اولین انتخابات بدون هاشمی

انتخابات اسفند 98 اولين انتخابات در تاريخ جمهوري اسلامي است که به‌طور واقعي هاشمي ندارد و همين موضوع دو نگراني جدي را ايجاد کرده است. البته قبل از پرداختن به اين نگراني‌ها، شايد پرسش شود که انتخابات 96 هم بي هاشمي برگزار شد که در پاسخ بايد گفت به‌خاطر فاصله کوتاه زمان برگزاري انتخابات 96 با زمان رحلت رئيس فقيد مجمع، چنين اتفاقي نيفتاد و مردم کاملا تحت تاثير شوک فقدان هاشمي در آن انتخابات عمل کردند. ‎اما اولين نگراني درباره اولين انتخابات بي هاشمي، تحقق خواست رهبري در پرشور برگزار شدن انتخابات اسفند 98 است که نزديکترين معادل آن 4 سال قبل در اسفند 94 به باشکوه‌ترين شکل ممکن رقم خورد و نمايندگان خبرگان و مجلس با آرايي خيره کننده و چندميليوني انتخاب شدند که در صدرشان نام هاشمي بود. اين اتفاق البته دو سال قبل از آن هم در انتخابات رياست جمهوري 92 به شکل ديگري اتفاق افتاده بود که به‌رغم پيش‌بيني‌هاي داخلي و خارجي درباره احتمال عدم مشارکت حداکثري مردم به‌خاطر حوادث بعد از انتخابات 88، اين بازهم هاشمي بود که خواست رهبري را در شکل‌گيري حماسه سياسي به بهترين وجه ممکن تحقق بخشيد و اگر نبود، مانع تراشي تاريخي شوراي نگهبان، شايد نام هاشمي به‌عنوان اولين رئيس‌جمهور کشور با 35 ميليون راي در تاريخ ثبت مي‌شد که البته اينگونه نشد ولي حماسه سياسي به مدد موج آفريني ثبت نام تاريخي هاشمي محقق شد. ‎تاثير هاشمي بر مشارکت مردم در انتخابات‌هاي تمام ادوار گذشته، تاريخي به وسعت چند دهه دارد که بسيار فراتر از يک مقاله و نيازمند نگارش کتابي مجزاست ولي اين روايت مختصر گفته شد تا مويد نگراني نگارنده از مشارکت حداکثري مردم در اولين انتخابات بي‌هاشمي باشد که رهبري معظم انقلاب هم به درستي آن را خواست دشمنان انقلاب خوانده‌اند. ‎واقعيت آن است که در غياب آيت‌ا... هاشمي، تنور انتخابات 98 در فاصله کمتر از يکماه مانده به برگزاري آن بسيار سرد است که در زمان مشابه در زمستان 94، بسيار متفاوت بود و کاملا تحت تاثير نقش‌آفريني‌هاي خاص هاشمي براي گرم کردن تنور انتخابات قرار داشت ولي متاسفانه امروز در لبيک به خواست انتخاباتي رهبري، نه تنها شخصيتي مشابه هاشمي در کنار آقا وجود ندارد تا نشاط و اميد را به افکار عمومي و در نهايت انتخابات برگرداند بلکه بسياري از تريبون‌داران با پاشيدن بذر نااميدي و تفرقه، به سردي بيش از پيش فضاي انتخابات دامن مي‌زنند. ‎دومين نگراني انتخابات بي هاشمي در اسفندماه پيش رو، راديکاليزه شدن فضا و حرکت به سمت شرايط صفر و صدي است که تلاش اصولگرايان در آن کاملا معطوف به حذف کامل حريف به مدد ردصلاحيت‌ها شده و اصلاح‌طلبان نيز در نقطه مقابل، از تلاش حداکثري براي برگزاري انتخاباتي پرشور- بي‌توجه به منافع ملي- دست برداشته و به قاعده جناحي و باندي، ديگي که براي ما نجوشد، عمل مي‌کنند. ‎شرايط انتخابات 98 خيلي متفاوت از انتخابات 94 نيست. شرايط حضور اصولگرايان و اصلاح‌طلبان هم در اين دو انتخابات خيلي فرقي نکرده است. تنها تفاوت بسيار جدي و سرنوشت‌سازي که در اين فاصله چهار ساله به‌وجود آمده، فقدان هاشمي است که انتخابات را فاقد عملگرايي لازم ساخته که قطعا بر ميزان مشارکت مردم و حتي نتيجه انتخابات تاثير منفي و بسزايي خواهد گذاشت. ‎البته نگارنده اميدوار است فاصله مشارکت مردم در انتخابات 98 به‌عنوان اولين انتخابات بي‌هاشمي از شاخص‌هاي خيره کننده انتخابات چهار سال قبل، خيلي دور نباشد که چشم اميد دنيا و دشمنان به همين موضوع دوخته شده است.