ایران، روسیه و چین مثلث اتحاد برای مقابله با آمریکا تشکیل می‌دهند؟

راهبرد مثلثی شرقی‌ها برای تقابل با جریان غربی
همدلی| هنوز صدای جرج بوش در فضای جهانی می‌پیچد که در آغاز هزاره سوم، از محور شرارت یاد کرد. یادکردی که مسیر جهان و تاریخ را تغییر داد و خاورمیانه از آن پس محل تقابل قدرت‌ها برای اثرگذاری در مناسبات بین‌المللی شد. در محور شرارتی که بوش پسر آن را معرفی کرد، عراق دوران بعد از صدام و روزگار القاعده و داعش را تجربه کرد. نمی‌توان با صراحت گفت؛ حضور آمریکا در عراق خوب یا بد بوده است. رشد اقتصادی و بهبود وضعیت اجتماعی با نزول اوضاع امنیتی همراه بوده است. کره‌شمالی یک تغییر بزرگ و رسیدن رهبری به کیم جونگ اون را شاهد بوده است. سیاست‌ها هم تغییراتی داشته‌اند. دنیا شاهد مذاکره مستقیم این کشور کمونیستی با آمریکای لیبرال بود. با این حال کره‌شمالی به قدرت هسته‌ای تبدیل شده است و کک‌اش از هیچ تهدید و ارعابی نمی‌گزد. ایران ولی در طول این 18 سال بعد از نامیده شدن به عنوان یکی از اعضای محور شرارت از سوی آمریکا، بالاترین ثبات سیاسی را در منطقه داشته است. جمهوری اسلامی هر سال خود را بیش از گذشته تقویت می‌کند و توان بالای دفاعی آن به دلیل بومی شدن، سایه ضعیف شدن را بالای سر خود نمی‌بیند. ایران تنها کشوری است که روزی آمریکا آن را عضو شرارت نامید؛ اما همچنان در تقابل مستقیم با آمریکا قرار دارد و این تقابل در روزهای اخیر با واژه «سخت» تعبیر می‌شود.
تحمیلی به نام آمریکا در خاورمیانه
آمریکا که در فضای بعد از جنگ سرد و فروپاشی جبهه کمونیسم، آقایی جهان را در سر می‌پروراند، هرگونه که دلخواهش بود رفتار می‌کرد. روزی جنگ اول خلیج فارس را به راه انداخت و زمانی هم به بهانه تقابل جهانی با تروریسم بین‌المللی، ائتلافی را به راه انداخت که در آن متحدان «بله قربان‌گویانه» آمریکا را در عملیات‌ها همراهی می‌کردند، بی‌آنکه در خصوص علل حمله‌ها به یقین واقعی رسیده باشند.


سرکشی‌های آمریکا در منطقه هزینه‌های بسیاری به دیگران تحمیل کرده و می‌کند. بدون واهمه و در رفتاری تحیرآور، حتی هزینه‌های مالی حضور خود در خاورمیانه را از گاو بزرگ شیرده منطقه ـ عربستان سعودی ـ مطالبه می‌کند و نظام‌های غیرهمراه را دچار مشکلات اقتصادی می‌کند. کشورهایی که مقاومت را به جای اطاعت برمی‌گزینند، هزینه می‌کنند؛ هرچند هزینه‌هایشان از همراه بودن کمتر است؛ ولی باز هم هزینه می‌کنند.
این حضور افسارگسیخته نارضایتی‌‌هایی را در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا که شامل کشورهای اسلامی می‌شود، ایجاد کرده است. القاعده برای تقابل با این حضور ایجاد شد که در دل آن گروه‌ها و اقدامات تروریستی بسیاری شکل گرفتند که بدون هیچ قاعده‌ای مبارزه کردند. مبارزاتی که حتی دامن خودی‌ها را هم گرفت. در این میان حضور یک سد نفوذ واجب می‌نمود. ایران، این نقش را به خوبی ایفا کرد. رژیم صهیونیستی که با پدر و برادران بزرگ اعراب رفیق گرمابه و گلستان شده است، در نبود ایران قدرتمند و مخالف، رسمیت می‌گیرد. جریان‌های مقاومت، کارکرد خود به عنوان مزاحمان همیشگی زورگویی و یاوه‌گویی‌های به اصطلاح قدرت‌های منطقه‌ای، از ایران حمایت سیاسی می‌شوند و به حیات خود ادامه می‌دهند. نفت به عنوان سرمایه و ثروت مسلمانان در منطقه از سوی ایران قدرتمند حفاظت می‌شود و کشورمان مانعی برای ترکتازی‌ها و ماجراجویی‌های ابرقدرت‌ها در منطقه است. همین چند مورد از موارد پرشمار، دلیل حضور ایران در محور شرارت از سوی آمریکا بود که از سال‌های دور، آرزوی فروپاشی آن را در سر می‌پروراند.
