سنجش مقبوليت مسئولان، فقط ميزان مشاركت مردم است

با عنايت به اينکه اعتراضات و تنش‌ها در سطح شهرها خاتمه يافته و نياز به بررسي علل و عوامل آن احساس مي‌شود. سوال اصلي اين است که آيا راهکار مناسبي براي افزايش قيمت بنزين وجود نداشت؟
قطعا وجود داشت. اما لازم است ابتدا مسئولان امر هدف خود از اين اقدام را توضيح مي‌دادند. اين اقدام مي‌توانسته با دو انگيزه و يا تلفيقي از هر دو انجام گرفته باشد: الف-مديريت مصرف بنزين ،ب-کسب درآمد و تامين کسري بودجه، ج-هر دو، هر دو هدف درستي است و لازم بوده که بعد از دهه اول پس از پيروزي انقلاب اسلامي پرداخت يارانه غيرمستقيم حذف و قيمت‌ها واقعي و عرصه فعاليت‌هاي اقتصادي رقابتي و شفاف باشد. از طرفي قيمت‌هاي واقعي خاصيت علامت‌دهندگي براي يافتن زمينه مناسب سرمايه‌گذاري را دارد. همچنين در اين حالت است که مصرف هدفمند و از آثار تبعي آن اقتصادي شدن مصرف سوخت، صرفه جويي و کاهش تردد و ترافيک و آلودگي هوا و هزينه‌هاي دولت و اجراي عدالت است و ايران صادر‌کننده بنزين مي‌شد و صنايع خودروسازي مجبور به اصلاح مصرف سوخت خودروهاي خود شده و مصرف گاز مشتري بيشتر مي‌يابد.
کدام هدف براي تصميم‌گيرندگان اولويت اول را داشته است؟
تامين مالي و رفع کسر بودجه. چرا که دولت آقاي دکتر روحاني و مجالس نهم و دهم علاقه‌اي به افزايش قيمت بنزين نداشتند و يا به‌دنبال کسب محبوبيت بوده و يا از عواقب اجتماعي آن نگران بوده‌اند، ولي اگر براساس منطق سالي بيست‌درصد به قيمت بنزين اضافه نموده بودند اولا دولت از يک درآمد مطمئن برخوردار و ديگر آثار مفيد آن نيز براي کشور هويدا بود و امروز نياز فوري به اين افزايش يکباره قيمت نبود. به‌نظر من نياز شديد به منبع مالي بوده که آنها را به چنين ريسک خطرناکي وادار نمود.


بهترين راهکار چه بود؟
در اين حالت اضطرار، بايد تشخيص ضرورت شوراي عالي اقتصادي سران قوا و نظر موافق مقام رهبري به دولت ابلاغ و دولت با استفاده از تيم کارشناسي خبره لايحه آن را تهيه و با دو فوريت به مجلس ارائه مي‌داد و توجيهات لازم در جلسه غيرعلني ارائه مي‌شد و نمايندگان مجلس حتما آن را تصويب و به موازات آن ملت نيز راهنمايي و با مباحث علمي و کارشناسي نظر موافق اکثريت جامعه و به‌خصوص بااطمينان دادن به اقشار آسيب‌پذير براي جبران کاهش قدرت خريد، آنان را همراه مي‌نمودند. حتي اگر لازم بود يارانه نقدي را يک ماه پيش پرداخت مي‌کردند.
توصيه شما براي آينده چيست؟
لازم است از پيامبر اکرم(ص) در زمينه رعايت صداقت، امانتداري، وفاي به عهد، دلسوزي و خدمت به خلق تبعيت بيشتري داشته باشيم و کارکرد حزبي بر اداره کشور حاکم شود. يکي از خواص احزاب ضربه‌گير‌بودن آنها بين ملت و مسئولان مي‌باشد. اگر در همين قضيه اخير دو الي سه حزب قوي و فراگير وجود داشت نياز به حضور مردم احساس نمي‌شد و اگر هم لازم بود، حضوري سازمان يافته رخ مي‌داد. بايد هرچه زودتر مصوبه مجلس ششم و يا مشابه آن به اجرا در آمده و بساط پرداخت غيرمستقيم يارانه‌ها برچيده و قيمت‌ها واقعي و رقابتي و يارانه‌ها نقدي و مستقيم پرداخت شود و بايد کاهش تصديگري دولت با قدرت انجام و کار به اهل فن و توانايي واگذار و در همه فعاليت‌هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي مبنا رقابت سالم و قانونمند باشد.
