گستره پوپولیسم، از فوتبال تا مدیریت

از مدیر باشگاه فوتبال می‌پرسند شما مربی خارجی را که قیمتش x دلار بوده، چرا با 5x دلار به باشگاه آورده‌ای؟ چرا میلیاردها تومان خرج اضافه روی دست باشگاه گذاشته‌ای؟ می‌گوید به خاطر فشار هواداران. هواداران مربی خوب خارجی می‌خواستن و ما به این خاطر با این مربی قرارداد بستیم که به خواسته هواداران عمل کنیم. از او می‌پرسند این همه بند و ماده ظالمانه که در آنها حقوق باشگاه ندیده گرفته شده و به مربی امتیاز داده شده و حالا براساس آن باید به مربی باج داد، از کجا آمده؟ چرا قبول کردید که در قرارداد چنین بندهایی را بگنجانید؟ می‌گوید به خاطر مردم. مردم می‌خواستند مربی خوب بیاوریم و ما مجبور بودیم شرایط او را بپذیریم.
اینها توضیحات عادی یک مدیر باشگاه درباره استخدام مربی برای تیم است؛ استخدام و قراردادی که بابت آن باشگاه چند برابر قیمت واقعی مربی به او پرداخته و بدهکار شده و همچنان مدیون است و اگر مربی برود شکایت کند، حالا حالاها باید بابتش تاوان داد. اما توضیح و توجیه برای این سوء‌مدیریت و حقارت -اگر نخواهیم اسمش را فساد بگذاریم- چیست؟ مطالبه مردم! این کار اسمش پوپولیسم است، یعنی سوار شدن بر موج خواسته‌‌های عمومی و بار آوردن هزینه‌های گزاف. بی‌توجهی به واقعیت‌ها و نظرات کارشناسی و انتقادات و پاسخ دادن همه پرسش‌ها با «مردم می‌خواهند». در این شرایط نقش یک مدیر و مسئول، جز این‌که خود را تا حد فهم مردم پایین بیاورد و در عوض روی موج سوار شود، چیست؟ چه تفاوتی خواهد داشت که مدیر و مسئول چه توانایی‌هایی و چه شناختی دارد و چقدر می‌تواند برای باشگاه درآمدزایی کند و باشگاه را توسعه بدهد، وقتی او همه چیز را در حمایت لحظه‌ای مردم و همراه شدن با هو و سوت و هیاهو دنبال می‌کند.  در این شرایط توسعه و پیشرفت چطور محقق خواهد شد؟ وقتی که مدیر با توجه به خواسته هواداران روی سکوها تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند که با هر برد گرمی‌شان می‌کند و با هر باخت سردی، چطور می‌توان انتظار برنامه‌ریزی بلند‌مدت و میان‌مدت برای  زیرساخت‌ها داشت؟
این شرایط اگر در فوتبال خلاصه می‌شد، می‌شد آن را به نحوی هضم کرد، اما متاسفانه این‌گونه نیست. در روزهای گذشته مهمترین موضوع کشور افزایش و سهمیه‌بندی قیمت بنزین بوده. دولت مطابق آن‌چه پیش‌بینی می‌شد و در بودجه هم آمده بود و پیرو شرایط اضطراری اقتصادی‌ باید بنزین را سهمیه‌بندی کند. اتفاقی که اگر پنجشنبه شب نیفتاد، امروز و فردا یا هفته آینده یا چند روز این‌ور و آن‌ورش خواهد افتاد. اما این وسط کسانی که قبلا دراین‌باره بحث مبسوط کرده‌اند و از همه بهتر خبر دارند که وضع خزانه مملکت و بودجه در چه حالی است، علم حمایت از مردم را برداشته‌اند که نه خیر! دولت حق ندارد بنزین را گران کند، چون به مردم فشار می‌آید. اگر بخواهد این کار را بکند، باید از مجلس اجازه بگیرد. اگر در مورد راهکارهای برون‌رفت از بحران اقتصادی هم بپرسی آن را به آینده موکول خواهند کرد و جواب‌های کلی خواهند داد. دلایل این موضع‌گیری‌ها هم تا حدودی قابل تحلیل است. انتخابات مجلس در پایان‌ سال است و نمایندگان می‌دانند که مردم چی دل‌شان می‌خواهد، فقط همراه جو عمومی شده‌اند و شعار ثبات قیمت بنزین می‌دهند. این همه، پوپولیسمی است که فقط به منافع زودگذر  فکر می‌کند. پوپولیسمی که از فوتبالشروع شده و به سایر بخش‌ها سرایت کرده و آسیب‌هایش همه را تهدید می‌کند. آینده و منافع کشور را. مقابله با آن هم ساده نیست، چون «مردم این را می‌خواهند» و «مردم آن را نمی‌خواهند»!