رسانه و دستگاهِ قضا

نعمت‌ احمدی‪-‬ آقای رئیسی حدود ۴۰ سال است که در ساختار قوه قضا‌‌ئیه سمت داشته‌اند و تمام بالا و پایین و فراز و نشیب دستگاه قضایی را می‌شناسند و به نوعی خود ایشان در دوره آیت‌الله شاهرودی و آیت‌الله آملی لاریجانی یکی از معماران این قوه بودند. همچنین ایشان سال‌های متمادی در راس سازمان بازرسی کل کشور فعال بودند و به همین دلیل از همه جنبه‌های مخفی و پنهان و وقایع ریز و درشت دستگاه قضایی مطلع هستند. تاکید این است، به هیچ وجه نمی‌شود گفت‌ یک دستگاه عریض و طویلی چون دستگاه قضایی که بیش از ۱۰ هزار قاضی دارد، در ۳۰ استان کشور قاضی دارد، در ۳۰ استان کشور دادگاه انقلاب دارد و همچنین مجموعه‌ای از سازمان دادگستری را دارد، توسط رسانه‌ها تخریب شود و چهره‌اش به عنوان چهره‌ای غیرقابل اعتماد شناسانده شود. در واقع تا هر مجموعه‌‌ای سره را از ناسره تشخیص بدهد،‌ امکان ندارد رسانه‌ها بتوانند چهره و وجهه‌‎اش را در نزد افکار عمومی زیر سوال ببرند. مخصوصا نهاد مهم و حساسی چون قوه قضا‌‌ئیه که در ساختار نظام از جایگاه فاخری برخوردار است. به عنوان مثال،‌ وقتی دستگاه قضایی در همین دوره فعلی ۶۰ تن از قضات خود را تعلیق می‌کند،‌ معنی‌‌‌اش این است که آنها تخلفاتی انجام داده بودند که مورد تایید دادگاه و دادستان قرار گرفته است. حتی می‌توان گفت، این رسانه‌ها هستند که با افشاگری‌ها مانع از تخلفات می‌شوند. یعنی اگر قرار بر این باشد که رسانه‌ها اجازه کنکاش در امور داشته باشند و با پشتکار خبرنگاران تحرکاتی که منجر به تخلف خواهد شد،‌ عیان می‌شوند که چنین حالتی به دستگاه قضایی کمک خواهد کرد تا متخلفین را شناسایی کرده و مانع تخلف شوند. در غرب که مثل ما مسلمان نیستند و مثل ما با مفهوم ترس از خدا آشنایی ندارند، نظارت مطبوعات به گونه‌‌ای است که از رئیس‌جمهور و سایر مسئولان بلندپایه تا یک کارمند عادی می‌دانند که کوچکترین حرکت خلاف قانون و عرف‌شان از نگاه تیزبین مطبوعات و اصحاب رسانه مخفی نمی‌ماند و به همین دلیل،‌ سوءاستفاده‌گران فضایی گنگ و دشواری را در مسیر سوءاستفاده پیش روی خود می‌بینند و به دلیل همین هراسی که از مطبوعات دارند،‌ طوری رفتار می‌کنند که در انظار عمومی به عنوان یک متخلف یا مجرم شناخته نشوند. پس می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد، بر قوه قضا‌‌ئیه و هر نهاد دیگر لازم است تا در مواجهه با اهالی رسانه، به جای رویکرد تقابلی بنا را بر تعامل،‌ همکاری و همراهی بگذارند تا از این طریق چشم بینای جامعه (مطبوعات) بتواند کوچکترین مرزشکنی و قانون‌گریزی را رصد کنند و از این طریق به دستگاه‌های مسئول در راستای هدف مهمی چون تخلف‌گریزی یاری برسانند. به همین دلیل در انقلاب مشروطه از مطبوعات به عنوان رکن چهارم قانون اساسی یاد شده است. به این معنی که اهالی رسانه به عنوان رکن چهارم چشم بینای مردم باشند تا در صورت لزوم، از عمل‌های متخلفانه جلوگیری کنند. در پایان با تاکید موکد به ارزش مطبوعات و همچنین اهمیتی که قوه قضا‌‌ئیه دارد،‌ باید اشاره کرد در شرایطی که مردم متاسفانه به شنیدن خبرهای اختلاس آن‌هم در سطح چند هزار میلیارد تومانی عادت کرده‌اند،‌ بیش از پیش باید تصمیم به تعامل با رسانه‌ها گرفته شود تا بلکه اختلاس‌گرانی که هنوز اختلاس‌شان عیان نشده است، بدانند در صورت تداوم فعالیت‌های سوءشان حتما آشکار خواهد شد که ناگفته پیداست، در چنین حالتی هراس از قانون و اضطراب از دستگیری و دادگاهی شدن موجب شود‌ دستاز کارهای هزینه‌سازشان دست بکشند.