روزنامه ابتکار
1398/11/01
چرا شاعران ایرانی دیگر چندان به مضامین اجتماعی نمیپردازند؟ سنگهایی زیر پای لنگ شعر
گروه فرهنگ و هنر - شعر پارسی، درونمایههای گستردهای را در خود جای داده است. از شعر عاشقانه تا شعر اجتماعی، از مدح و ستایش تا غمنامهها اما پس از دوران مشروطه، شعر فارسی به شدت به سمت شعر اجتماعی و سیاسی حرکت کرد و تحت تاثیر وقایع زمانه خود قرار گرفت. اما آیا شعر امروز توانسته میراثدار خوبی برای شعر مشروطه باشد؟شعر، یکی از کهنترین گونههای ادبی در ایران است که قدمتش به گاتاهای زرتشت میرسد. از آن زمان تا امروز ساختار شعر و درونمایه آن تغییرات بسیاری را به خود دیده است. زمانی وزن و عروض و قافیه مهمترین رکن شعر فارسی بود اما نیما یوشیج با «شعر نو» ساختاری جدید را به شعر فارسی معرفی کرد. همان طور که ساختار در طول این سالها دستخوش تغییر شده است تا پیش از مشروطه، معمولا شعر در انحصار طیف خاصی از مردم و دربار بوده است. درونمایه اغلب اشعار تا قبل از این دوران، مدح پادشاهان، توصیف طبیعت (بهار، زمستان) و شراب، بیان احساسات، عشق، بیان افکار عارفان و پند و اندرز و... بود اما پس از مشوطه چهره فرهنگی کشور تغییر کرد. در آن دوره بسیاری از تحصیلکردگان بودند که از طریق مطبوعات و آثارى که منتشر مىکردند به جریان نوگرایى اجتماعى و فرهنگى سرعت بیشترى مىبخشیدند. دگرگونى فکرى این دوره زاده تغییراتى بود که در شئون اجتماعى و سیاسى ایران روى داده بود. در این دوره شعر و ادبیات رویکردى بسیاری به سوى مردم داشت و از نظر درونمایه هم دیگر روزگار مدیحهسرایىهاى دوران غزنوى و سلجوقى و توصیفات طبیعى و عاشقانهسرایىها سر آمده بود. بنابراین شعر این دوره دیگر به عنوان پدیدهاى تجملى و منحصر به گروههاى محدود نبود بلکه مثل یک امر عمومى و متعلق به گروههاى وسیع جامعه تلقی میشد که به جاى ارتباط مستقیم با دربار و گروههاى بالاى اجتماع، از طریق مطبوعات متعدد و با محتواى سیاسى و انقلابى مورد علاقه همه قرار گرفت.
پس از آن این روند ادامه یافت و شعرا به عنوان قشری روشنفکر درصدد نقد گاهی حتی گاهی تند شرایط اجتماعی خود برمیآمدند. پیش از انقلاب سال 57 هم بسیاری از شعرا در مبارزه با آنچه در دوران رضاشاه رخ میداد شعر سرودند. پس از انقلاب نیز این روند ادامه داشت اما چندی است که گویا جان شعر گرفته شده است. دیگر کمتر شاهد واکنش شاعران به اتفاقات اجتماعی جامعه هستیم. اسماعیل امینی، شاعر، با اشاره به وقایع اخیر گفت: شاید اولین نقش ادبیات و شعر به نظر نقش تسکینی باشد اما فراتر، چیزی مهمتر است، اینکه شعر برای ما همیشه انتقال دهنده فرهنگمان و تجربههای عام انسانی به نسلهای بعد بوده است. در این سالیان که شعر را به تدریج از کتابهای درسی و دانشگاهی و از رسانهها حذف کردیم، متوجه این نبودیم که بنیانهای فرهنگی و حکمت را از جامعه حذف میکنیم که حالا این خلاء کاملا حس میشود.
او افزود: ما مردمی بودیم که به صبوری، مدارا کردن، گذشت، تحمل کردن همدیگر و بسیاری از ویژگیهای اخلاقی اینچنینی شناخته شده بودیم اما به انسانهایی زودرنج، عصبانی، خشمگین و از همه بدتر افشاکننده رازهای دیگران تبدیل شدهایم، این مجموعه بداخلاقیهایی که در علم سیاست است، به حیطه عمومی هم وارد شده است.
امینی با بیان اینکه فکر میکردیم شعر فقط جنبه تفریحی و تفننی دارد، به همین دلیل هم آن را حذف کردیم، گفت: اگر شعر قدری در رسانه هست، به شکل تفریحی و کارناوالی است، مثلا برنامه مشاعره و شعر فیالبداهه میگذارند، انگار شعر بازیچه و سرگرمی برای اوقات فراغت است.
این منتقد ادبی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی مواجهه شاعران و نویسندگان با حوادث و بحرانهای جامعه بیان کرد: همه کسانی که شعر میگویند که شاعر نیستند؛ در گذشته هم این طور بوده است که افراد زیادی شعر میگفتند اما از میان آن خیل فقط برخی شاعر هستند، برخی دیگر آدمهای معمولی هستند که شعر هم میگویند.
