رئیس دانا ؛ عاشق پاک باخته منافع ملی و عدالت اجتماعی

 
 
 
 


کرونا يک چراغ ديگري از سرمايه اجتماعي و ملي را خاموش کرد. دکتر فريبرز رئيس دانا عاشق پاک باخته منافع ملي و عدالت اجتماعي بود. فقر و تبعيض، شکاف طبقاتي، درد و رنج اقشار آسيب پذير و زحمتکشان را بر نمي‌تابيد. عنصر فعال و تاثيرگذار در جامعه مدني ايران بود. به خردجمعي و همبستگي ملي اعتقاد عميق داشت. آرمانش رهايي انسان از چنگال فقر، فساد، تبعيض، بي عدالتي و سوداگرايي بود. عاشق انسان در مقياس بشريت بود. تمامي وجودش سرشار از آرزوي سعادت براي همه بود. فريادش عليه بي‌عدالتي و جهل هميشه بلند بود و گام هايش در مبارزه عليه ظلم، تبعيض و بي‌عدالتي بلندتر. هميشه در تکاپوي رنج‌زدايي از زندگي دردمندان بود. سياست‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي دولت و نهادهاي حاکميتي را با جسارت تمام نقد و در مسير دفاع از باورهايش خطر مي‌کرد. مدافع حق حيات همگاني بود. از سوسياليسم به‌عنوان يک راه حل انساني در مقابل سوداگري سرمايه‌داري دفاع مي‌کرد. يک رزمنده خستگي‌ناپذير براي عدالت و آزادي بود. به انسان در مقياس بشريت عشق مي‌ورزيد و در دفاع از حقوق اقشار آسيب پذير و زحمتکشان قاطع و پيگير بود. در زماني وکيل سنديکاي شرکت واحد بودم. شاهد تلاش‌هاي او در دفاع از حقوق اعضاي سنديکا بودم. او در شرايط دشوار در حمايت و پشتيباني از اعضاي سنديکا از هيچ کوششي فروگذار نبود. اهل انديشه و علم بود. استاد برجسته اقتصاد و توسعه بود. علاوه بر اين اهل تحقيق در حوزه‌هاي مختلف علوم اجتماعي بود. تمامي دانش و دستاوردهاي علمي و تجربي خود را در خدمت منافع ملي ايران و رهايي کشور از هيولاي فقر و توسعه نيافتگي قرار داده بود. هرگز از علم و دانش خود براي سوداگري و جاه طلبي شخصي استفاده نکرد و به ارزش‌هاي والاي انساني و اخلاقي شديد پاي‌بند بود. آيا نحوه مديريت بحران کرونا در همه جاي دنيا به صورتي است که مرگ رئيس داناها را بايد اجتناب ناپذير تلقي کرد؟ باور ندارم که آسمان همه جا همين رنگ است. نحوه مديريت چين، کره و بسياري از کشورهاي موفق در کاهش تعداد مرگ و ميرها نشان مي‌دهد که حضور مسئولان باکفايت و به‌کارگيري تدابير علمي در مهار و مديريت موثر و مفيد فاجعه، رنگ‌هاي متفاوت بر آسمان کشور رقم مي‌زند. از سوي ديگر کرونا رياکاري و مدل بازي، استانداردهاي دوگانه در جهان سرمايه‌داري را هر چه بيشتر آشکار کرد. کشورهاي قدرتمند آنجا که منافع‌شان ايجاب کند تحت لواي مداخله بشردوستانه به چهار گوشه جهان لشکر مي‌کشند و چنين وانمود مي‌کنند که انگيزه آنها نجات انسان‌هاي گرفتار است ولي براي مثال آمريکا به رغم تعارف خشک و خالي براي کمک، تاکنون هيچ قدمي براي کمک به مردم ايران برنداشته است. انتظار حداقلي از اين مدافع به اصطلاح دوآتشه حقوق بشر اين است که بدون کوچکترين قيد و شرطي با برداشتن بخشي از تحريم‌هاي بانکي، بيمه‌اي و حمل و نقلي، مسير کمک‌رساني به مردم ايران را هموار و از اين طريق راه را براي تنش‌زدايي در منطقه باز کند. مقامات ايراني نيز براي احترام به حق حيات مردم ايراني وظيفه دارند که با برداشتن گام‌هاي مثبت و سازنده، آمريکا و ديگر کشورهاي دنيا را به کمک رساني بشردوستانه به مردم ايران ترغيب نمايند. آمريکا و ديگر کشورهاي اروپايي که به صندلي‌هاي هيأت مديره صندوق بين‌المللي پول و بانک جهاني تکيه داده‌اند به‌عنوان اولين گام در کمک رساني بشردوستانه بايد با تقاضاي وام ايران موافقت کنند. بديهي است که صندوق بين‌المللي پول مي‌تواند با کاربست دقيق سازوکار نظارتي خود بر چگونگي استفاده دولت ايران از وام اعطايي را رصد و حسابرسي کنند. رئيس‌دانا غريبانه پر کشيد و رفت. اين روزگار غم و اندوه و پراکندگي بسرخواهد آمد ولي جاي خالي دوستان و عزيزان سينه‌ها را خواهد فشرد.