مشق امروز چند سطر بشردوستی

شهروند|  «معلمی شغل نیست؛ عشق است. اگر به‌عنوان شغل انتخابش کرده‌ای، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد.» این تعبیری از شهیدرجایی در مورد حرفه ‌معلمی است. امروز 12اردیبهشت‌ماه در تقویم‌ به نام روز معلم ثبت‌ شده، به نام افرادی که به قول شهیدرجایی عاشق می‌توان خطاب‌شان می‌کرد. «شهروند» به همین منظور گفت‌وگویی داشته است با سه معلم، سه معلم که همسو با فعالیت آموزشی خود فعالیت‌ داوطلبانه را نیز دنبال می‌کنند. آنها لباس داوطلبی می‌پوشند و مشق بشردوستی می‌دهند. «هادی محمدی‌مقدم»، «غلامرضا محسنی» و «فائزه السادات فاطمیون» سه معلمی هستند که امروز در گفت‌وگوی کوتاه خود با «شهروند» از فعالیت‌های داوطلبانه خود می‌گویند؛ از میز و تخته‌سیاه، از لباس سرخ‌وسفید هلال‌احمر؛ از  ترویج و نشر فرهنگ بشردوستی. «هادی ‌محمدی‌مقدم»، معلم ۳۲ ساله شهر یزد
«داوطلبی» را باید تمرین کنیم

شهروند|  «داوطلبی» را باید تمرین کنیم، این توصیه «هادی‌ محمدی‌مقدم»، معلم ۳۲ ساله شهر یزد است. محمدی‌مقدم، معلم مقطع ابتدایی است؛ او از ‌سال 82 فعالیت ‌داوطلبانه خود را آغاز کرده و با علاقه بسیار در طول این سال‌ها ادامه داده است. این گفت‌وگوی کوتاه را با هم می‌خوانیم.
 «آقا هادی»، چطور با هلال‌احمر آشنا شدید؟


سال ۸۲  بود، من به ورزش والیبال علاقه داشتم و آن دوره‌ در تیم والیبال جمعیت هلال‌احمر استان یزد شرکت کردم، ورود من یک ورود ورزشی بود و از سر سرگرمی، اما ماندنم به دلیل آشنایی با فعالیت‌های جمعیت ‌هلال‌احمر بود. مدتی که گذشت با برنامه‌های جمعیت آشنا شدم، با اصول بشردوستی آن، با صلح‌جویی و خیرخواهی این مجموعه، اینها کافی نیست که شما دلبسته این سازمان مردم‌نهاد شوید؟
  رشته ‌تحصیلی‌؟
کارشناسی مهندسی عمران و کارشناسی ارشد مدیریت.
  معلمی و داوطلبی ویژگی مشترک هم دارند؟
معلمی و کار داوطلبانه، هر دو عشق و علاقه می‌خواهند، باید با علاقه وارد این میدان شوید، هر دو میدان خدمت است، وادی خدمت، وادی شیرینی است، اگر بلد راه آن وادی باشی.
  بهترین ویژگی که جمعیت هلال‌احمر دارد؟
جمعیت هلال‌احمر پر از ویژگی‌های مثبت است، اما همین دلی‌بودن و داوطلبانه‌بودن بهترین ویژگی این مجموعه است.
 چطور دانش‌آموزان را به فعالیت‌های داوطلبانه هدایت می‌کنید؟
در طول‌ سال تحصیلی به مناسبت‌های مختلف با ارایه مسئولیت‌های متفاوت به دانش‌آموزان، آنها را آماده پذیرش مسئولیت‌های ‌بزرگتر می‌کنم و در عمل خدمت به همنوع و کار گروهی را با هم در مدرسه تمرین می‌کنیم.
 پنج واژه از نگاه آقای محمدی‌مقدم
میز: قلمروی حکومتی دانش‌آموز در کلاس درس.
تخته‌سیاه: زیباترین سیاهی زندگی هر فرد.
امدادونجات: دو دست الهی در لحظات سختی و تنهایی.
پیک نوروزی: سوهان روح.
