یارگیری‌های سیاسی مجلس با اهداف و شعارهای اقتصادی - معیشتی اصولگرایان در تضاد است

اقتصاد و معیشت یا صندلی ریاست؟!
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: یک استاد جامعه شناسی سیاسی در گفت و گو با آفتاب یزد ضمن طبیعی خواندن برخی سر و صداها
برای رسیدن به برخی جایگاه‌ها در مجلس ‌می‌گوید:
« مجلس یازدهم از منظر سیاسی بسیار به مجلس هفتم شبیه است و اما از منظر عملکردی بعید ‌می‌دانم توفیق خاصی به دست آید که دلایلی متعدد برای آن ‌می‌توان برشمرد.»


دکتر احمدبخشایش اردستانی که تجربه ی نمایندگیِ مجلس نیز در کارنامه ی وی دیده ‌می‌شود ادامه ‌می‌دهد:« دیدگاه‌ها متفاوت است؛ برخی معتقدند موفقیت‌های اقتصادی از کانال سیاست عبور خواهد کرد و برخی معتقدند، اقتصاد صرفاً زبان اقتصاد را متوجه ‌می‌شود فلذا برای به دست آوردن موفقیت‌های اقتصادی باید همگام با تئوری‌های اقتصادی و با اعتماد و اتکا به بخش خصوصی واقعی به دنبال عبور از بحران‌های اقتصادی بود.» این فعال سیاسی ـ دانشگاهی البته خاطر نشان ‌می‌کند:
« حالا که مجلسی یکدست اصولگرا روی کارآمده، فرصتی است تا نهادهای انتخابی ـ انتصابی به دور از گروکشی‌های سیاسی برای برون رفت از دوران سخت اقتصادی، چاره ای کارساز
بیندیشند.»
>در شعار؛ اقتصاد و معیشت ـ در عمل؛ سهم خواهی!
در آستانه ی انتخابات مجلس دهم و به نقل از سخنگوی شورای مرکزی ائتلاف اصولگرایان:« شعار اصولگرایان
در انتخابات"معیشت، امنیت و پیشرفت" است.» این سخن در 20 بهمن 1394 در رسانه‌ها منتشر شده است؛ گوینده کسی نیست جز«غلامعلی حدادعادل»نماینده مردم تهران درآن روزگار!
چهارسال قبل وقتی از سخنگوی شورای مرکزی ائتلاف اصولگرایان پرسیده بودند: «اگر اصولگرایان اکثر کرسی‌های مجلس دهم را به دست بیاورند درباره مشکلاتی از قبیل بیکاری و خروج از رکود چه برنامه‌ای خواهند داشت، گفته بود: اصولگرایان همواره معیشت مردم را مقدم بر هر موضوع دیگری می‌دانند. و تاکید کرده بود: اصولگرایان در مجلس نهم تلاش‌های زیادی برای بهبود وضع اقتصادی و رفع موانع تولید و همچنین مهار تورم داشته‌اند. حداد عادل همچنین با اشاره به برنامه اقتصادی اصولگرایان در مجلس دهم گفته بود: اصولگرایان برای مجلس دهم برنامه اقتصادی مفصلی در راستای مهار تورم، خروج از رکود، معیشت و همچنین بیکاری جوانان دارند که در زمان مقتضی درباره آن توضیحات بیشتری داده خواهد شد.» و اما انتخابات مجلس دهم، همان انتخاباتی بود که بسیاری از جمله غلامعلی حدادعادل نتوانستند بارِ دیگر، کرسی نمایندگی مجلس را حفظ کنند.
>چهار سال گذشت خیلی زود!
فاصله ی زمانیِ 20 بهمن 1398 تا 2 آذر 1398 با سرعتی اعجاب برانگیز گذشت و این بار«رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» که پیشتر با عنوان؛« سخنگوی شورای مرکزی ائتلاف اصولگرایان » فعالیت ‌می‌کرد ـ غلامعلی حداد عادل ـ بازهم از یک اولویت گفت از یک دغدغه که درست چهارسال قبل روی آن دست گذاشته بود: « اهم مشکلات مردم اقتصادی است از این رو یکی از مباحث اصلی ما در شورا، مباحث اقتصادی
است.»
