پدیده کرونا

مسعود طوفان‪-‬ چه اتفاقی افتاده است؟ فقط سه ماه زمان نیاز بود تا همه خوش بینی‌های قرن دچار تزلزل شود، هیچ چیز خوفناکتر از مشاهده ناتوانی دستاوردهای فناورانه بشر نظیر هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی در جلوگیری از مرگ انسانها نیست، با شیوع کرونا ویروس از ووهان گرفته تا نیویورک، سیاست، اقتصاد، جنگ و حتی همکاریهای جهانی تحت تاثیر قرار گرفته است، مجددا دلفینها به کانالهای آب در شهر ونیز بازگشته‌اند، پاپ هر یکشنبه در میدان خالی از جمعیت در سنت پیتر مراسم نیایش به جای می‌آورد و داعش از پیروانش خواسته است به خانه برگردند و دستهای خود را با صابون بشویند.
بنا به شواهد تاریخی، طاعون در قرن چهاردهم میلادی بین یک چهارم تا نصف جمعیت اروپا را از بین برد اما هیچ پادشاهی بخاطر آن تاج و تختش را از دست نداد؛ اما امروز شرایط تغییر کرده است.درحالیکه اپیدمی کرونا بجز ایستگاه فضایی بین‌المللی تقریبا تمام دنیا را فراگرفته است نوع مواجهه دولت‌ها با آن و نیز تغییر مناسبات جهانی به مهمترین خبر رسانه‌ها تبدیل شده است.
ویروس کرونا یکی از مهمترین واقعیات قرن بیست و یکم یعنی نابرابری جوامع را نادیده گرفت وکشورها با جهان بینی‌های متفاوت و حتی سطح برخورداری مختلف را با یک مشکل مشترک مواجه نمود، به این ترتیب دنیا از همان شکافی گزیده شد که خودش بوجودآورده بود:یعنی جهانی شدن؛ اینک مخالفان جهانی شدن یک نمونه عینی از تهدیدهای پدیده جهانی شدن دارند و به خوشبینی جهان گرایان افراطی می‌خندند،شکل‌گیری نظم نوین جهانی پس از پایان جنگ سرد کاملا بی‌معنی شده است، درحالی که شیوع کرونا سلامت انسانها را بطور جهانی تهدید می‌کند این امر نیازمند اقدامات فوری و تصمیمات قاطع دولتها در سطح محلی است.جالب اینجاست که اقدامات محلی نظیر قرنطینه کردن شهرها و روستاها احساس محلی گرایی و خود مختاری را افزایش داده است. بعنوان مثال تقاضای مکرر افزایش اختیارات از سوی مسئولان محلی، شرایط را برای تمرکز زدایی و توزیع دموکراسی فراهم خواهد کرد.
کرونا پدیده جالبی است و ما شاید این شانس را داشته باشیم تا شاهد تغییرات جهان پس از کرونا باشیم. آیا کرونا ویروس می‌تواند مشروعیت و شایستگی حکومت‌ها را به چالش بکشد؟ نزدیک به 200 سال از شکل‌گیری نظام‌های سیاسی جدید با عنوان دولت – ملت می‌گذرد، برای عموم مردم اداره امور توسط دولت به امری روزمره و بدیهی تبدیل شده است. دولت یک قرارداد اجتماعی است که وظیفه اداره کشور را برعهده دارد ازین رو ضعف در مقابله با بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی منجر به بدبینی افکار عمومی و تضعیف سیاست مداران و سقوط دولت‌ها می‌گردد. مسابقه جالبی بین ویروس‌ها و حکمرانان درحال برگزاری است و جالب اینجاست که دولتمردان با همان نمایش‌های همیشگی و با اعلام جنگ علیه این دشمن نامرئی، از پیش خود را برندگان آن


معرفی می‌کنند.
دولت مقتدر مفهوم تازه‌ای نیست اما این همان انتظاری است که افکار عمومی از سیاست مداران دارند.به نظر می‌رسد بعد از حادثه 11 سپتامبر، کرونا دومین پدیده‌ای خواهد بود که سیاست‌های ملی گرایانه را در مقابل جهان گرایی تقویت کند.درحالیکه لیبرالیسم، آزادی را بزرگترین ارزش انسان می‌داند اما امروز تقاضای عمومی خواستار محدود شدن آزادی‌های فردی در برابر منافع جمعی و بازگشت دولت مقتدر است. ظاهرا کرونا، بازگشت ملی گرایی را شتاب می‌دهد که در آن مجددا نقش دولت‌ها بعنوان مهمترین بازیگران بین‌المللی پر رنگ خواهد شد. در این رقابت نفس گیر همه کشورها سعی می‌کنند ابتدا خود را نجات دهند. به قول استفان والت از نظریه پردازان روابط بین‌الملل با ظهور کرونا بایستی دهکده جهانی را فراموش کرد.
