در زمین رقیب بازی نکنیم

با توجه به اينکه هنوز نتيجه اعتراضات به رد صلاحيت شدگان داده نشده، فعلا بايد صبر کنيم تا ببينيم چه تعداد از اصلاح‌طلبان به صحنه انتخابات برمي‌گردند. آن وقت است که اصلاح‌طلبان مي‌توانند بر مبناي شرايط موجودي که برايشان وجود دارد، تصميم مناسبي بگيرند. درواقع هنوز اين اميدواري وجود دارد برخي که رد شدند، برگردند و مسئولان مربوطه هم اعلام کردند به نظر مي‌رسد که نبايد عجله کنيم. در مجموع جاهايي که اصلاح‌طلبان کانديدا دارند بايد سعي کنند که از کانديداهايشان حمايت کنند و عرصه را براي رقيب خالي نکنند. مگر کانديداي اصلاح‌طلبي وجود نداشته باشد که در ليست قرار بگيرد که آن شرايط خاص خودش را دارد. اما در جايي که اصلاح‌طلبان کانديدا دارند نبايد عرصه را خالي بگذارند. با تمام انتقاداتي که بر مجلس فعلي وارد است به نسبت مجلس قبل از خودش بهتر بوده و اصلا قابل مقايسه نيستند. به‌هرحال مجلس فعلي، مجلسي بود که به نوعي ترکيب خاصي داشت. اصلاح‌طلبان يک سوم کرسي‌ها را در اختيار داشتند و يک سوم ديگر هم در اختيار نيروهاي معتدل اصولگرا بود. درمجموع نيروهاي معتدل و اصلاح‌طلب مانع از تندروي در مجلس شدند و از ناحيه مجلس آسيبي به منافع ملي نرسيد. اما تندروهاي مجلس نهم اقداماتي انجام دادند که به نظرم با منافع ملي در تقابل بود. قطعا و يقينا اگر مجلس فعلي را تخطئه کنيم و اقداماتش را ناديده بگيريم به نفع رقيب تمام مي‌شود. اين همان کاري است که رقيب دارد انجام مي‌دهد. قطعا و يقينا مي‌پذيرم توقعات مردم از مجلس با توجه به جايگاهي که قانون اساسي دارد، بسيار بالاست و نمي‌خواهم اين ادعا را داشته باشم که مجلس فعلي مجلسي بوده که به همه توقعات مردم جامه عمل پوشانده است اما اين نکته را هم نمي‌توانيم ناديده بگيريم که اين مجلس حتي جاهايي که خدمتي نکرده، آسيبي هم به کشور نزده. آنچه باعث نگراني است، مجلسي است که تندروها در آن اکثريت داشته باشند و به منافع ملي ضربه بزنند. آنوقت است که قدر مجلسي مثل مجلس دهم را قطعا بيشتر مي‌توانيم بدانيم. نبايد اجازه دهيم يک شرايط ناجوري ايجاد شود و بعد غبطه بخوريم که چرا فلان اتفاق نيفتاد و فلان تصميم گرفته شد. به نظر مي‌رسد حتي اگر مجلسي مثل مجلس دهم شکل بگيرد، باز مي‌تواند مفيد باشد تا اينکه اجازه داده شود، مجلسي با يک اکثريت تندرو ازطيف راست شکل بگيرد که توجه چنداني به منافع ملي و مصالح کشور نداشته باشند. بايد تشويق کنيم که مردم پاي صندوق راي بيايند. اگر مردم در پاي صندوق راي حاضر نشوند همان انتظاري که تندروهاي اصولگرا دارند، به بار مي‌نشيند. اينکه مشارکت ضعيفي شکل بگيرد که در يک مشارکت ضعيف برنده خواهند بود، تحقق مي‌يابد. هميشه طيف تندرو از مشارکت گسترده مردم نگران بوده و مي‌داند موقعيتي در يک مشارکت وسيع ندارد. تجربه گذشته مي‌گويد اگر مشارکت پايين باشد نيروهايي که به مجلس ورود پيدا مي‌کنند قطعا در مسير توجه به مطالبات مردم هم خوب عمل نخواهند کرد. حتي همين حداقل‌ها هم از دست خواهد رفت. تجربه گذشته را بايد پيش رويمان داشته باشيم و کساني که اينطور وانمود مي‌کنند که مشارکت خاصي صورت نگيرد يا در انتخابات حضور نداشته باشيم بايد اين نکته را هم در نظر داشته باشند که اين خواست تندروهاي اصولگراست که مي‌خواهند مشارکت ضعيف باشد تا آنها بتوانند کرسي‌هاي مجلس را درو کنند و همه چيز به نفع آنها تمام شود. نبايد رقيب را ترغيب کنيم و شرايطي را رقم بزنيم که برنده شود. بايد از حداقل‌ها هم که شده استفاده کنيم. اگر نمي‌توانيم به 20 برسيم حداقل به 10، 12 هم رضايت‌دادن مناسب است تا اينکه همه چيز صفر شود.