اکنون که صحبت به رقابت سالم و قانونمند رسيد و با عنايت به اينکه از دهم آذرماه امر ثبت‌نام داوطلبان کانديداتوري انتخابات يازدهمين دوره مجلس آغاز مي‌شود، چرا به‌نظر شما اين همه ضرورت مشارکت حداکثري در انتخابات مورد تاکيد قرار گرفته و صداوسيما از مدت‌ها قبل مرتب از حضور مردم در پاي صندوق‌هاي راي تبليغ مي‌نمايد؟
سوال خوبي است و کمتر به آن پرداخته شده است. به راستي اگر انتخابات عرصه تلاش و کوشش براي بهتر رغم زدن سرنوشت خويش توسط ملت است، چرا احساس مي‌شود که ملت و راي‌دهندگان به آن کم توجه و يا براي ورود به آن بي‌انگيزه هستند؟ براي روشن شدن مساله لازم است يک مثال زده شود. اگر در شهر مطرح گردد در فلان فروشگاه‌ها کالاهاي اساسي با کيفيت و قيمت مناسب ارائه مي‌شود بلافاصله مشتري‌ها در جلوي آن اماکن صف بسته و بعضا هم مي‌خواهند نوبت رعايت نکرده و زودتر به کالاي مورد نظر دست يابند. شايد براي راي‌دهندگان چنين احساسي وجود ندارد.
دليل اينکه احساس مي‌شود علاقه به مشارکت در انتخابات با گذشت زمان کمتر شده چيست؟
به‌نظر من وقتي ساختار سياسي همه کاره انتخابات است، نوع کالا (کانديداها) را خودش تعيين مي‌نمايد، گاهي انحصار رقم زده مي‌شود، قيمت تعيين مي‌شود، روش و چگونگي دستيابي به اين کالا تعيين شده و نياز، مذاق و سليقه مشتري (راي‌دهنده) مهم نباشد، متوجه مي‌شويم که رغبت در نزد ملت کم است. از طرفي ميزان مشارکت نمايانگر ميزان مقبوليت مسئولان و سنجش ادامه حيات آنهاست، تبليغات از اين زاويه معنا مي‌يابد.
به‌نظر شما راهکار کدام است؟
الف-در فروشگاه (شعب اخذ راي) کالاهاي مورد علاقه مشتريان ارائه گردد (ارائه فهرست کانديداهاي مورد علاقه راي‌دهندگان). ب-فروشندگان (عوامل اجرائي و نظارتي) افراد مورد اطمينان باشند. ج-احزاب برگزار‌کننده انتخابات باشند. تا نتايج حاصله ابزار سنجش عملکرد و مقبوليت نظام و کل حاکميت نباشد، بلکه معرف عملکرد حزب حاکم و عملکرد احزاب حاضر در ميدان از نظر کيفيت معرفي کانديداهايشان باشد. اگربه سمت نحوه برگزاري انتخابات مانند کشورهايي برويم که داراي سابقه طولاني در اداره دموکراتيک هستند، نياز به اين همه تبليغات و هزينه‌ها توسط دولت نيست.
انتخابات پيش رو چه تفاوت‌هايي با دوره مشابه قبلي دارد؟
اگر انتخابات با همان مکانيسم و روش قبل پيش رود، نشانه‌ها حکايت از مشارکت کمتر از گذشته به‌ويژه پس از حوادث هفته قبل و در شهرهاي بزرگ دارد.
