دولت‌های اروپایی باید محک جدی بخورند

 
 
 
 


سخنان ديروز دکتر محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه درحقيقت واکنشي به بيانيه سه کشور اروپايي در خصوص فعال شدن مکانيسم حل اختلاف در برجام بود که بتواند به مکانيزم ماشه و بازگرداندن تحريم‌هاي قبل از برجام منتهي شود. اگر پرونده ايران در برجام به شوراي امنيت ارجاع شود، قطعا ديگر آنجا اروپايي‌ها هيچ نقشي ندارند و اين آمريکاست که در شوراي امنيت تصميم نهايي را درباره بازگرداندن يا تعليق تحريم‌ها عليه ايران اتخاذ خواهد کرد چراکه در شوراي امنيت مي‌بايست يا قطعنامه جديدي براي استمرار لغو تحريم‌ها صادر شود يا اينکه اگر چنين قطعنامه‌اي هم صادر نشود به طور خودکار تحريم‌ها بازمي‌گردد. با توجه به مواضع و سياست‌هاي کينه‌جويانه‌اي که آمريکا نسبت به ايران دارد، قطعا قطعنامه‌اي درباره استمرار لغو تحريم‌ها عليه ايران تصويب نخواهد شد و آمريکا آن را وتو خواهد کرد و در نهايت مکانيسم ماشه به اجرا درخواهد آمد. اروپايي‌ها نشان دادند که هيچ انعطافي در مواضع خودشان در قبال چهار گام تعليق تعهدات ايران در برجام نمي‌خواهند بردارند و همان سياست فشار آمريکا را براي يک برجام جايگزين اعلام کرده‌اند. ديدگاه‌هايي که بوريس جانسون، نخست وزير انگليس به صراحت از آن صحبت کرد و رئيس‌جمهور فرانسه و صدراعظم آلمان نيز به طور ضمني از اين موضع، حمايت کردند. دولت‌هاي اروپايي سعي مي‌کنند مکانيسم حل اختلاف را به صورت يک اهرم فشار بالاي سر ايران نگه دارند تا يک برجام جايگزين ايجاد کنند. براي جمهوري اسلامي تقريبا راهي باقي نمي‌ماند که در برابر اين اقدامات يک واکنش جدي نشان دهد و سياست اروپايي‌ها را خنثي کند. صحبت‌هاي دکتر ظريف يک هشدار و اعلان جدي به دولت‌هاي اروپايي بود. کشوري که يکي از پايبندترين کشورها به پيمان منع سلاح‌هاي هسته ايNPT بوده و هم اکنون نيز يکي از قوي‌ترين نظارت‌ها بر برنامه هسته‌اي ايران اجرا مي‌شود. اين کشور فقط به خاطر سياست‌ها و مواضع کينه‌جويانه آمريکا و دولت‌هاي اروپايي اکنون در مظان اتهاماتي قرار دارد. اين دولت‌هاي اروپايي هستند که بايد نشان دهند آيا مي‌خواهند پيمان منع اشاعه سلاح هسته‌اي را حفظ کنند يا نه و اگر پرونده ايران به شوراي امنيت برود تقريبا دولت‌هاي اروپايي هيچ نقش آفريني ديگري در موضوع پرونده هسته‌اي ايران نمي‌توانند داشته باشند و مسئول مستقيم پيامدهاي سياسي، امنيتي خواهند بود که ايران با خروج از NPT ايجاد خواهد کرد. از طرفي با برهم زدن برنامه‌هاي دکتر ظريف در اجلاس داووس فشار سياسي عليه ايران ايجاد کردند و مي‌خواهند فشار بيشتري را به ايران وارد کنند. در چنين شرايطي سفر دکتر ظريف نيز به داووس نمي‌تواند موقعيتي که ايران به خاطرش از اين اجلاس، يکسري برنامه‌ها و سياست‌ها و مواضع خودش استفاده کند را دنبال کند. درواقع اين نوع رفتار مي‌تواند هشدار مجدد و مکرري به دولت‌هاي اروپايي باشد که به نوعي زير مذاکرات مي‌زنند و مذاکره را تبديل به يک اهرم فشار سياسي مي‌کنند و نه اينکه به‌عنوان گفت‌وگويي براي پيداکردن راه حل و خروج از بن بست نگاه کنند. با توجه به اينکه چيني‌ها هم در قبال اين موضع سکوت کرده‌اند و دولت روسيه نيز موضع انفعالي دارد، نمي‌توان انتظاري براي تغيير و کاهش فشارها به جمهوري اسلامي ايران داشت. بايد اميدوار بود دولت‌هاي اروپايي يک محک جدي بخورند که براي اينکه نقش‌آفريني خود را در منطقه و در قبال برنامه هسته‌اي ايران حفظ کنند از ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت خودداري کنند در غير اينصورت فضا و شرايط در منطقه و جهان فضاي غيرقابل پيش‌بيني و پيچيده‌اي خواهد شد. با توجه به حوادث و رويدادهايي که بعد از ترور سردار سليماني روي داد نه آمريکا و نه جمهوري اسلامي ايران در شرايط موجود به دنبال جنگ نيستند. در واقع با توجه به متغيرهاي موجود نه ترامپ مي‌خواهد در هشت ماهه باقيمانده تا انتخابات جنگي را راه بيندازد و نه جمهوري اسلامي ايران به دنبال جنگ است و تلاش مي‌کند از راه ديپلماتيک و مذاکره راهي براي برون رفت از اين وضعيت ايجاد کند. ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت و بازگرداندن تحريم‌هاي قبل از برجام به نوعي به تحريم‌هاي يکجانبه‌اي که دونالد ترامپ عليه جمهوري اسلامي ايران اعمال کرده، مشروعيت مي‌دهد.