اعتراض کرونا وارد است!

ناصربدری رز- ویروس کرونا برخلاف زوایای پر ابهام و پنهانش مقید به یک اصل ثابت ولایتغیر عملکردی است.فقیر وغنی،ارباب و رعیت نمیشناسد و شوخی بردار نیست.شگرد منحصربفردی دارد برهر موضعی دربدن انسان بنشیند همچون میهمانی خسته و دل آرام لختی می‌آساید ونفسی تازه میکند اما درهرلحظه مترصد فرصت و روزنه یی هست تاباهجوم ناجوانمردانه به سیستم تنفسی میزبان ودر واقع قربانی خود نقشه شوم خود را عملیاتی کند.فلذا اغراق نیست اگر بگوییم از حیث قیاس عمل وتشابه چالاکی گوی سبقت را از اختلاسگران وطنی ما ربوده است....علاوه بر آن مسری بودن این ویروس منحوس سبب گردیده دراین روزها دامنه اضطراب و استرس شهروندان تشدید یابد.از همین روست که طیف کارشناسی جامعه از جمله روانشناسان وپزشکان متخصص آحاد مردم را به اجتناب از هرگونه استرس واضطراب توصیه میکنند.درهمین راستا رئیس جمهور محترم نیز در سخنرانی چندروز پیش بااین مضمون «...هرکس استرس وتشویش را به جامعه تزریق کند،از یاران کرونا بشمار می‌آید».این دغدغه ارزشمند ایشان دستمایه یی شد برای یادداشت حاضر تا نگارنده مطلب از طرف قشرمحروم وآسیب پذیر جامعه در ارتباط با موضوع بحث چندنکته در قالب اختصار واجمال بیان نماید.
هنوز به یاددارم در ایام طفولیت،موقع برداشت محصول گندم کنار پدرم ایستاده بودم پیرمردی از روستا که سروصورتش زخمی و لباس هایش پاره پاره شده بود،به ما نزد یکترشد وبااشاره به یکی از تپه های آن حوالی گفت:شماچنددقیقه پیش گردبادی (گردوخاک) که از پشت آن تپه به هوا برخاسته بود،ندیدید؟بی درنگ پاسخ دادم:من دیدم.گفت:فرزندم،آن گردباد من بود آن وقت چندنفر از اراذل واوباش باچوب وچماق به جانم افتاده بودند ومرا روی زمین میکشیدند....
یادآوری این خاطره غم انگیز تداعی گر قصه اضطراب و استرس موجود در جامعه میباشد که کمتر کسی گردوخاک به هوا خاسته آنرا دیده وشایدهم عده یی ترجیح داده اند چشمان خود را برآثار سوء آن ببندند.بالطبع با ورود مهمان ناخوانده ویروس کرونا حس استرس و اضطراب در بین لایه های مختلف اجتماعی برجسته تر وملموس تر گشته است اما حقیقت مطلب آن است منشاء پیدایش وزمان اوج تشدید این حس مخرب مختص به این چندروز اخیر نبوده بلکه مربوط به یکی دو دهه گذشته میباشد....
*باافزایش چندبرابری قیمت اجناس وکالاها چندین دوره متوالی درسنوات گذشته،تو گویی به طور ناگهانی و غافلگیرانه به گرداب اضطراب واسترس پرت شدیم.در اثناء نابسامانی های اقتصادی رعب و وحشت بروجودمان مستولی گشت.چراغ امید به فردایی بهتر در دلمان به خاموشی گرایید.ازاین آشفته بازار بهت آور و آب گل آلود اقتصادی هرچندکه رانت خواران و طبقه مرفه جامعه ماهی های درشت تری صید کردند،اما طیف عظیمی از جامعه بویژه قشر فقیر ومحروم پریشان احوال شدند هیچکس صدایشان را نشنید آلام واضطرابشان را التیام نبخشید.


*از آن روزیکه شناسنامه و کارت ملی تعدادی از شهروندان مستاصل حاشیه نشین از بابت خرید نسیه چندقرص نان مصرفی روزانه،توسط نانوایان بعنوان وثیقه دریافت شد،تا با پول یارانه یی در آخر ماه تسویه نمایند،استرس در جانمان لانه کرد و مبهوت و محزون تر شدیم.
*مدتهاست نشاط و شادابی و امید از کوی و برزن ما رخت بر بسته است از روزیکه بیکاری دل تعداد کثیری از جوانانمان را به درد آورد،از زمانیکه بدلیل فقر ونداری دختران تحصیل کرده دیارمان،بدون بهرمندی از رابطه استخدامی و مزایای بیمه،با دستمزد ماهانه حدود سیصد هزار تومان بعنوان فروشنده در مغازه‌ها وفروشگاه های شهر جذب کار میشوند،یعنی با یک حساب سرانگشتی در قبال ارزش ریالی نصف ساندویچ یک روز از دیباچه عمر جوانیشان تورق خورده وتباه میشود،حس استرس ودرماندگی گلویمان را فشرد و عرق شرم بر جبینمان نقش بست.