راحل پيشنهادي شما چيست؟
صحبت‌هاي مقام معظم رهبري در جمع کارآفرين‌ها شروع خوبي است. برداشتن برخي محدوديت‌هاي سياسي، برگزاري نشست با افراد مقبول مردم از هر دو جناح اصلي مانند آقايان رئيس دولت اصلاحات، سيدحسن خميني، ناطق نوري، دبيران کل و روساي شوراي مرکزي احزاب و... و تبادل نظر با آنان و مهمتر از همه گشايش در کار بررسي صلاحيت نامزدهاي انتخاباتي. آنچه مي‌بايد ملاک بررسي صلاحيت قرار گيرد اصل بر برائت و تشخيص اهليت و پاکدستي است.
تنش‌ها و هجمه به رئيس‌جمهور رو به افزايش داشته که برخي علت آن را انتخابات مجلس مي‌دانند. تضعيف رئيس‌جمهور چه ضررهايي براي جامعه دارد؟
تحريب‌ها در سفرهاي استاني نمود بيشتري دارد. آنهايي که مسئوليت برنامه‌ريزي سفرهاي استاني و سخنراني‌هاي رئيس‌جمهور و ايجاد نظم و امنيت آن‌را به عهده دارند، اولا نبايد اجازه بدهند که جمع معدودي با برنامه‌ريزي قبلي و يا اتفاقي و خودسر به هنگام سخنراني ايشان بخواهند با سر دادن شعارهاي نامربوط جو را متشنج نمايند و رئيس‌جمهور نيز بايد بر اعصاب خود مسلط بوده و طبق برنامه و موضوعات از قبل پيش‌بيني شده صحبت‌هاي خود را بيان نمايند. از شروع رياست جمهوري شهيد رجايي اين اولين مرتبه بود که جمعي قصد داشتند با شعارها و مطالبي در راستاي مطالبات مردم، مانع سخنراني آقاي دکتر روحاني شوند. با کنترل‌هاي جدي و حساب شده که توسط تيم‌هاي حفاظت به عمل مي‌آيد، بعيد است که افراد مساله‌دار با نظام توانسته باشند کار مذکور را انجام دهند.
تنش در زماني افزايش دارد که رئيس‌جمهور از مبارزه با فساد صحبت مي‌کند.
اگر از منظر رئيس‌جمهور و همکاران ايشان اشکال جدي و واقعي در نحوه رسيدگي به مفاسد وجود دارد، بهتر بود که آقاي دکتر روحاني در نشست سران قوا طرح موضوع مي‌نمودند و قطعا جواب مثبت مي‌گرفتند و اگر مطرح شده و جواب نگرفته‌اند، ادامه راه از طريق طرح معضلات با مقام رهبري و حل آنها به استناد بند 7 و8 اصل 110 قانون اساسي توسط ايشان که حل اختلاف و تنظيم روابط قواي سه‌گانه و حل معضلات نظام که از طريق عادي قابل حل نيست، از طريق مجمع تشخيص نظام پيگيري مي‌شود، يا رئيس جمهور در راستاي اجراي قانون اساسي موضوع بند 9 اصل سوم «رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امکانات عادلانه براي همه در تمام زمينه‌هاي مادي و معنوي و اصل 49 قانون اساسي که «دولت موظف است ثروت‌هاي ناشي از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوءاستفاده از موقوفات، سوءاستفاده از مقاطعه‌کاري‌ها و معاملات دولتي، فروش زمين‌هاي موات و مباحات اصلي، داير کردن اماکن فساد و ساير موارد غيرمشروع را گرفته و به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او به بيت‌المال بدهد؛ اين حکم بايد با رسيدگي و تحقيق و ثبوت شرعي به وسيله دولت اجرا شود»، لازم بود در اين شرايط سختي که ملت با آنها مواجه است، رئيس‌جمهور ضمن تشکر از اقدامات شايسته صورت گرفته در راه مبارزه با مفاسد توسط قوه قضائيه از رئيس قوه و همکاران ايشان تشکر و نگراني و خواست خود را در راستاي مطالبات مردم مطرح مي‌نمود تا فرصت به دست بدخواهان نيفتد و درصدد ايجاد اختلاف باشند، مانند آنچه که ملت بعضا شاهد آن بوده است.
