پساکرونا و معادلات آینده جهان

 
 
 
 


گسترش ويروس کرونا در جهان معادلات سياسي، اقتصادي و نظامي را در سال‌هاي آينده کاملا دگرگون خواهد ساخت. با توجه به شرايط موجود و صرف نظر از اينکه اين ويروس ساخته دست بشر هست يا به طور طبيعي در طبيعت منتشر شده، اين ويروس براي چند دهه آينده تغييرات اساسي ايجاد خواهد کرد. نخست، برهم خوردن معادلات بين‌المللي خواهد بود و شرايطي ايجاد خواهد کرد که آمريکا مجبور خواهد شد رفتار خود را در جهان تغيير دهد. در مقوله اول، اقتصاد سرمايه‌داري غرب دچار فروپاشي خواهد شد و آمريکا در طول چند هفته گذشته متحمل خسارت‌هاي اقتصادي شديدي شده به‌اضافه اينکه در جهان ثابت شده قدرت‌هاي بزرگ غربي از مديريت بحران بالايي برخوردار نيستند. تاکنون ويروس کرونا در طول هفته‌هاي اخير بيش از هفت تريليون دلار به اقتصاد جهان و مخصوصا اقتصاد غرب آسيب رسانده. همچنين در دهه‌هاي آينده تاثيرات خودش را بر سطح تعاملات جهاني باقي خواهد گذاشت. به اعتبار اينکه الان اتحاديه اروپا در حال فروپاشي است، بسياري از کشورهاي اروپايي که در يک شرايط خاصي در کنار هم قرار گرفتند، الان به طور انفرادي عمل مي‌کنند و حفظ همبستگي و همکاري و تعامل در چارچوب اتحاديه اروپا دچار ضعف شده است، همچنين با توجه به اينکه اقتصاد جهان به ويژه اقتصاد کشورهاي اروپايي و آمريکايي دچار تزلزل شده است لذا به نظر مي‌رسد اتحاديه اروپا در آينده از حرکت جمعي براي تعيين سرنوشت جهان خودداري خواهند کرد و به صورت انفرادي منافع خودشان را تامين خواهند نمود. به اين مفهوم که کشورهاي اروپايي منافع خود را با آمريکا گره نخواهند زد و هر يک از کشورها که دچار رکود اقتصادي شده‌اند، در آينده ناچار خواهند شد که منافع خودشان را در منطقه شرق آسيا و غرب آسيا جست‌وجو کنند. در اين زمينه کشورهاي اروپايي ناچار خواهند شد که از آمريکا تبعيت نکنند. فلذا موضوع تحريم‌هاي اعمال شده از سوي آمريکا و غرب عليه برخي کشورهاي جهان مانند ايران تاثيرات خودش را از دست خواهد داد. همچنين نقش هژموني آمريکا در جهان به دليل رکود اقتصادي آمريکا در آينده به شدت کاهش خواهد يافت. فلذا به نظر مي‌رسد که در آينده سلاح‌هاي کشتار جمعي و حتي بمب‌هاي هسته‌اي کارآيي خود را از دست خواهد داد و جهان به سمت تقابل بيولوژيکي به جاي تقابل فيزيکي حرکت خواهد کرد. لذا کرونا تمام معادلات جهاني را در حوزه‌هاي سياسي، اقتصادي و نظامي تغيير خواهد داد و جهان شاهد قطب‌بندي‌هاي جديدي خواهد بود. از سوي ديگر، نفت به‌عنوان يک کالاي استراتژيک جايگاه خود را در سطح جهان از دست خواهد داد و کشورهاي غربي تلاش خواهند کرد به سمت بهره‌گيري از انرژي جديدتري حرکت کنند. اين مساله موجب تضعيف برخي کشورهاي جهان که اقتصاد اين کشورها بر توليدات نفت تکيه دارند، خواهد شد. از جمله اين کشورها عربستان خواهد بود که تاثير خود را بر معادلات جهاني و منطقه‌اي از دست خواهد داد. زيرا کاهش شديد قيمت نفت به شدت بر اقتصاد عربستان تاثير گذاشته است. مجموعه اين رخدادها در دهه‌هاي آينده تاثيرات خود را بر رفتارهاي بين‌المللي باقي خواهد گذاشت به گونه‌اي که قطب‌بندي‌ها در حوزه‌هاي مختلف امنيتي و اقتصادي به سمت تقويت اقتصاد کشورهاي شرق حرکت خواهد کرد و کشورهاي اروپايي در حقيقت تاثير اقتصادي خود را بر جهان از دست خواهند داد و دلار که به‌عنوان مهم‌وترين و رايج‌ترين ارز تاثيرگذار جهاني است، تاثير خود را بر اقتصاد جهاني از دست مي‌دهد.