*لحظه ای که اخبار مربوط به اختلاس،رانت خواری،تبعیض و... میشنویم و یا آنگاه که بوی اسراف و تبذیر از همایش‌ها و جلسات نهادها وسازمانهای دولتی به مشام میرسد،موجی از اضطراب تلخ وگزنده در فضای عمومی شهرها وروستاهایمان
بال میگستراند.
*روزیکه کارگر ساختمانی پس از ساعتها انتظار درمیدان شهر کار پیدا نکرده و بادستان خالی به خانه برگشته و به اتفاق عیال و فرزندانش به سفره خالی خیره میشود مضطرب میشویم و شرمندگی را با تمام وجومان حس میکنیم.
*آنوقت که کودک دستفروشی در خیابان از سوز سرما میلرزد و دستان یخ زده اش را با دود اگزوز اتوبوس ها گرم میکند اضطرابی سرد و فلج کننده را تجربه میکنیم.
*آمارهای مربوط به تلفات انسانی در تصادفات جاده یی،بیکاری،جوانان فاقدامکانات اولیه برای تشکیل خانواده،کودک همسری،طلاق،ناهنجاریهای اجتماعی،جرائم خشن و... حس اضطراب و پریشان حالی را در کالبد جامعه تزریق میکند و... و قس علی هذا.
*آیا تکرار ملال آور اینگونه شوک های روانی،وقایع ناگوار روزمرگی و...در حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی استرس زا و اضطراب آور نیست؟ما بااین نوع پیشینه رفتاری و اضطراب و استرس خودساخته و نهادینه شده میزبان کرونا هستیم.بطور یقین اشاعه حس مخرب استرس و اضطراب در جامعه علاوه بر ایجاد سردرگمی و بدبینی دربین شهروندان،دیوار اعتماد بین مردم و مسئولین را نیز تخریب میسازد.آمار آن دسته از نوجوانان وجوانان کشورمان که با دستپاچگی و استرس،از ترس ابتلا به کرونا به مصرف الکل پناه آورده و جان خود را از دست دادند،به مصداق «ازهول حلیم به دیگ افتادن»موید مطلب بوده ونمونه بارزی از این حس دلهره آور است....
کسی چه میداند،اگر زوایای پیدا و پنهان توصیف شده از فقر و نابرابری های اجتماعی،مانند بیماری کرونا مسری بود،،شاید ناهنجاریهای اجتماعی و معضلات مبتلابه سیر نزولی به خود میگرفت.
شایسته است به دور از هرگونه فرافکنی،بطور واقع بینانه و با متدهای علمی و کارشناسی علل بروز و ظهور استرس و اضطراب در جامعه کالبدشکافی شده و نسخه شفابخشی برای درمان آن ارائه گردد.ناگفته پیداست اگر چشم خود را به واقعیت ها ببندیم ومجموعه استرس ها واضطراب های موجود را به کرونا نسبت دهیم،بی شک کرونا نیز درصدد اعتراض برمی آید در آنصورت موافق انصاف خواهد بود اگربگوییم،اعتراض کرونا وارد است!.
سایر اخبار این روزنامه
بازار مصادره و سرقت ماسک در جهان داغ است در حالیکه هنوز تا زمان آغاز پارلمان یازدهم باقی مانده است و کشور در بحران کرونا گرفتار است اصولگرایان از هم اکنون برای ریاست مجلس به رقابت با یکدیگر و لابی گری مشغول شده اند پیش نویس لغو تحریم‌ها در شرایط تحریم در مجمع عمومی سازمان ملل رد شد، ایران، روسیه و کره شمالی حامی آن بودند اما آمریکا، اتحادیه اروپا مخالفت کردند طرح فاصله گذاری اجتماعی به فاصله‌گذاری هوشمند تبدیل می‌شود کمتر از دوماه دیگر به آغاز به کار رسمی مجلس یازدهم باقیمانده اما عملاً یکی از سه قوه در متن و حاشیه ی مسائل خُرد و کلان کشور و جامعه دیده نمی‌شود؛ آفتاب یزد پاسخ به این سوال را بررسی می‌کند که آیا؛ چرا از این شاخه به آن شاخه می‌پریم؟ مراقب سهمیه ۳۶۰ لیتر بنزین باشید علیرغم هشدار ها دیروز خیابان های تهران و کلانشهر ها پر تردد شد .ناظران مشکلات اقتصادی راتنها دلیل ترک قرنطینه خانگی می دانند مردم بالاخره سفر بروند یا نروند؟! تست مثبت کرونای 40 نفر در اتوبوسرانی تهران همه احتمالات یک حمله بیولوژیک رانندگی در پایتخت را ایمن کنید اعتراض کرونا وارد است!