براي شکل‌گيري مشارکت گسترده نياز به مولفه‌هايي است که مردم با اشتياق در پاي صندوق‌هاي راي حاضر شوند.
درست است. يکي از اصلي‌ترين مولفه‌هاي برگزاري انتخابات مشارکتي اين است که کانديداهايي از ميان همه گروه‌ها و احزاب سياسي کشور در اين انتخابات حضور داشته باشند و کل انتخابات معطوف به کانديداهاي يک جريان خاص نشود.
نمي‌توان چشم بر برخي تخلفات و اتهامات اقتصادي بست که اين روزها منتشر مي‌شود. اين مولفه هم بر ميزان حضور مردم در انتخابات موثر است. چنين نيست؟
نمي‌توان منکر آن شد که فساد و تبعيض و بي‌عدالتي سبب دور شدن افراد جامعه از هويت اصلي مي‌شود. همگان به‌خاطر دارند که انقلاب اسلامي بر پايه عدالت، شفافيت، انتقادپذيري، پاسخگويي مديران و مسئولان، حفاظت از بيت‌المال و تقسيم برابر فرصت‌هاي کشور و... شکل گرفت و بايد تلاش مي‌شد تا از اين آرمان‌ها حفاظت شود اما در بخش‌هايي ناموفق بوديم. از سوي ديگر شنيدن صداي متفاوت هم ارزش بود اما به تدريج اين موضوعات ناديده گرفته شد و مردم انقلابي به‌دنبال آن بودند تا بتوانند وضعيت کشور را از طريق صندوق‌هاي راي مشخص کنند البته راي دادن به هر حزب داراي مجوز و کانديداهاي حاضر و خواهان انتخابات تشريفاتي و انتخاباتي کم نتيجه نبودند که يک جريان از حق معرفي کانديدا در آن محروم باشد. مناظره‌هاي سال‌هاي اول پيروزي انقلاب از رسانه و مطبوعات، حاکميت ضابطه به جاي رابطه و رسيدن به ايراني آباد و پيشرفته و ملتي داراي امنيت، رفاه، آسايش، دانش و معنويت مدنظر بود به‌خاطر همين مولفه‌ها هم انقلاب کردند ولي شرايط آنطور که مطلوب آنها بود پيش نرفت و برخي از ارزش‌ها کمرنگ شد، به‌نحوي که فضا تنها براي يک جريان و طيف باز و براي جريان ديگر سخت شد. متاسفانه شاخص‌هاي معرف وضعيت اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اميد و نگاه به فرداي بهتر را کمرنگ‌تر مي‌کند.
به هر حال افراد منتقدي مانند شما بايد آنچه در ذهن دارند و آنچه را که مغاير آرمان‌هاي انقلاب مي‌بينند با مسئولان در ميان بگذارند و تنها به نقادي نپردازند.
مگر نمي‌دانند؟ دور از ذهن است که با وجود وسايل ارتباط جمعي موجود، مقامات و مسئولان از شرايط کشور اطلاع کافي نداشته باشند!
پس به‌نظر شما اشکال کجاست که شاهد تغيير برنامه، روش، مديريت و ابزار نيستيم؟
شايد اشکال از اولويت‌بندي‌ها و نگاه بيشتر به گذشته است. ضمير همه دلسوزان ملت و کشور ندا دهنده اين است که بابت پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل نظام جمهوري اسلامي خيلي هزينه شده است. نگذاريم نظام به سمت پرتگاه سوق يابد. بدترين آفت براي کشور و نظام نااميدي و غلبه يأس بر دل‌هاي مردم است.