عباس میرزا؛ تجدد طلب نا کام

اروپا در قرن 18 میلادی، با گذر از دالا‌ن‌های تاریک قرون وسطی، وارد عصر جدید شده بود و با پشت سر گذاشتن انقلاب صنعتی، از نظر علمی و فنی، رشد مداومی را تجربه می‌کرد؛ رشدی که فاصله میان قدرت‌های اروپایی و قدرت‌های شرقی، همچون ایران را، در عرصه‌های مختلف، بیشتر نمایان و قدرت‌های اروپایی نوپا را، بر امپراتوری‌های کهن شرقی مسلط می ‌کرد. ایران عصر قاجار، هم به دلیل موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و هم، منابع عظیمش، ناچار به رویارویی با این قدرت‌های نوظهور شد. به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، جنگ‌های ایران و روسیه تزاری، نقطه عطفی در رویارویی کشور ما با قدرت‌های جدید اروپایی بود. حس تجاوزطلبی ناشی از قدرت در تزارها که با تصرف بخش‌هایی از خاک ایران همراه شد، آغازگر جنگ‌های طولانی ایران و روس بود. شکست‌های مداوم در این جنگ‌ها و امضای قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای، ضربه سنگینی به حیثیت ایران وارد و برخی از دولتمردان قاجار، همچون عباس‌میرزا را از خواب غفلت بیدار کرد تا نخستین گام ها را در جهت اصلاح امور، آن هم از درون نظام سیاسی، بردارند. جنگ‌های ایران و روس، هرچند آسیب‌های جبران ناپذیری برای ایران داشت و بخش‌های وسیعی از خاک کشور را از ایران جدا کرد، اما در عین حال، باعث شد فردی مانند عباس‌میرزا، با کاستی‌ها و عقب‌ماندگی‌های جامعه ایرانی، نسبت به جهان مدرن آشنا شود و عزم او را برای آغاز ایجاد تغییر، جزم‌ کند؛ تغییراتی که با محوریت ایالت آذربایجان، در ابعاد مختلف نظامی، اقتصادی و فرهنگی آغاز شد.
 ایجاد ارتش نوین
عباس میرزا در این اندیشه بود که چرا سپاهیانش، با همه جانفشانی‌ها و شجاعت‌ها، نتوانستند در برابر ارتش تزار مقاومت کنند و هر بار، با شکستی سنگین‌تر از قبل، میدان را ترک کردند؟ عباس میرزا و مشاور دانشمند او، قائم مقام فراهانی، با پی بردن به دلایل شکست ایرانیان که ریشه در عقب‌ماندگی همه‌جانبه کشور داشت، درصدد جبران آن برآمدند. در این راه، ابتدا قوای نظامی مدرنی به نام «نظام جدید» براساس الگوی ارتش‌های نوین اروپایی ایجاد کردند. عباس میرزا بر تجهیز و نوسازی ارتش ایران تاکید بسیار داشت. در واقع، نظریه «ترقی در پرتو اقتدار نظامی»، اندیشه محوری عباس میرزا و پاسخ اصلی او را در ایجاد دگرگونی سیاسی و اجتماعی و طریق نجات ملک و ملت از عقب‌ماندگی، تشکیل می‌داد. در کنار ملاحظات و مطالعات او درباره‌ اقتدار و تفوق حکومت روسیه تزاری و تاریخ و شکوفایی این کشور و بنیاد جسارت آنها برای یورش به خاک ایران و عثمانی، طبعاً، آگاهی‌های عباس میرزا درباره پیروزی‌های ناپلئون بناپارت و اوضاع اروپا که از راه های گوناگون، از جمله نامه‌های ناپلئون به فتحعلی‌شاه یا گفت و گو با رومیو، ژوبر و دیگر اعضای هیئت ژنرال گاردان حاصل می‌شد، نقشی اساسی در سوق دادن اندیشه عباس میرزا به سوی این نظریه ایفا می‌کرد. بر این اساس، در عصر نبردهای نظامی، میان قدرت‌های بزرگ اروپایی، عباس‌میرزا بیش از پیش به این موضوع می‌اندیشید که ترقی و قدرت یافتن مملکت جز از طریق تقویت قوای نظامی میسر نیست. به همین دلیل، ایجاد ارتش نوین در مرکز تغییرات عباس میرزا قرار گرفت و او، با کمک گرفتن از مستشاران فرانسوی و انگلیسی، نیروی نظامی متشکل و منظمی را شکل داد.
اعزام  محصلان به اروپا


عباس میرزا به این درک رسیده بود که ریشه بسیاری از مشکلات و عقب ماندگی‌های ایران در ضعف علمی و آشنا نبودن ایرانیان با علوم جدید است. به همین دلیل، او از همان سال‌های نخست حکومت در آذربایجان، در پی اعزام محصل از ایران به فرنگ برآمد. عباس میرزا هنگام ملاقات با نمایندگان کشورهای خارجی، از سفرا و مقام‌های انگلیسی گرفته تا فرانسوی، همیشه اعزام دانشجو از ایران به این کشورها را پیشنهاد می‌کرد. این افراد، به طور عمده از میان فرزندان افراد صاحب نفوذ و صاحب منصبان، برگزیده می‌شدند. محصلان ایرانی در زمان او، در چند نوبت به کشورهای مختلف، از جمله انگلیس و فرانسه اعزام شدند تا در علوم نظامی، طب، زبان‌های خارجی، شیمی و مهندسی به تحصیل مشغول شوند. به این ترتیب، عباس میرزا با فرستادن محصلان ایرانی به اروپا و تلاش برای آموزش نیروی انسانی در علوم جدید، راه را برای اصلاح و ترقی کشور در سال‌های بعد گشود.