طرح نوروزی: زمان عاشقی. «غلامرضا محسنی»، معلم مهریزی در گفت‌وگو با «شهروند»
لبخند، آگاهی و دانش را هدیه بدهیم

شهروند|  «غلامرضا محسنی»، معلم 48 ساله مهریزی تعبیر جالبی از اشتراک داوطلبی و معلمی دارد. او معتقد است: «ما می‌توانیم لبخند، آگاهی و دانش را به همنوعان خود هدیه بدهیم، گفت‌وگوی کوتاه او را  با «شهروند» بخوانید.
 چند ‌سال دارید؟
48 سال.
 اهل کدام شهر هستید؟
اهل گردکوه مهریز.
 چند‌ سال سابقه معلمی دارید؟
28 سال، وقتی آمدم معلم مقطع ابتدایی بودم و الان هم مدیر مدرسه هستم.
 چند‌ سال در جمعیت ‌هلال‌احمر سابقه دارید؟
بیش از ۱۶‌سال سابقه فعالیت در هلال‌احمر دارم. من به واسطه فعالیت‌های امدادی و شرکت در مانورها و بعدها فعالیت داوطلبی با جمعیت هلال‌احمر آشنا شدم و فعالیت‌ها را با انگیزه بیشتر در این سازمان مردم‌نهاد ادامه دادم.
 آقا غلامرضا چه اشتراکاتی بین معلمی و داوطلبی دیده که هر دو را دنبال می‌کند؟
هدف هر دو خدمت به خلق  است. وقتی می‌گوییم کار خیر فقط شامل هدیه مادی نیست، منظورمان همین است که  ما می‌توانیم لبخند، آگاهی و دانش را به همنوعان خود هدیه بدهیم.
 در مورد  فعالیت‌های داوطلبی مشترک‌‌تان با دانش‌آموزان صحبت کنید.
دو شبانه‌روز با همراهی دانش‌آموزان مانور زلزله و شرایط سخت در روستا برگزار ‌کردیم؛ برای دانش‌آموزان خیلی جالب و مفید بود و شرایط خوبی را تجربه کردند و تمرین خوبی بود. بازدید دانش‌آموزان از مراکز و پایگاه‌های امدادی هلال‌احمر و برگزاری کلاس‌های آموزشی در مدارس از دیگر برنامه‌هاست که می‌توانم به آن اشاره کنم.
 پنج واژه از نگاه «آقای محسنی»
میز: سنگر علم.
تخته‌سیاه: یار معلم و دانش‌آموز.
امدادونجات:  زندگی دوباره.
پیک نوروزی: سرگرمی دانش‌آموزان.
طرح نوروزی: کمک به همشهریان، خدمت ادامه دارد. « فائزه سادات فاطمیون»، معلم‌جوان داوطلب در گفت‌وگو با «شهروند»
در همه مکان‌ها و زمان‌ها داوطلب باشیم
محمدمهدی اقبالی| فائزه سادات فاطمیون، متولد ۱۳۷۴، معلم پایه ششم دبستان و عضو جوانان جمعیت هلال‌احمر یزد است. او همکاری با جمعیت هلال‌احمر را از کانون‌های دانشجویی دانشگاه‌ فرهنگیان آغاز کرده. گفت‌وگوی کوتاه با این معلم جوان را با هم بخوانیم.
 از چه سالی وارد جمعیت ‌هلال شدی؟
سال ۱۳۹۳ با توجه به علاقه‌ای که خودم و دوستانم به این جمعیت داشتیم، با کمک یکدیگر در دانشگاه فرهنگیان، کانون دانشجویی هلال‌احمر را احیا و فعالیت‌هایمان را در جمعیت ‌هلال‌احمر آغاز کردیم.
 به نظرت بین معلمی و داوطلبی اشتراکی وجود دارد؟
شهید رجایی می‌فرمایند: «معلمی عشق است، اگر به‌ عنوان شغل انتخابش کرده‌ای، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد.» به نظرم این بزرگترین اشتراک معلمی و کار داوطلبانه است و بنای هر دو کار را عشق و علاقه تشکیل داده است.