30آذر98 بازهم این غلامعلی حدادعادل بود که در جمع خبرنگاران گفته بود:« نظرسنجی‌های انجام‌شده از سوی مراکز معتبر داخلی حکایت از نارضایتی مردم از دولت و مجلس دارد. و نیز این که: در حال حاضر مشکل اصلی کشور بحث اقتصاد و معیشت است؛ زیرا امروز، تحریم‌های اقتصادی جایگزین جنگ تحمیلی شده است. و در یک تقسیم بندی جزئی تر با بیان اینکه امروز دغدغه اصلی مردم مشکلات اقتصادی است، اظهار ‌می‌دارد: در موضوع اقتصادی، مهم‌ترین مشکل مردم، تورم، بیکاری، تبعیض و تهیه مسکن است.»
این مسئله چند روز مانده به انتخابات مجلس ـ 25 بهمن 1398 ـ نیز تکرار شد و این بار؛ غلامعلی حدادعادل در نامه ای خطاب به«مردم» خاطر نشان کرده بود:«هدف فهرست شورای ائتلاف تشکیل مجلسی با شعار «نجات اقتصاد» است.»
>انتقاد از یارگیریِ سیاسیِ
منتخب مردم تهران در مجلس یازدهم ضمن انتقاد از تشکیل فراکسیون‌های قو‌می‌و قبیله ای برای یارگیری‌های سیاسی در آستانه تشکیل مجلس یازدهم گفت: باید شایسته سالاری معیار انتخاب هیئت رئیسه مجلس باشد. سیدرضا تقوی اگرچه در واکنش به تشکیل فراکسیون‌های قو‌می‌و قبیله‌ای آذری زبان‌ها، زاگرس نشینان، البرز نشینان و... پیش از تشکیل مجلس یازدهم برای تاثیرگذاری در انتخابات هیئت رئیسه گفته است: «تشکیل این فراکسیون به وحدت و یکپارچگی مجلس خدشه وارد می‌کند» اما، کلیدواژه ی این انتقاد در یک عبارت قابل تامل خلاصه ‌می‌شود:«یارگیریِ سیاسی.» تقوی در این باره ‌می‌گوید:
« متاسفانه برای یارگیری سیاسی در آستانه انتخابات هیئت رئیسه مجلس عده‌ای با انگیزه‌های قو‌می‌و قبیله‌ای در مکان‌هایی مانند هتل اسپیناس که محلی برای برگزاری مراسمات اشرافی است جلساتی را برگزار کردند.» و ادامه ‌می‌دهد:
« حضور نمایندگانی که به هر قیمتی بخواهند به پست و موقعیت دست یابند در شان مجلس یازدهم که مجلسی انقلابی، ولایی و
اصول گرا است، نیست.»
>تا امروز هرچه دعوا بوده بر سر صندلی ریاست بوده !
درباره ی ترکیب مجلس یازدهم، حزب و جناح سیاسی و
دغدغه‌های انتخاباتی مجلس؛ دیگر بحث و تحلیلی باقی نمانده است، مجلسی یکپارچه اصولگرا با برخی تفاوت دیدگاه‌ها
از جمله اصولگرایان سنتی، اصولگرایان تندرو، جبهه پایداری،
احمدی نژادی‌ها و... آن گونه که حداد عادل طی ماه‌های اخیر اظهار داشته بود چیزی بالغ بر 11 جناح و نحله‌ی سیاسیِ اصولگرا ذیل « شورای ائتلاف نیروهای انقلاب»
گردِ هم آمدند تا مجلسی با 290 صندلی تشکیل دهند که البته در این میان چندتایی اصلاح طلب و مستقل نیز ‌می‌توان
یافت!