تامین امنیت یکی دیگر از موضوعات مهم در این صحنه است، خطر تروریسم، امنیت را به یکی از مهمترین دغدغه دولتها تبدیل نموده است.جالب اینجاست که وجه تشابه ویروس کرونا با عملیاتهای تروریستی در ترس و جهل انسان در برآورد ابعاد تهدید و چگونگی ضربه خوردن از آن است؛ ظاهرا به همین دلیل است که عده‌ای در شیوع کرونا ویروس بدنبال دستهای پشت پرده می‌گردند و معتقدند حتما توطئه‌ای در کار است و فرد یا افرادی بطور پنهان درصدد دسیسه علیه نظام‌های سیاسی برآمده‌اند.عده‌ای هم در این فضای رمز آلود با طرح مباحث آخرالزمانی درصدد جذب مشتری برای دکان خود هستند.
به این ترتیب بخشی از ترس فراگیر از کرونا ریشه در جهل بشر به آن است و اینکه هنوز واکسن و یا راه درمان قطعی برای آن یافته نشده. پدیده کرونا در بعد روان شناسی اجتماعی شبیه تروریسم خاموش است که به صورت پنهانی در کمین نشسته و قربانی‌های خودش را یکی یکی انتخاب می‌کند. حالا مغازه‌های فروش اسلحه در لس آنجلس زودتر از موعد مقرر بازگشایی شده‌اند، وحشت در لندن و هجوم مردم به فروشگاهها در سیدنی، مرزها بسته شده و ناامنی روانی کل جهان را فراگرفته است، به نظر می‌رسد جهان پس از کرونا امنیتی‌تر خواهد بود.
عده‌ای می‌گویند چالش بزرگ قرن بیست و یک در درون خود این تمدن نهفته است و نه بیرون از آن. این تهدیدات نه از جنس زامبی‌های فضایی بلکه آسیب‌هایی است که قراربود با پیشرفتهای فناورانه از بین رفته باشد و از قضا همچنان برجای مانده است. کرونا نشان داد بشر همچنان ضعیف است و برای مقابله با حوادث طبیعی و بیماری‌ها به همدلی و پشتیبانی نیاز دارد. کرونا نه تنها مساجد و کلیساها را خلوت کرد بلکه مجددا پای باورهای مذهبی را نیز به میان جامعه باز کرد .
شبیه‌سازی اپیدمی کرونا ویروس با زمان شیوع طاعون یا همان مرگ سیاه در اروپای قبل از رنسانس به یکی از موضوعات مورد توجه متخصصان علوم دینی بخصوص در کشور ما مبدل شده است. یک نمونه ازین مواجهه را در بحبوحه شیوع کرونا و با تخطئه دانش پزشکی و حمله به دستاوردهای آن از سوی طیف قلیلی از جامعه دینی در ایران می‌توان مورد توجه قرار داد، اما روحانیون پیش رو با آگاهی از تبعات این امر و خطر وصل کردن اسلام با تاریک اندیشی و جزمیت گرایی قرون وسطایی، بلافاصله درصدد ابهام زدایی ازین مسئله برآمدند، این عبارت که" علوم تجربی منافاتی با دانش فقهی ندارد " را می‌توان از درخشان‌ترین دستاوردهای پساکرونایی برای ایران برشمرد.. شاید و بدنبال اتفاقات اخیر، حمله کردن به علوم تجربی و بخصوص دستاوردهای حوزه علوم انسانی نظیر دموکراسی و با الگوهای توسعه جهانی به سادگی قبل نباشد. التهاب کرونا ویروس نه تنها به جایگاه نیایش و باورهای دینی ضربه نزد بلکه انتظار از آن را عقلانی‌تر نمود.
به طور کلی شاید برای ترسیم خطوط تغییراتی که اپیدمی کرونا در مناسبات داخلی و جهانی ایجاد خواهد نمود؛ مقداری زود باشد،حدس و گمان‌ها درخصوص شروع یک رکود اقتصادی، تاثیرات منفی بر صنعت گردشگری، به هم ریختن بازارهای سهام و آشفتگی‌های اقتصادی بخشی ازین تغییرات هستند که ذهن فعالان این حوزه‌ها را به خود مشغول کرده است. ژاپن مجبور شد در یک اتفاق بی‌سابقه بعد از جنگ جهانی دوم المپیک 2020 توکیو را یکسال به تعویق بیاندازد و ضرر 2 میلیارد دلاری را به جان بخرد. ظاهرا باید منتظر خبرهای مشابه دیگری ازین دست باشیم.
موج سوم آلوین تافلر در دهه 90 میلادی و جابجایی قدرت از کشاورزی به اطلاعات و نیز ظهور قدرت نرم جوزف نای سرآغاز عصر جدیدی بود که با خود تحلیل‌های فراوانی را بدنبال داشت. اما امروز شاهد اهمیت یافتن مجدد جغرافیا، مرز، ژئوپلتیک، جمعیت و ثروت‌های طبیعی هستیم. عده‌ای معتقدند ویروس کرونا تحولاتی که در دهه‌های گذشته اتفاق افتاده را معکوس خواهد کرد، زمزمه جابجایی قدرت از غرب به شرق و الگو برداری از مواجهه چینی و هندی در مهار کرونا ویروس و سرایت این الگو برداری به سایر حوزه‌های اقتصادی و سیاسی نیز به گوش می‌رسد. بایستی صبر کرد تا زمان به این سوالات پاسخ دهد.