عصر بازگشت به انقلاب

آرمان ملي– مطهره شفيعي: بازگشت به‌ آرمان‌هاي انقلاب موضوع جديدي نيست و بارها از سوي سياسيون هر دو جناح کشور مطرح شده است مانند محمدجواد حق‌شناس عضو حزب اعتمادملي که اخيرا بيان کرده: «وقتي نشاط در انتخابات نباشد يا انتخاب‌شوندگان نتوانند خواسته‌هاي مردم را محقق کنند، عملا مي‌توان گفت ما فاصله جدي با آرمان‌هاي انقلابيون دهه 40 و 50 گرفته‌ايم. بخش عمده‌اي از جامعه از روند موجود راضي نيست و عملکردهاي سياسي مسئولان قطعا با منويات انقلاب در سال 56 و 57 همخواني کامل ندارد!». اين عضو شوراي شهر کاهش حضور در انتخابات مجلس را نمونه‌اي از سند براي تاييد اظهارات خود عنوان کرد. آنچه حق‌شناس بيان کرد مورد اتفاق نظر بيشتر آناني است که در پديد آمدن انقلاب اسلامي نقش داشتند اما جرياني با سياسي‌کاري و در نظر گرفتن منافع سياسي و جناحي خود به رد اين اظهارات مي‌پردازند.
انگ تحريم انتخابات به اصلاح‌طلبان
اصولگرايان دلواپس پس از انتخابات مجلس که البته به نفع آنها خاتمه يافت به بازارگرمي و متهم کردن اصلاح‌طلبان به نقش داشتن در مشارکت پايين پرداختند اما اشاره‌اي به آن نکردند که اگر اصلاح‌طلبان مسبب مشارکت کم بودند بنابراين بايد تاييد کرد که جايگاه تاثيرگذاري در جامعه دارند و عدم حضور کانديداهاي آنها سبب مشارکت پايين شده است! مشرق نوشته است: «اين ناجوانمردي سياسي از سوي يک رجل سياسي اما در حالي است که او به مردم نمي‌گويد که کاهش مشارکت مردم در انتخابات اولا به‌دليل تحريم انتخابات و تشويق مردم به عدم مشارکت از سوي اصلاح‌طلبان بود و ثانيا به‌دليل ناکارآمدي آنها در مجلس، شوراي شهر و دولت.» تحريم انتخابات از سوي اصلاح‌طلبان صحت ندارد و تنها ابزار دروغين براي تخريب اين جريان است. اگر اصلاح‌طلبان تصميم به تبليغ تحريم انتخابات داشتند بايد به اين سوال پاسخ داده شود که چگونه رهبر اصلاحات به پاي صندوق راي رفت و از برگه‌اي که به همراه داشت نام کانديداهاي مورد نظرش را نوشت تا در صندوق بيندازد يا آيا اصولگرايان مدعي تحريم انتخابات از سوي اصلاح‌طلبان ليست منتسب به مطهري و اظهارات پزشکيان را فراموش کرده‌اند که اينگونه بي‌پروا به انگ زني مشغول هستند؟
اصلاحات احياي انقلاب بود


اصولگرايان دلواپس در ادامه با اشاره به اظهارات حق‌شناس درباره عدم همخواني عملکردها با منويات انقلاب مدعي شده‌اند:‌ «مع‌الوصف بايد به آقاي حق‌شناس و دوستان ايشان اشاره کرد که با چند اغتشاش، بهار نمي‌شود و اکثريت دين‌مدار جامعه ايراني؛ آرمان‌هاي خود را در همين نظام جمهوري اسلامي مي‌جويند نه در آنچه فرماندهان فتنه اقتصادي تصوير مي‌کنند. قبل از محمدجواد حق‌شناس، احمد پورنجاتي و سيدرضا صالحي‌اميري نيز در يادداشت‌هايي؛ فضاي کشور و نظام اسلامي را رو به تخريب و ونداليسم و تقريبا خالي از نکات مثبت ارزيابي کرده بودند!» به واقع يکي از دلايلي که سبب فاصله گرفتن کشور از آرمان‌هاي انقلاب مي‌شود بهره‌برداري سياسي از آن است. نمي‌توان منکر شد اصلاح‌طلبان امروز همان انقلابيون ديروز هستند و تمايلي به فراموش شدن آنچه ندارند