بخشایش اردستانی در ادامه ی گفت و گو با آفتاب یزد به نکته بسیار مهمی‌اشاره کرده ‌می‌گوید:« این که ‌می‌بینید دعوای ریاستِ مجلس تا بدین اندازه پررنگ شده است به چند دلیل است:
>نخست؛ دعواهای حل نشده ی قبلی!
این استاد دانشگاه با گریزی به مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری و برخی رو در رویی‌های سیاسی که سابقه در دولت‌های قبلی دارد مدعی است؛ وقتی پیش چشم مردم برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری شدیدترین تهمت‌ها را به هم روا ‌می‌دارند و بدترین اتهامات را متوجه طرف مقابل ‌می‌کنند و این اتهامات هیچگاه به معنای واقعی کلمه بررسی نمی‌شود که اگر درست است پس کو سزای آن؟ و اگر غلط است پس چرا کسی از کسی شکایت نکرد! یک جایی دوباره این دعواها و اختلافات سرباز ‌می‌کند یک بار در مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری و حالا بر سر صندلی ریاست مجلس.
این گفته ی بخشایش اردستانی ‌می‌تواند متوجه دعواهای مجلس‌های هشتم و نهم با مجموعه ی احمدی نژادی‌ها نیز بشود و آن مجلسی که با ریاست علی لاریجانی، بیشترین درگیری‌ها و چالش‌ها را با دولتین نهم و دهم داشت پس اگر ‌می‌بینیم
برخی وزرای احمدی نژاد و چهره‌های همچنان وفادار به
احمدی نژاد و تفکرات وی سرِ ریاست قالیباف بر مجلس کوتاه نمی‌آیند ‌می‌تواند ریشه در گذشته داشته باشد.
>دوم؛ جزئی نگری مردم و کلی بودن مصوبات!
دکتر بخشایش اردستانی ‌می‌گوید:«اکثر نمایندگان مجلس گاه از شهرستان‌ها و بخش‌های بسیار دورافتاده ‌می‌آیند. این‌ها ‌می‌دانند که مردمان حوزه ی انتخابیه خیلی روی مصوبات کلی مجلس حساسیت ندارند بلکه به دنبال حل مشکلات هرچند کوچک خودشان هستند که ‌می‌تواند به یک وامِ مختصر نیز منتهی شود پس نماینده ای که در مجلس رو در روی مسائل کلان قرار دارد اما در حوزه ی انتخابیه با مسائل جزئی مواجه است ‌می‌کوشد تا از ساز و کارهایی استفاده کند که مورد نقدِ مردم واقع نشود زیرا همگان ‌می‌دانند مردم دست شان به وزیر و معاون رئیس جمهور نمی‌رسد اما به آسانی ‌می‌توانند از نماینده ی منتخب خود با رای ندادن و پشت کردن به وی
انتقام بگیرند.
>سوم؛ فاصله گرفتن مجلس از «در راس امور بودن»
این استاد جامعه شناسی سیاسی ادامه ‌می‌دهد:« هرچه بیشتر مجلس از کارکردهای خود، اقتدار و اثرگذاری خود و نقش اصلی خود در قانونگذاری و نظارت فاصله بگیرد به طور طبیعی دعوا
بر سر برخی پست‌ها و صندلی‌ها نیز پررنگ تر جلوه خواهد کرد زیرا نماینده احساس ‌می‌کند وقتی ‌می‌تواند برای حوزه ی انتخابیه کاری انجام دهد که دستی بر آتش قدرت داشته باشد در صورتی که اگر مجلس مقتدر بوده باشد وقتی مجلس در راس امور باشد فرقی بین نماینده ی شهری 100هزار نفری و ریاست مجلس نیست.
با مداقه در دلایل سه گانه ای که بر شمرده شده شاید بتوان معنای«نماینده» و « نماینده تر» را فهمید زیرا احساس ‌می‌شود در همین مجلس یک دست اصولگرا نیز برخی صرفاً «نماینده» هستند و برخی به واقع« نماینده تر»!
