روزنامه شهروند
1398/04/09
از گاندو تا حقیقت
آتش ماجرای گاندو و ممیزیهایش را اول صداوسیما با انتشار هدفمند بخشهای ممیزیشده در اینستاگرام و بقیه شبکههای مجازی روشن کرد. دم خروس ماجرا هم اینجا بود که همه میدانند یک سریال تا قبل از پخش و حتی پس از آن، در اختیار صداوسیماست و کسی نمیتوانسته از محتوای آن آگاهی یابد یا محتوای ممیزیشده را در دست داشته باشد. طلبکاری مدیر روابط عمومی صداوسیما هم نهتنها توضیح ماجرا نشد که ابهام بیشتری درست کرد. رنجبران در توییتش نوشت: «خط قرمز رسانه ملی همواره منافع ملی بوده و هست و نه مصلحتاندیشی گروهی.» اصلا بیایید گفته حسام آشنا را هم ندید بگیریم که در دلش چند سوال بیپاسخ دارد: «جالبه که هم میگن سانسور شده، هم پخش میکنن. هم میگن صداگذاری شده، هم اصلش را در فضای مجازی منتشر میکنن. هم میگن فشار روی ما است، هم خیلی راحت این جمله رو میگن و ادامه هم میدن. هم فیلم بهطور کامل فیلمبرداری شده، هم میگن بگذارین کار کنیم... هم از توبره، هم از آخور. راستی نگفتن بالاخره کی تلفن کرده؟ کی فشار آورده و میاره؟ کی اصلا خبر داره چی ساختن و چی پخش میکنن؟ راستی، از کی تا حالا، فشار و تماس دولت موثر بوده؟» اصلا اصل و اساس را بگذاریم بر حرف جناب رنجبران؛ ایشان اگر از توییتر بهعنوان محیطی برای ابراز نظر و پاسخگویی بهره میبرد، بد نیست مثال بزند که از چه زمانی فشار بر دولت جزو خط قرمزهای صداوسیما شده؟ این همه برنامهای که از ثریا تا افق(!) مستقیم دولت را با بهانه و بیبهانه نشانه میروند، چه مشکلی برایشان پدید آمده که سریال گاندو را در دستانداز انداخته است؟ اگر بحث اعتماد به مردم و افشاگری است، نام نهاد فشارآورنده را برملا کنند. اینکه دیگر سخت نیست؛ میشود توسط اینفلوئنسرهای محبوب و معتمد صداوسیما افشاگری کرد! البته تذکرهای پس از پخش در تلویزیون سرجای خودش هست، همیشگی هم بوده و از رنگ لباس مجری زن، فلان کلمه غیرفارسی مجری تا ماجرای نام یک سریال را شامل میشود و چیز عجیبوغریبی نیست، اما این چه تلفن و تذکری است که باعث میشود سریال را سانسور کنند، ولی بعد آنقدر زور ندارد که مانع پخش اینترنتیاش شود؟از آن مهمتر، استاد رنجبران حد و حدود کلمه سترگ «منافع ملی» را لطفا تعریف و تشریح کنند. این چطور منافع ملی است که دولت برآمده از نظر مردم را شامل نمیشود؟ این چطور ملتی است که فقط بخشی از آنها از کنایههای مستقیم مطرحشده در آن (با احترام؛ پخششده در اینستاگرام) خوشحال و شادمان میشوند؟ اصلا این چطور پاسداشت منافع ملی یا تجربه «سعهصدر» است که یک سریال را با ذکر «بر اساس اتفاقات واقعی ساختهشده» روی آنتن میفرستند، ولی شایعهای که بارها توسط مقامات قضائی در همان سال ۹۴ تکذیب شده، محور قرار میدهند؟ به فرض محال، احضار خواهرزاده رئیسجمهوری برای پارهای توضیحات -و نه دستگیریاش- یک روند قضائی بوده و انجام شده، بیان آن در سریالی که مدعی ساخت براساس واقعیات است و کنایه مداوم به آن، چقدر حافظ منافع ملی است؟ کافی است جناب رنجبران همین الان عبارت خواهرزاده رئیسجمهوری را سرچ کنند تا ببینند پاسداشت منافع ملی توسط رسانه ملی، چه دستاورد شیرینی ملیای داشته!
و از این حرفها جالبتر، دفاع کارگردان است که میگوید: «مجموعه گاندو یک مطالبه مردمی بحق است.» یعنی مردم فقط و فقط همین مطالبه را از رسانه ملی داشتهاند تا یک سریال متوسط جاسوسی با موضوع سنجش سعهصدر دولت ساخته شود؟ آنها خواسته دیگری در حوزههای دیگر ندارند؟ یا این ادعا از جنس همان مطالبههایی است که همیشه فقط به گروهی از مردم ارجاع داده میشود. مهم این است که سریال گاندو و شیوه برخورد صداوسیما با ممیزیهای آن در فضای مجازی، یک مَثل شد برای آینده. کاش همیشه دست تدوینگران و سازندگان آثار تلویزیونی برای افشای پشت صحنه سیاسی و البته رسانهای اینقدر باز بود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
الهام حسنزاده کیست؟
یک گام رو به جلو در دقیقه 90
دردسرهای بانمک سیما از کلاه تا کلاهگیس
سنگ بزرگ جلوی پای کالدرون
زندگی دوگانه آقای بازیگر
ستاره عصر جدید هم کاور هم اوریجینال
دشمنان قسمخورده دانشمندان دینی ما را نشانه گرفتهاند
در خانه خودتان جراحیتان میکنیم!
پول میدهند غافلگیرشان میکنیم
جنایتکار نازیآباد در دادگاه نورنبرگ
یک بچه مثبت هلالی
باروری باور؛ وظیفه دولتها یا ملتها؟
از گاندو تا حقیقت
مقصر فقط زنها نیستند