لزوم ایجاد ائتلاف جدید
برخی کارشناسان معتقدند؛ تاریخ معاصر آمریکا را باید به دوران پیش و پس از ترامپ تقسیم کرد. روی کارآمدن یک تاجر بین‌‌المللی در راس نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا، معادلات بسیاری را در جهان دگرگون کرد. آمریکا به صورت کاملاً خودخواهانه و به نوبت از توافقات و معاهدات بین‌المللی خارج شد. توافقات و معاهداتی که در بسیاری از آنها، آمریکا یا پیشنهاددهنده آنها بود یا اینکه نقش اصلی را در آن ایفا می‌کرد. یکی از این توافقات مهم بین‌المللی برجام بود که تنها با یک امضای ترامپ، امضای دولت آمریکا را بی‌اعتبار کرد. این سیاست جدید آمریکا در حوزه بین‌الملل است که با ساختن یک ساختار نئولیبرال جدید، از توافقات و قراردادهای بین‌المللی خارج شود؛ قراردادهایی که منافع آمریکا و متحدان این کشور را تامین نمی‌کند.
ترامپ برای آنکه به قول خودش عظمت را به آمریکا بازگرداند، بی‌واهمه جنگ‌های تجاری را با برخی کشورها به‌ویژه با چین آغاز کرد که آن هم پشت پا زدن به توافقی دوجانبه با قدمت طولانی است. این رفتارها در کنار دخالت‌های گاه و بی‌گاه آمریکا، لزوم ایجاد ائتلافی جدید این بار بدون حضور آمریکا و برای مقابله با رفتارهای غیرعقلانی این کشور را مورد تاکید قرار می‌دهد.
مثلث طلایی شکل می‌گیرد
ترامپ شاید بر اساس علایق شخصی و شاید هم با مشاوره‌های دامادش جرالد کوشنر که نامی مطرح در پرونده دخالت روسیه در آخرین انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست، از تمامی فرصت‌ها برای ستایش مسکو بهره می‌برد. اعتقاد دیگر این است که آمریکا با تلاش برای نزدیک شدن به روسیه می‌خواهد با خاطری آسوده‌تر به تقابل اقتصادی با چین و درگیری‌های سیاسی ـ و شاید هم نظامی ـ با ایران بپردازد. این رفتار در پایگاه اینترنتی «کنترا مگزین» در آلمان به خوبی رصد شده و در تحلیل آن آمده است: «در صورتی که رئیس‌جمهور آمریکا با نزدیک شدن به روسیه بخواهد مواضع سخت‌تری را علیه ایران و چین اتخاذ کند، در این صورت این سه کشور با همکاری هرچه بیشتر می‌توانند در سطوح مختلف هرچه بیشتر قدرتمند عمل کنند.»
طبق برآورد این سایت اروپایی، روسیه، چین و ایران می‌توانند «مثلث طلایی» را در اوراسیا تشکیل دهند و این موضوع شامل مسائل اقتصادی، سیاسی و نظامی می‌شود و به این ترتیب مانعی در برابر غرب ایجاد کنند.