> آشنایی با ساختمان و راهروهای مجلس
احمد بخشایش اردستانی در پایان ‌می‌گوید:« این که این روزها ‌می‌بینید دعوای صندلی این اندازه پررنگ است به این دلایلی است که برشمردم اما مجلسی که دو سوم آن نو شده باشد به طور طبیعی 6 ماه زمان لازم دارد تا به اصطلاح خودش را پیدا کند فلذا منافاتی در این دعواها و شعارهای انتخاباتی نمی‌بینم
هرچند معتقدم این مجلس تنها در صورتی ‌می‌تواند موفق عمل کند که یک تیم قویِ اقتصادی آن را همراهی کند واگرنه در معنای عام شاهد مجلسی ضعیف، ناموفق و گرفتار در چالش‌ها خواهیم بود.
>همه رد صلاحیت‌ها سیاسی نیست!
در گوشه ای از گفته‌های این استاد دانشگاه که روزی ـ روزگاری نماینده ی مجلس نیز بوده است به ساختارهای سیاسی ـ اقتصادی مربوط ‌می‌شود در جایی که رد صلاحیت 7 تا 100 نماینده را طبیعی دانسته ‌می‌گوید:« وقتی نقش نظارتی مجلس به دلیل برخی تعاملات پشت پرده از نماینده دریغ داشته ‌می‌شود به خودی خود دیگر این نماینده نیست که مکانیسم در راس امور بودن را هدایت و مدیریت ‌می‌کند بلکه این سیستم و طریقه است که نماینده را در خود هضم کرده و با خود همراه ‌می‌کند در همین مسیر است که نماینده وارد زد و بندهای اقتصادی ‌می‌شود و در نهایت چهارسال بعد کاندیدای رد صلاحیت است نه انتخاب مجدد!»
بخشایش اردستانی ‌می‌گوید:« این که فکر کنیم همه ی
رد صلاحیت‌های سیاسی است، یعنی داریم خودمان را گول ‌می‌زنیم زیرا به واقع برخی نمایندگان وارد راه‌ها و گروه‌ها و جریاناتی ‌می‌شوند که از نگاه و نظر دستگاه‌های نظارتی دور نمانده و خیلی آسان رد صلاحیت ‌می‌شوند.»
این استاد دانشگاه تاکید ‌می‌کند:« این نقیصه نیز به کاهش قدرت و اقتدار و جایگاه مجلس مربوط است زیرا وقتی نقش نظارتی را از نماینده بگیریم دیگر یک راه برای رسیدن به اهداف ‌می‌ماند و آن تعامل است که در آن افتادن به ورطه ی فساد
موج ‌می‌زند!»
>رئیس سال اول، رئیس تمام چهارسال است!
بخشایش اردستانی در پایان ‌می‌افزاید:«اگرچه مجلس یازدهم را ضعیف و ناموفق ‌می‌دانم اما بهتر است صبر کنیم تا در ادامه ببینیم چه پیش خواهد آمد اما این که ریاست بر مجلس با این حدت و شدت و حساسیت دنبال ‌می‌شود به این دلیل است که در مجلس یازدهم هرکه دعوای اول را ببرد تمام چهارسال رئیس مجلس خواهد بود و اگر ‌می‌بینید برخی گروه‌ها، چهره‌ها و شخصیت‌ها بر سر این مسئله ذره ای کوتاه نمی‌آیند و انعطاف از خود نشان نمی‌دهند به این دلیل است که ‌می‌دانند اگر ریاستِ سال اول را واگذار کنند دیگر محال است بتوانند راهی برای رئیس مجلس شدن بیابند حتی اگر قول و قرارهایی در میان باشد.»
این چهره ی سیاسی ـ دانشگاه تاکید ‌می‌کند:«اساساً نباید مجلس یازدهم را با مجالس قبلی مقایسه کرد زیرا مجالس قبلی به شدت متاثر از «علی لاریجانی» بود و حالا که او نیست برنده ‌می‌تواند 4 سال بر صندلی نخست مجلس تکیه بزند و این یعنی تلاش حداکثری برای رسیدن به صندلی ریاست بر مجلس به هر طریق ممکن!»
سایر اخبار این روزنامه