آقای شهردار چرا؟

مجید ابهری‪-‬ امام علی (ع): «فرزند آدم را دوعمر باید تا با یکی تجربه اندوزد وبا دیگری آن تجربه را به کار بندد؛ افسوس که یکبار بیشتر بدنیا نیاید.» در چهل سال گذشته بسیاری از سازمان ها و ادارات ما تبدیل به مرکز آموزش مدیریت گردیده بود؛مع الاسف هنوز هم بعضا این سنت نامیمون در بعضی از سازمانها مشاهده می شود. در دو دهه قبل که تعهد وتقوی سازمانی معیار وملاک گزینش مدیران بود و در بسیاری از موارد با کمبود متخصص مواجه بودیم، و اجبار در بکارگیری نیروها دایره گزینش را محدود و محدودتر می نمود. اما بعد از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی خوشبختانه امروز ‌محدویت های گذشته در یافتن نیروهای مورد نیاز را ندارند و هردو فرایند تعهد و تخصص را می توان در اکثر نیروها در تمام سطوح‌ ملاحظه کرد. در نهاد های تخصصی مثل شهرداری ها، نیروهای موجود
در بدنه تشکیلاتی توانایی ادامه خدمت وتکمیل روش های اجرایی را داشته و لازم نیست از افراد بیرون از مدار اداری افرادی را وارد کنند.
جناب حناچی بعد از تنش های اجرایی و جناحی و گفتمان های مختلف، مسئولیت بلدیه کلان شهر تهران را به عهده گرفت. با یکدست شدن سیاسی شورای شهر وشهرداری؛ مردم این شهر با امیدواری به حل مشکلات، چشم به آینده دوختند. متاسفانه از همان آغاز به کار شهردار محترم ترجیح بند بدهی ها شروع شد. از آنجا که محکوم نمودن گذشته و انتقال قصورات وکاستی های حال و آینده به پیشنیان بدل به یک فرمول ثابت گردیده این بار نیز این ارثیه نامیمون به میدان آمد. آلودگی های
صوتی و تنفسی ناوگان فرسوده حمل ونقل شهری، کمبود واگن های مترو و آشفتگی های ترافیک شهری برهمان روال سالهای قبل ادامه یافت. حضور شهردار محترم در هیئت دولت (که قبلا رایج نبود)نشان از آغاز روابط مثبت وسازنده با اعضای دولت محترم داشت که این خود امتیاز قابل توجهی به حساب می آمد. شورای شهر که ظاهرا


تنها در مقوله نامگذاری ها و تغییرات آنها فعالیت های
مستمر و مرتبی دارد به گونه ای که تعیین
نام براساس سلیقه وذوق اعضای محترم به اصلی ترین دغدغه این نهاد بدل گردید و تنها گاه‌گاهی بیان نکاتی مثل زیادتر بودن آمار کشته های کرونا درتهران از آمار دولت از سوی بعضی از اعضا بر تنش و دلهره مردم می افزود.مردم یا حداقل نخبگان امور شهری و آسیب شناسی اجتماعی از ترکیب فعلی شورا توقع داشتند که با دعوت وتشکیل
کارگروه های تخصصی وتجربی باریشه یابی آسیب ها
و ارائه راهکارهای حل وفصل به شهرداری به کاهش عوارض و مسایل اجتماعی کمک کنند.
در میان انتصابات مدیران توسط شهردار محترم توقع این بود وهست که افکار عمومی و نظرات تخصصی لحاظ گشته ودر نظر گرفته شوند. مثلا همین آخرین انتصاب آقای شهردار که در دوران سیل استان گلستان همراه با خانواده به خارج از کشور عزیمت نمودند که این رفتار در آن مقطع دشوار، آثار نامطلوبی بر عواطف و احساسات مردم بجای گذاشت. سوال اساسی از‌شهردار محترم این است که اگر نیاز به یک مدیر با تخصص ایشان بود آیا نیروهای موجود در بدنه جوابگوی این نیاز نبود؟ بی اعتنایی به افکار عمومی چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ تا امروز دوبار از شهردار محترم درخواست وقت ملاقات نمودیم که به عنوان جمع آسیب شناسان اجتماعی و اساتید دانشگاه با ایشان ملاقات کرده و بعضی از نکات را براساس تجارب چهل ساله تخصصی دانشگاهی
به اطلاع شان برسانیم؛ دریغ از یک جواب...