اتحاد پایدار ایران، چین و روسیه
ایران در مسایل جهانی و خروج از بحران‌های بین‌المللی، روی روسیه و چین سرمایه‌گذاری کرده است. هم متحد استراتژیک این کشورها محسوب می‌شود و هم علاوه بر در اختیار دادن نفت، بازار مناسبی برای تولیدات این کشورها به‌ویژه چین است و نظرش در بسیاری از بزنگاه‌های بین‌المللی با نظر روسیه و چین همراه است. ایران برخلاف سیاست‌های اصولی‌اش، چشم خود را بر تیرگی اوضاع مسلمانان اویغور در ایالت سین‌کیانگ چین و همچنین الحاق شبه جزیره کریمه اوکراین به فدراسیون روسیه بسته و سهم خود از معامله با این کشورها را به خوبی پرداخت کرده است. ایران با این انتخاب خود، بارها سود کرده است. حق وتوی به‌موقع روسیه و چین به برخی قطعنامه‌های شورای امنیت در کنار حمایت‌های جانانه آنها از تهران، ایران را به تنها کشوری در تاریخ سازمان ملل متحد بدل کرده که ذیل «فصل هفت منشور ملل متحد» قرار گرفت، اما حمله نظامی به آن نشد. این سه کشور، بازیگران مهمی در منطقه اوراسیا و حتی جهان هستند که بسیاری چشم امیدشان به اتحاد سه‌گانه بین آنهاست.
چین و روسیه، کشورهای محبوب ایران
«‌فشار حداکثری آمریکا، تحلیل‌های راهبردی چین و روسیه را در مورد آینده کوتاه‌مدت تغییر داده است. ایران، چین و روسیه در مواجهه با زورگویی آمریکا بیشتر از همیشه به یکدیگر نزدیک شده‌اند». این چند خط را که خواندید، از سوی حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌ جمهور روحانی بیان شده است. همین گفته نشان می‌دهد که دولت ایران تا چه اندازه نیازمند و دوستدار تشکیل این اتحاد جدید است که البته نشانه‌های آن در رویکرد دولت‌های قبلی هم به وفور دیده می‌شود. بی‌توجهی به انتقادات داخلی از سرازیر شدن سیل‌وار کالاهای بی‌کیفیت اما ارزان چینی که تولید و کار در کشور را تحت‌الشعاع قرار داده، یکی از سندهای اثبات همراهی بی‌چون وچرای ایران با چین است که به عنوان عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل، خیال ایران را از برخی اتفاقات ناگوار در آینده راحت می‌کند. روسیه هم در برخی موارد از جمله در تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر، بارها دست ایران را در حنا گذاشته است؛ اما حزب‌الله، سوریه، عراق، فلسطین و بسیاری نام دیگر، اجازه نمی‌دهد که تهران، نگاه دوستانه‌اش به مسکو را عوض کند.
مثلث طلایی، مثلث آهنین
به تازگی ارگان حزب کمونیست چین در گزارشی با موضوع سرنگونی پهپاد آمریکایی در آب‌های دریای عمان به وسیله نیروی نظامی ایران، از امکان تشکیل «مثلث آهنین» از سوی ایران، چین و روسیه، سخن به میان آورده و ابراز حمایت و همگرایی استراتژیک پکن با ایران در فرصت مناسب را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر در ژئوپلتیک آسیای مرکزی و خاورمیانه دانسته است. پس چینی‌ها هم به ایجاد این اتحاد روی خوش نشان داده‌اند؛ هر چند در برخی اقدامات بین‌المللی خود، ایران را نادیده می‌انگارند یا نقش کمی به آن می‌دهند، پروژه «راه ابریشم جدید» که با طرح اقتصادی «یک کمربند، یک جاده» که از سوی رئیس جمهور شی‎جین پینگ مطرح شد و بیش از 60 کشور در آن نفع اقتصادی می‌برند.
همچنین خیلی نمی‌توان به سیاسی‌بازی‌های روسیه در رفتارهای بین‌المللی حساب کرد. حزب کمونیسم چین در کنار ایران، خواستار این ائتلاف سه‌گانه برای عبور از مزاحمت‌های غرب هستند ولی روسیه که خود از غرب (اروپا و آمریکا) زخم‌خورده است، ممکن است در پیچ نهایی دست به اقدامی دیگر بزند و موافق این اتحاد سه‌گانه نباشد. درست زمانی که ایران به اروپا فرصت 60 روزه‌ای را برای تحقق بندهای برجام داد، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در اظهار نظری گفت؛ «ایرانی‌ها باید بدانند که زیاد روی ما حساب باز نکنند. ما آتش‌نشانی نیستیم و نمی‌توانیم به همه کمک کنیم.» این گفته‌ها خود عامل بازدارنده‌ای برای این است که روسیه را شریک استراتژیک همیشگی خود بدانیم؛ اما ایجاد مثلث طلایی یا آهنین، موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن
گذشت.