ایران سخنان جالبی را گفته که البته در شبکه‌های اجتماعی نیز با واکنش‌های مثبت زیادی روبرو شده، هر چند که او به فرهنگ رانندگی ایرانی‌ها نقد می‌کند اما نه تنها جامعه از این موضوع برآشفته نشده است بلکه به او حق داده و به این نکته پی برده اند که باید تغییری در این نوع رفتار اجتماعی جامعه رخ بدهد.
کاربری در این مورد نوشت: « به او حق بدهیم که از رفتار مردم حین رانندگی شوکه شود، درست است مردم مهمان نوازی هستیم اما واقعا نیاز به بازنگری در قوانین و رفتارهای رانندگیمون هستیم و برای شروع هم باید از خودمون شروع کنیم نه ماشین، ماشین فقط ابزاره»

> رانندگی ایران را هیچ کجا ندیدم!
سرمربی تیم استقلال خود از کشوری می‌آید که علاوه بر تولید خودروهای باکیفیت قوانین سختگیرانه ای هم در برخود با متخلفین دارند. او درباره رانندگی ایرانی‌ها گفت: «من ماشین ندارم ولی ایده خوبی دادید. البته راننده من فرد بسیار خوبی است و از بودن با او راضی هستم. اگر بخواهم در تهران رانندگی کنم حتماً باید یک GPS داشته باشم. من در کشورهای زیادی بوده‌ام ولی انصافاً اتفاقاتی در تهران رخ می‌دهد که هرگز در هیچ کجای دنیا آن را ندیده‌ام. مثلاً در خیابان‌های یک‌طرفه ماشین یا موتورسیکلت مستقیم به سمت خودروی ما می‌آید واقعاً تعجب می‌کنم که مگر آن خیابان تابلو ندارد؟ یکبار در یکی از اتوبان‌های پرتردد دیدم که یک خودرو متوقف شد، مسیر را برعکس دور زد و در یک لاین دیگر به مسیرش ادامه داد اگر
این کار در آلمان اتفاق بیفتد حداقل
یک سال باید به زندان بروید چون این کار هم
برای آن راننده و هم برای بقیه خودروها و رانندگان خطرناک است. خیلی مواقع دیده‌ام یک پدر فرزند 2 یا 3 ساله‌اش را پشت فرمان می‌گذارد و رانندگی می‌کند، من اصلاً این را درک نمی‌کنم یا مثلاً یک کودک روی پای مادرش در صندلی جلو نشسته است و با یک ترمز ساده آن بچه به بیرون پرت می‌شود. اگر شما پدر یا مادر هستید و فرزندتان را دوست دارید نباید این کار را انجام بدهید. من خواهش می‌کنم این موضوعات را در تلویزیون هم اعلام کنید که بچه‌ها باید در ماشین یک صندلی جداگانه داشته باشند.»
با نگاهی اجمالی به بازخوردهای سخنان شفر درمی‌یابیم که تا چه اندازه حرف‌های او روی مردم تاثیر گذار است. حال سوال اینجاست چرا از حضور این افراد که در میان مردم هم از محبوبیت زیادی برخوردارند برای فرهنگ سازی در جامعه استفاده نکنیم؟!
فراموش نکنیم که کارلوس کی‌روش هم با حضور خود در تیم ملی تاثیر بسزایی در شکل‌گیری ساختار نوین تیم، نظم پذیری آن و حتی کوتاه کردن دست‌های مداخله گر
تیم ملی داشت. او با استفاده از پتانسیل جایگاه خود به عنوان یک مربی برجسته توانست کارهای مثبت زیادی را در تیم ملی انجام دهد و همچنین فرهنگ نویی از فوتبال درجه یک دنیا را در ساختار تیم جا بیندازد.
به تازگی هم خبری در رسانه‌ها منتشر شد که مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال در اقدامی اگر نگوییم بی‌سابقه، اما کم‌سابقه برای انتخاب سر مربی جدید تیم ملی از کی‌روش مشورت گرفته و از او خواسته در انتخاب فرد جدید به او کمک کند.
سوال اینجاست چرا نباید ما در همه ارکان مدیریتی خود از خبرگان و متخصصینی که نمونه داخلی آن را نداریم استفاده کنیم؛ حوزه محیط زیست، کار ، آسیب‌های اجتماعی و... چه فرقی با فوتبال دارند؟!

> سلبرتی‌های خارجی
به جای سلبریتی‌های داخلی
سعید حجاریان یکی از مطرح ترین تئوریسن‌های جریان اصلاح‌طلبی و انقلاب سال‌های اخیر در مصاحبه‌ای گفته بود که سیاسیون حرف خود را از دهان سلبریتی‌ها بزنند. این سخن حجاریان نشان از این دارد که سخن سلبریتی‌ها در میان مردم عادی خریدار بیشتری نسبت
به برخی سیاسیون دارد. مدت‌ها از این جریان می‌گذرد و در این میان اتفاق
تازه ای افتاده است و آن این است که برخی از سلبریتی‌های داخلی به واسطه
موضع گیری‌های خاص در زمینه‌های اجتماعی، پتانسیل سابق را ندارند؛ و آنهایی که هم در میان مردم محبوب هستند علاقه‌ای ندارند سخنگوی سیاسیون باشند یا اصلا در مسائل جزء اجتماعی ورود پیدا کنند.
اما در عوض سلبرتی‌های خارجی مانند شفر، کی‌روش، برانکو و حتی افرادی مثل کاوه مدنی که ایرانی است اما به واسطه تخصصش محبوبیت اجتماعی هم دارد، می توانند برای فرهنگ سازی جنبه‌های مختلف جامعه به استمداد بیایند، حرف آنها در جامعه تاثیر گذار بوده و حتی می‌توان این پیشنهاد را
داد که در کنار مربیگر و کار اصلی
به فرهنگ سازی در بخش‌هایی از جامعه ایفای نقش کنند!
ممکن است عده‌ای بگویند که این افراد فرهنگ خود را بر ما غالب یا قالب خواهند کرد، پاسخ به این نقد بجا این است که ما آنچه را که از نظر خودمان درست است را (مثل فرهنگ درست رانندگی آلمان که شفر در ذهن دارد) بپذیریم؛ اصلا از آنها بخواهیم که فرهنگ‌های درستشان را برای ما
بومی سازی کنند.
به طور کل رسیدن به جامعه‌ای ایده‌آل از نظر فرهنگی مجموعه ای از عوامل را می‌طلبد که در گرو پذیرش هم از سوی مسئولان کشوری و هم مردم به عنوان رکن اصلی بستر فرهنگی کشور است. اما حتی چگونگی تاثیر گذاری و تغییر فرهنگ‌های نادرست جامعه نیاز به تخصص و استفاده از ابزارهای موثر داردکه استفاده از سرمایه‌های اجتماعی برای مطرح کردن مسئله در جامعه یکی از آنها است.