 برای ما یک خاطره داوطلبانه تعریف کن.
متناسب با دانشگاه و هلال‌احمر؛ هم در حوزه مربوط به امدادونجات و هم در حوزه فعالیت‌های عام‌المنفعه، بشردوستانه، اجتماعی و فرهنگی برنامه‌های متنوع و زیادی را انجام دادیم و سراسر این پنج ‌سال همکاری پر از خاطره‌های شیرین است که انتخاب از بین این خاطره‌ها کار بسیار سختی است. بهترین خاطره‌ام مربوط به اردوی انزلی و دوستی بچه‌های فرهنگیان با یکی از خوبان هلال‌احمر سرکار خانم حس‌آبادی بود که همچنان این دوستی پایدار مانده است.
 معلم داوطلب چه ویژگی دارد؟
در همه مکان‌ها و زمان‌ها باید داوطلب باشیم. معلم داوطلب هم در کنار نقش الگویی معلم برای دانش‌آموزان که فعالیت‌های آموزگار زمینه علاقه‌مندی آنها به انجام امور داوطلبانه را به وجود می‌آورد، از تشویق دانش‌آموزانم به انجام کوچکترین کارهای داوطلبانه و نهادینه‌کردن حس کمک بدون چشمداشت به دیگران هم استفاده بردم.
پنج واژه از نگاه «خانم فاطمیون»
میز: سنگر علم.
تخته‌سیاه: درخت‌‌ها می‌میرند! بخشی تبر می‌شوند بر نسل خویش و بخشی تخته‌سیاه می‌شوند برای تعلیم اندیشه‌ها.
امدادونجات: زیباترین جمله کلام خداست که ...وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا.
پیک نوروزی: کابوس بچه‌های دهه شصت و هفتاد.
طرح نوروزی: شور خدمت و بشردوستی در بهترین ایام.   میم مثل معلم، میم مثل مهربانی
شهروند| «وقتی همه‌ ما مثل هر ‌سال مشغول آماده‌سازی مقدمات عید نوروز بودیم و سفره‌های رنگارنگ و پرمهر هفت‌سین را در خانه‌های خود پهن می‌کردیم، تقدیر این چنین رقم خورد که سین هشتم عید عزیزان ما «سیل» باشد. موضوعی که نیازمند همراهی شما مردم عزیز است، تهیه‌ لوازم‌التحریر دانش‌آموزان سیل‌زده است. پویش «یک بسته محبت» با همراهی شما عزیزان دست نوازشی خواهد بود بر چهره‌ پر امید آینده‌سازان این مرز و بوم.» این بخشی از پویشی است که فرهنگیان استان گلستان در حمایت مردم سیل‌زده تشکیل دادند. در سیل‌ فروردین امسال نیز مانند زلزله غرب کشور، بسیاری از ایرانیان به یاری آسیب‌دیدگان شتافتند. آنها مانند بسیاری دیگر از افراد، به‌صورت فردی و گروهی به فرآیند همیاری پیوستند. در برخی مناطق کشور در پی آسیب‌های جدی به ساکنان این استان‌ها، سیل مهربانی دانش‌آموزان و معلمان جهادگر به سمت این مناطق گسیل شد تا در کنار سختی‌ها، صحنه‌های زیبایی از سیل محبت ایرانیان رقم بخورد. هر گروهی تلاش کرد تا به اندازه توانش، آستین همت را بالا بزند و برای حمایت از هموطنان سیل‌زده گام بردارد. 80 گروه جهادی از فرهنگیان خوزستان در سیل اخیر در این استان درحال کمک‌رسانی به سیل‌زدگان هستند برخی از این گروه‌های جهادی برای مشاوره و آماده‌کردن ذهن ساکنان مناطق سیل‌زده برای پذیرش حادثه رخ داده و عبور از بحران‌های روحی و روانی در حال فعالیت هستند. برپایی موکب، تهیه غذا و ساخت سیل‌بند در مناطق سیل‌زده از دیگر فعالیت‌های  گروه‌های جهادی فرهنگیان است.