نمایندگان از میزان اثرگذاری خود بی‌اطلاع هستند

در بحث کارآمدي مجلس نشان داده شده که نمايندگان بايد نسبت به جايگاه خودشان شناخت کافي پيدا کنند اما در حال حاضر اين شناخت براي نمايندگان وجود ندارد و اصولا اين شناخت براي نمايندگان امروز وجود ندارد که آنها تا چه ميزان مي‌توانند اثرگذار باشند اگر نمايندگان با جايگاه خود آشنايي داشته باشند و بدانند چه اقداماتي در حيطه اختيارات آنها وجود دارد راحت‌تر مي‌توانند براي مردم تعيين برنامه کنند. بخشي از جايگاه مجلس به‌دليل عملکرد نادرست تنزل پيدا کرده و برهمين اساس عملکرد افراد هم نقش بسيار زيادي در تثبيت جايگاه آنها دارد بدان معنا که اگر نمايندگان عملکرد درستي داشته باشند جامعه روي آنها حساب باز مي‌کند و مي‌توانند ميزان اثرگذاري مجلس را افزايش بدهند اما اگر عملکرد ضعيف باشد و منافع ملي را به‌طور کامل در نظر نگيرد به طبع اين جايگاه تنزل پيدا مي‌کند چراکه اصلي‌ترين وظيفه نمايندگان رسيدگي به مطالبات مردم است و اگر اين وظيفه را انجام ندهند اين جايگاه تنزل پيدا مي‌کند اما اتفاق ديگري که در اين بين رخ مي‌دهد اين است که درپي تنزل جايگاه مجلس افراد ديگري وارد ميدان مي‌شوند و بر مسند نهاد قانونگذاري مي‌نشينند، به‌طوري که مشاهده مي‌کنند تصميمات مجلس درست نيست يا به نفع مصالح کشور نيست، برهمين اساس هم به عرصه قانونگذاري ورود پيدا مي‌کنند و سعي دارند اين خلأ را جبران کنند. نمايندگان اگر مي‌خواهند کارآمد باشند بايد در تصميم‌گيري‌ها منافع ملي را بهتر در نظر بگيرند و به‌دنبال منافع شخصي نباشند، تلاش ديگر مجلس در راستاي تحکيم جايگاه مجلس بايد در خصوص تعامل با حاکميت شکل بگيرد. در خصوص مجلس يازدهم نمي‌توان از امروز به‌طور دقيق پيش‌بيني کرد چراکه هنوز امتحان خود را پس نداده‌اند اما از نظر سابقه سياسي تعدادي از اين افراد کارنامه سياسي درخشاني ندارند و مردم به ياد دارند که اين افراد در ادوار قبلي چه عملکردي داشتند. تعداد مشخصي که از آنها صحبت مي‌شود در ادوار گذشته مجلس منافع شخصي خود را به منافع ملي کشور ترجيح دادند اما شرايط امروز کشور با زمان آنها متفاوت است و کوچکترين خطا در اين جهت مي‌تواند سطح نارضايتي‌ها را به‌صورت تصاعدي بالا ببرد. اما هنوز هم به‌نظر مي‌رسد رويکرد اين اشخاص در مجلس به همين شکل پيش مي‌رود و بايد بدانند چه آسيب‌هايي را با اين عملکرد به کشور تحميل مي‌کنند.
 
کرونا و چالش اقتدار ملي
حکومت‌هايي که با چالش مردم خود و با چالش‌هاي اقتصادي و اجتماعي فراواني روبه‌رو خواهند بود و شايد سالها طول کشد تا به‌اقتدار گذشته دست يابند و شايد هم هرگز دست نيابند. وليکن جنگ کرونا اصولا باعث شد رابطه مردم و حکومت در ساختار سياسي امروزه جهان دگرگون شود و مردم به‌حقايقي دست يابند که در گذشته به آن توجه نمي‌کردند. امروز مردم جهان دريافته‌اند نبايد فقط به‌اميد حکومت‌هايشان بنشينند و يا آنچه حکومت‌ها تاکنون گفته‌اند لزوما صلاح و مصلحت جامعه نبوده و نيازمند دخالت بيشتر ملت‌ها در سرنوشت خودشان مي‌باشد. آنان فهميدند آنچه را حکومت‌ها به‌عنوان سمبل قدرت به‌ملل خود فروخته‌اند احتمالا ابزاري ناکارا هستند که در چنين مواردي فاقد مشروعيت مي‌باشند. ملل جهان فهميدند ديگر بس است در انتظار حکومت‌ها براي حفظ و حمايت از حيات کره‌‌زمين باقي بمانند و تا دير نشده بايد خودشان آستين بالا زده و از روبه‌رو شدن با جهان تاريک و رمز آلود آينده، خود را نجات دهند.