که از سوي خودشان پديدار شد البته نمي‌توان اقتضائات زماني را فراموش کرد که سبب به حاشيه رفتن برخي از اين آرمان‌ها شد اما سوءنيت و عمدي که اصولگرايان فاقد نقش در پيروزي انقلاب مدعي آن هستند محلي از اعراب و واقعيت ندارد. نکته قابل توجه آنکه اصلاح‌طلبان قائل به فراموش شدن برخي آرمان‌ها هستند چون خودشان پديدآورنده بودند و دلسوزتر از سايرين نقاط اشتباه و انحراف را تشخيص مي‌دهند مانند سعيد حجاريان تئوريسين جناح اصلاح‌طلب که سال 86 اظهار داشت: «اصلاحات، احياي انقلاب بود. حداقل آزادي و جمهوريت مطرح شده در شعارهاي انقلاب به‌صورت جدي محقق نشده بود. آزادي بيان، آزادي مطبوعات، آزادي تجمعات‌و... چندان وجود نداشت. جمهوريت هم البته نه به شکل جمهوري توده‌اي بلکه به شکل جمهوري سازمان يافته در نهادهاي مدني و احزاب محقق نشده بود. لذا اولين وظيفه ما اين بود که براي محقق شدن شعارهاي اوليه انقلاب اقدامي انجام دهيم». نکته قابل تامل آنجاست که برخي اصولگرايان براي نيل به اهداف سياسي خودشان همين حجاريان را ضدانقلاب مي‌نامند که محسن رفيقدوست مردي از تبار اصولگرايي به «آرمان ملي» گفت: «من سعيد حجاريان را ضد انقلاب نمي‌دانم، حتي سعيد عسگر که قصد ترور سعيد حجاريان را داشت را من به وزارت اطلاعات معرفي کردم و قبل از آن هيچ‌کس خبر نداشت.» ادعاها در مورد سيدرضا‌صالحي اميري و احمدپورنجاتي هم تهي از واقعيت است. صالحي اميري بارها به بيان چرايي وقوع انقلاب اسلامي پرداخته است مانند اينکه گفته بود: «انقلاب اسلامي ما انقلاب فرهنگي است» احمدپور‌نجاتي هم نرسيدن به اهداف انقلاب را تاييد مي‌کند و سال 81 درباره آينده آن گفته بود: «آينده انقلاب اسلامي بستگي زيادي به روندي كه از اين پس اتخاذ كند، دارد. البته اين آينده در كل و با يك نگاه راهبردي آينده‌اي مطلوب است. اما در مجموع ارزيابي من اين است كه ما نسبت به گذشته چند گام پيش رفتيم و بسياري از راه‌هاي ناهموار، هموار شده است. هنوز تا دميدن سحر اين جريان تحولات اصلاحي فرصت داريم، اما به رفتار آينده ما بستگي دارد.» بنابراي ريشه ونداليسم نه در رفتار اصلاح‌طلبان بلکه در کنش‌ها و اعتقادات برخي اصولگرايان نهفته است.
رويکرد اصولگرايان به آرمان‌هاي انقلاب
بازگشت به انقلاب علاوه بر اصلاح‌طلبان، از سوي اصولگرايان دنبال و مطرح مي‌شود و درباره آن بسيار سخن مي‌گويند اما برخي از آنها با اتهام‌زني به اصلاح‌طلبان و مقصر دانستن آنها در فراموش شدن آرمان‌هاي انقلاب، اين مسير را دنبال مي‌کنند. طيف ديگر اصولگرايان مانند محمود احمدي‌نژاد که در سال 84 يعني سال جلوس بر کرسي رياست جمهوري گفت: «بازگشت به انقلاب به معناي بازگشت به ارزش‌هاي انقلابي است»، اما رفتار و عملکرد او و اطرافيانش نشانگر فراموش شدن اظهارات در روزهاي شيرين رسيدن به قدرت بود! برخي اصولگرايان سنتي قائل به بازگشت به انقلاب نيستند و اين مسير را نشانگر تغييرات آرمان‌ها مي‌دانند پس با آن مخالفت مي‌کنند بنابراين تنها يک بخش اعتدالي اصولگرا است که به انحرافاتي در آرمان‌هاي انقلاب و لزوم اصلاح و بازگشت به آن تاکيد دارد.