دیپلماسی ایرانی در برابر افراط‌گرایی ترامپ

 
 
 
 


با صدور بيانيه سه‌جانبه طرف‌هاي اروپايي تا حدودي متاسفانه فضاي عمومي ناظر بر مجمع تغيير کرد. اين مساله در لحظه‌اي به‌وقوع پيوست که اين اميدواري وجود داشت تا دکتر روحاني با ارائه طرح تهران به گونه‌اي جو حاکم را تلطيف نمايد. اما انتشار اين خبر هم امتيازي به عربستان بود و هم اينکه آن حلقه ائتلاف بين‌المللي و اجماع جهاني که ترامپ به دنبال آن بود تا حدودي شکل گرفت. همچنين تا حدودي صدور اين بيانيه باعث ايجاد فاصله ميان ايران و اتحاديه اروپا شد. از سوي ديگر مظلوميتي که در فضاي بين‌المللي به نفع ايران به دليل خارج شدن آمريکا از برجام شکل گرفته بود تا حوادث آرامکو حدودي موجب تغيير شد و يک حس انتقام‌جويي هم عليه کشورمان ايجاد کرد. اصلي‌ترين مفري که مي‌توانست در سياست خارجي کشورمان را از زير فشار خارج کند استفاده از راهبرد ديپلماتيک بود که تا حدودي بسته شده است. بنابراين برخي با تندروي چنين فشارهايي را زيادتر کرده‌اند. به گونه‌اي که يکي از نمايندگان پيشين اعلام داشته که اگر رئيس‌جمهور ميل به مذاکره داشته باشد اگر بازگردد ديگر رئيس‌جمهور نيست. چنين فضاسازي‌هايي بسيار عجيب است. زماني که رئيس‌جمهوري 24 ميليون راي را پشتوانه دارد، چنين فضاسازي‌هايي مناسب نيست. برخي با چنين فضاسازي‌هايي به دنبال آنند تا هيات مذاکره کننده را بترسانند تا مبادا مذاکره‌اي صورت گيرد. اما در هر حال بايد در نظر داشته باشيم با چنين اظهارنظراتي معلوم نيست به دنبال چه مي‌گرديم. به هر حال اين سوال وجود دارد که اگر مذاکره صورت نگيرد، چه راه ديگري وجود دارد؟ آيا با کنار گذاشتن قطعي مذاکره باب تخاصم و درگيري باز نمي‌شود؟ هر چند ايران درباره مذاکره ديدگاه و مواضع روشني ابراز کرده و گفته تا آمريکا به برجام برنگردد منطقي نيست که با چنين دولتي وارد مذاکره شويم، اما فضاي بين‌المللي به خاطر شدت تبليغات ضدايراني به ضرر ما پيچيده‌تر مي‌شود. از اين روست که گفته مي‌شود که چنين وضعيتي نمي‌تواند به‌صورت طولاني مدت ادامه پيدا کند. در خصوص تناقض‌گويي‌هاي ترامپ در مورد ايران مي‌توان گفت ترامپ دو گروه مشاور دارد يک گروه مشاور در داخل کاخ سفيد هستند که افرادي تندرو بوده و مورد اعتماد ترامپ نيستند اما گروه دوم از مشاوران ترامپ برخي رهبران اصلي حزب جمهوريخواه هستند که بيشتر تحت تاثير آنها قرار مي‌گيرد. از سوي ديگر اين خواست ترامپ بوده تا طرف مقابلش را دچار سرگرداني کند. ترامپ خيال مي‌کند با اين تناقض گويي‌ها امکان تصميم‌گيري را سلب و طرف مقابل را مجبور به اطاعت مي‌کند. اين مساله‌اي است که بسياري در داخل ايالات متحده به وي ايراد مي‌گيرند اما اين مساله يک نوع ديپلماسي است که ترامپ در پيش گرفته تا در نتيجه آن طرف مقابل وارد مذاکره شود. يکي از ضلع‌هاي سياست به‌طور کلي و ديپلماسي به‌طور خاص اين است که درهايي را براي روز مبادا باز نگه داريم چون بستن تمامي درها زيان‌آور است. به همين دليل ديپلماسي بايد انعطاف پذيري داشته باشد.