تلاش در اصلاح امور اداری و حکمرانی
تلاش های عباس میرزا برای تغییر، تنها به ایجاد ارتش منظم و اعزام محصل به اروپا خلاصه نمی‌شد. او در نظام اداری و قضایی کشور نیز، تغییراتی ایجاد کرد. از جمله برنامه‌های اصلاحی او می‌توان به مواردی همچون تفکیک املاک خالصه از موقوفات و توقف تصرفات حکومتی در موقوفات، تعیین «روز مظالم» برای مردمی که به‌واسطه استبداد تاریخی حاکم بر ایران، هیچ‌گاه فرصتی برای سخن با حاکمان و ردّ مظالم نداشتند و تلاش برای اتحاد میان کشورهای اسلامی به ویژه ایران و عثمانی که در آن زمان دو قدرت اصلی جهان اسلام بودند، اشاره کرد. عباس‌میرزا، همچنین، برای رونق بخشیدن به اقتصاد کشور، تلاش خود را برای راه انداختن واحدهای اقتصادی در آذربایجان به کار بست و با هدف حمایت از تولیدات داخلی و استقلال اقتصادی، دستور تعرفه‌گذاری بر کالاهای خارجی را صادر کرد. این اقدام، هرچند باعث ناخشنودی کشورهای خارجی به ویژه انگلستان شد، اما به بهبود شرایط اقتصادی و صنایع آذربایجان، کمک شایانی کرد. از سوی دیگر، عباس‌میرزا با واردکردن ماشین چاپ به ایران، تلاش کرد ایرانیان، علاوه بر ابزار و صنایع جدید، با اندیشه‌های نو نیز آشنا شوند. با این حال، بیشتر این سیاست‌های اصلاحی، به دلیل عمر کوتاه عباس میرزا و مخالفان داخلی و خارجی ناتمام ماند.
دلایل ناکامی اصلاحات عباس‌میرزا
مخالفت های داخلی: علاوه بر اقدامات اخلال‌گرانه کشورهای خارجی در روند ایجاد تغییرات، مخالفت‌های داخلی را، به ویژه از ناحیه دربار و شاهزادگان، باید در زمره دلایل اصلی ناکامی سیاست‌های عباس میرزا به شمار آورد. اقدامات او در داخل کشور از چند سو با مخالفت روبه‌رو شد. از طرفی، شاهزادگان و درباریانی بودند که عباس‌میرزا بخشی از مواجبشان را برای تامین هزینه تغییرات، قطع کرده بود. از سوی دیگر، تعدادی از فرماندهان سپاه قدیم نیز، که آموزش‌های نوین نظامی و تغییر سبک لشکرداری را بر نمی‌تابیدند، همراه با مقاماتی که با ایجاد ارتش نوین، قدرت خود را در معرض خطر می‌دیدند، درصدد برآمدند تا شاه را نسبت به تغییرات و تجددطلبی فرزندش، بدگمان کنند. این مخالفت‌ها هرچند به دلیل علاقه شاه به پسرش، نتوانست قدرت عباس‌میرزا را به خطر اندازد، اما در نهایت عاملی شد تا برنامه‌های اصلاحی او، محدود به آذربایجان بماند و از مرزهای این ایالت فراتر نرود. اتکا به قدرت های خارجی: خوش بینی عباس میرزا به کشورهای خارجی همچون فرانسه و انگلستان که او قصد داشت از آنها به عنوان سدی در برابر هجوم سنگین روسیه تزاری به ایران استفاده کند، عامل ناکامی تلاش‌های  او، به ویژه در بخش نظامی شد. در حالی‌که عباس‌میرزا روی خدمات مستشاران فرانسوی و انگلیسی در ارتش ایران، برای شکست روسیه، حساب کرده بود؛ ابتدا فرانسوی‌ها و سپس انگلیسی‌ها، در بزنگاه‌ تاریخی نبرد ایران و روس، پشت ارتش عباس میرزا را خالی کردند. کمی پس از آغاز تعلیمات اعضای هیئت گاردان در میان قشون ایران، آنان به پیروی از صلح تیلسیت و به دستور صریح ناپلئون، امپراتور فرانسه، برای برقراری صلحی به نفع روس‌ها، دست به تلاش وسیعی زدند. افزون بر این، ژنرال گاردان در لحظات حساسی از جنگ ایران و روسیه نیز، با صراحت تمام به مستشاران نظامی حاضر در آذربایجان دستور داد تا از ادامه تعلیمات نظامی به قوای ایران خودداری کنند. رویکرد انگلیسی‌ها نیز، چیزی جز این نبود.عباس میرزا سرانجام، در پی ناکامی‌های پیاپی، به علت بیماری کبدی، در 44 سالگی درگذشت و پیکرش در حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.