او با بیان اینکه کسی که شاعر است، مجموعهای از شرایط زیستی، فکری و اخلاقی را لازم دارد، گفت: اینکه کسی چند مجموعه شعر داشته باشد یا کتاب چاپ کرده باشد، مهم نیست. خیلیها هستند که در کنار کار، زندگی و درگیریهای روزمرهشان گاهی شعر هم میگویند. البته ممکن است حتی پر کار هم باشند اما شاعر محسوب نمیشوند؛ مثلا استاد مشفق کاشانی ۷۰ سال در جامعه شعری زندگی کرد و یک نفر یک بدی و رفتار ناهنجار اجتماعی و اعتقادی از او ندید، از این نمونهها زیاد نیست. این آدمهای شتابزده غالبا شاعر نیستند. ممکن است شعر هم بگویند اما نمیتوانند معیار این باشند که بگوییم جامعه دارد متاثر شرایط و در واکنش به آن عمل میکند. شاعری فردی است و هر کسی با دیگری روش، منش و شیوه نگاه و رویاروییاش فرق دارد.
شاعر مجموعه «دلقک و شاعر دربار» سپس گفت: کسانی که در خدمت سیاستمداران هستند، اعم از کسانی که مسئولیت فرهنگی دارند، سردمدار کار مراکز فرهنگی هستند یا کسانی که نگاه امنیتی به موضوع فرهنگ دارند باید این تامل را داشته باشند که فرهنگ مثل عالم سیاست نیست که با دستور و بخشنامه تغییر کند.
عبدالجبار کاکایی، ترانهسرا، با انتقاد از مدیران فرهنگی در برخورد با شاعران گفت: توصیهای میشود به مدیران فرهنگی کرد؛ متاسفانه بسیاری از آنها از نوشته بسیار وحشت دارند. الان تنها قشری که به شدت مورد توبیخ و ممنوعیت قرار میگیرد، قشر دست به قلم است. کمتر با حوزه هنرهای دیگر به خاطر پایگاههای گسترده مردمی که دارند برخورد میشود ولی با نویسنده و صاحب قلم در هر موقعیتی که باشد به شدت برخورد میشود. حتی اگر یک نویسنده یا شاعر مبتدی و ناآشنا هم در صفحه خودش شعر یا متنی را بگذارد، بلافاصله توبیخ میشود یا اگر کارمند ادارهای یا معلم جایی باشد، مشکلات استخدامی برای او به وجود میآید.
او با اشاره به اینکه در برخورد با نیروهای دست به قلم، جامعه به شدت حاضر به یراق و آماده عمل شده است، گفت: این خیلی بد است که تامل و ظرفیت حرکت قلم روی کاغذ در مدیران نیست. رسانههای رسمی ما مثل تلویزیون که اصلا این آثار را بازتاب نمیدهند و نهادهای فرهنگی ما هم که غالبا ماموریتهایشان را به نویسندههای تحت فرمانشان ابلاغ میکنند. نهادهایی هم که درست شدهاند، شبهدولتی هستند و در کلونی خودشان به تولید آثار ماموریتی مشغول هستند.
کاکایی افزود: تعدادی نویسنده یا شاعر این وسط هستند که میخواهند حرف بزنند، مشکلات مردم را بگویند یا تحلیل کنند که اینها هم با موانع و فشارهای اقتصادی، کاری و... مواجه هستند و به هر حال بدون هزینه نیست. امیدوارم روزگاری بیاید که در این مملکت قلم زدن هزینه نداشته باشد و این وحشت از سر مدیران فرهنگی دور شود که اگر شعر و نوشتهای منتشر شود، آنقدر میز آنها را متزلزل نمیکند که دستپاچه شوند و بخواهند آن نویسنده یا شاعر را حذف یا ممنوعالتصویر کنند که دیگر دست از نوشتن بردارد. به نظر من اگر شرایط بهتری ایجاد شود، جامعه از بعد از مشروطه یک قدم به جلو و به سمت آزادی بیان رفته است. اما این را نمیبینم، گاهی یک هنرپیشه موضعگیریای میکند و حرفی میزند و چند روز بعد هم در رسانه حضور پیدا میکند و فراموش میشود اما یک نویسنده یا شاعر اگر چیزی بنویسد، رسانههای رسمی تا ۱۰ یا ۲۰ سال از آن پرهیز میکنند و این ستمی به اهالی شعر و ادبیات است. بخشی از آن به خاطر این است که صنفی برای دفاع ندارند؛ شعر در این مملکت صنف ندارد اما از ستم مدیران فرهنگی هم نباید گذشت.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» از شایعه وایتکس تا آفلاتوکسین در شیر گزارش میدهد
سایه بیاعتمادی بر سر محصولات لبنی
محمدرضا ستاری
رمزگشایی از اقدام برجامی اروپا
«ابتکار» از نگاه دوگانه نسبت به پیوستن ایران به لایحه مبارزه با پولشویی گزارش میدهد
«ابتکار» از دلایل کاهش معاملات و افزایش قیمت خودرو گزارش میدهد
قفل معاملات بر در بازار خودرو
چرا شاعران ایرانی دیگر چندان به مضامین اجتماعی نمیپردازند؟
سنگهایی زیر پای لنگ شعر
تسهیلات 240 میلیونی مسکن هم دردی را دوا نمیکند
پابرجا بودن چالش قدرت خرید مسکن
گمانهزنی در مورد توافق گروههای عراقی بر سر انتخاب نخستوزیر جدید
گام بغداد برای عبور از انسداد سیاسی
اولتیماتوم جدی ایران به اروپا و واکنش روسیه
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان حج:
ایستادگی ملت ایران آمریکا را عصبانی کرده است
سخنگوی وزارت خارجه:
دستگاه دیپلماسی در مورد FATF تصمیمگیر نیست
ذوالنوری:
موشکی که به هواپیما خورد یک موشک ریز بود که خود خلبان هم نفهمید!
رئیس قوه قضاییه:
نماز جمعه اخیر تهران از روزهای به یادماندنی انقلاب شد
سرلشکر سلامی:
«شهید سلیمانی» زندهتر از قاسم سلیمانی و برای دشمن خطرناکتر از گذشته است