دور انتخابات را خط بکش

اين يادداشت، پس از تبيين معناي «خط کشيدن دور چيزي»، خط کشيدن دور انتخابات را به‌عنوان کنشي هويت ساز، از سه منظر اصولگرايانه، اصلاح‌طلبانه و براندازي خواهانه تبيين مي‌کند، در آخر بر مي‌نهد که براي عبور از وضعيت خاص کنوني، رها کردن انتخابات از برخي رسوباتي که در ساليان اخير بدان مبتلا شده است، مي‌تواند کارساز باشد. محمدرضا نيکفر، فلسفه ورز و روشنفکر سکولار و چپ ايراني در تبيين عبارت: «دور چيزي خط کشيدن»، دو معني مراد مي‌کند. معاني متضاد و نقيض هم؛ «در دو حالت دور چيزي خط مي‌کشيم. يا مي‌خواهيم بر آن چشم پوشيم، از آن صرف نظر کنيم، يا مي‌خواهيم برعکس، ببينيمش. در اين حالت دوم، وقتي دور چيزي خط مي‌کشيم، آن چيز بهتر نمايان مي‌شود. آن چيز را اکنون در درون حدود و ثغورش مي‌بينيم. به سمتش اشاره مي‌کنيم و مي‌گوييم: اين. آن چيز مي‌شود «اين» و با «اين» شدن زمينه‌اي گشوده مي‌شود براي اين پرسش که آيا آن چيز «اين» است، همين است و اگر هست به راستي چيست، چه هويتي دارد و چرا چنين است که هست. ترديد به جان چيز مي‌افتد، چيز پرسشناک مي‌شود. اين امکان پديد مي‌آيد که چيز، از ايني که دورش خط کشيده‌ايم، درگذرد، به آن سوي خط برود.»دورش خط مي‌کشم؛ پس هستم! عرصه سياسي ايران امروز، عرصه جريان‌هايي است که دور انتخابات را خط مي‌کشند. به زباني ديگر مي‌توان «خط کشيدن دور انتخابات» را مبناي هويتي سياست ساز در عرصه سياسي در ايران امروز دانست، به شرطي که معناي سومي از خط کشيدن دور چيزي را نيز به توصيف نيکفر، بيفزاييم؛ گاهي اوقات نيز دور چيزي خط کشيده مي‌شود تا مالکيت تام و تمام بر آن چيز اعلام و اعمال شود. خط در اين معنا، مرز مشخص کننده است. امروز جناح بندي سياسي در ايران را مي‌توان نزاع سه جرياني دانست که «دور انتخابات را خط مي‌کشند». مي‌توان به صراحت گفت که هيچ چيز به اندازه خط کشيدن دور انتخابات اين سه جريان را از هم منفک و متمايز نمي‌کند. به اندازه‌اي که کانت معتقد بود، انديشه، مبناي وجودي انسان است و به عبارت مشهور «مي‌انديشم پس هستم» رسيد، مي‌توان وجه مميزه سه جريان براندازي خواه، اصولگرا و اصلاح‌طلب در ايران امروز را اين جمله کليدي دانست؛ «دورش خط مي‌کشم، پس هستم».
سه زاويه: 1- براندازي خواهان مبنا و بناي هويتي خود را در آنچه در ذهن و ضمير ناراضيان از وضع موجود مي‌گذرد، جست‌وجو و ترسيم مي‌کنند. آنها از آنجا که خواهان گسستي راديکال از وضع موجودند، انتخابات را مکان و محلي براي ظهور و بروز بيان مطالبات ملت در ساختار موجود ارزيابي مي‌کنند، بنابراين راهي غير از «خط کشيدن دورش»برايشان متصور نيست.
ادامه صفحه11