روزنامه آفتاب یزد
1399/02/28
حسین کاظم پور اردبیلی درگذشتدیپلمات صادق و صریح
آفتاب یزد – گروه سیاسی: شاید هیچ کس فکرش را نمیکرد هفتم تیر 60 که او از بمبگذاری دردفتر حزب جمهوری اسلامی جان سالم به دربرد، روزی معروف شود به آقای اوپک ایران.نامش حسین کاظم پور اردبیلی است. کسی که نه به عنوان چهرهای شناخته شده و مشهور بلکه به عنوان چهرهای اجرایی و تاثیر گذار، دههها بار دیپلماسی و رایزنیها ی ایران را در حوزههای مختلف به دوش میکشید.
او حالا سی و نه سال بعد از تیرماه 60 روز گذشته دار فانی را وداع گفت. قسمت آن بود تاامروز بماند برای دیپلماسی کشورش.
از همراهان همیشگی بیژن زنگنه وزیر نفت. چه در دوره جدید و چه در دوره قدیم.این درست که بیشترین سالهای عمر کاظمپور اردبیلی در وزارت نفت بوده اما حضور وی در عرصه سیاست و دیپلماسی ایران عمری به اندازه عمر چهل ساله انقلاب دارد.
از همان زمان محمد علی رجایی در سال 59 و 60 که وزیر بازرگانی بود و اندکی بعد از آن، چهارسالی به عنوان معاون امور اقتصادی وزیر امورخارجه مشغول به فعالیت شد. سال 64 که رسید پای کاظم پور به وزارت نفت باز شد. به نحوی که چندین سال معاونت امور بینالملل وزیر نفت و عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران شود.
آشنایی اش با امور بین الملل باعث شد تا زمزمههای حضور او به عنوان سفیر نیز مطرح شود اتفاقی که با خاتمه کارش به عنوان معاون امور بین الملل رخ داد او بعد از آن سفیر ایران در ژاپن شد.
اواخر سالهای ریاست جمهوری سرو کار کاظم پور دوباره به نفت افتاد. سال هفتادو چهار که شد نمایندگی ایران در سازمان اوپک را برعهده گرفت و این آغاز یک حضور طولانی مدت در این جایگاه بود. چیزی که بعدها او را تبدیل به آقای اوپک کرد. بقای کاظم پور در این سمت تا اواخر دوره اول دولت احمدینژاد ادامه داشت. یعنی نزدیک به 15 سال حضور در اوپک. با حضور احمدینژاد صنعت نفت ایران بیش از گذشته، در مظان اتهام وجود «مافیای نفتی» و تغییر مدیران باسابقه قرار گرفت. کاظمپور اردبیلی، بیش از دو سال در این شرایط دوام آورد و حتی به عنوان رئیس هیئت عامل اوپک نیز انتخاب شد. تا اینکه موج برکناری مدیران نفتی در سال ۱۳۸۷، بالاخره به کاظمپور رسید و او در اردیبهشت ماه همان سال، از سمت خود کنار گذاشته و بازنشسته شد.هرچند به نظر میامد با رویکرد احمدینژاد او بازنشست شده اما این پایان کارنبود.
روحانی که آمد کاظم پور دوباره به جای قبلی اش بازگشت و چه چیزی بهتر برای او که دوباره با بیژن نامدار زنگنه کار کند. این شد تا از سال 92 تا امروز بازهم در جایگاه نماینده ایران در اوپک مشغول به فعالیت شود و اکنون که در سن 67 سالگی و براثر خونریزی مغزی دار فانی را وداع گفت.
> رویدادهایی که کاظم پور را تاریخی کرد
کاظم پور به چند دلیل در تاریخ معاصر ایران زبانزد شد. نخست این که او نمادی از درگیریهای میان بنی صدر و محمد علی رجایی در نخستین ماههای انقلاب بود. برای حضور او در وزارت بازرگانی بین رئیس جمهور و نخست وزیر وقت، اختلافات زیادی بود تا اینکه مجلس به او رای موافق داد.
دوم جان به در بردنش در حادثه هفتم تیر ماه سال 60 است. میگویند اتفاقا او باید در آن روز پشت تریبون قرار میگرفته و نطق میکرده است اما با حضور شهید بهشتی، دستور جلسه عوض شده او به جای تریبون روی صندلی اش نشسته و همین موضوع باعث شده تا او جزو شهدای آن روز نباشد.
سومین رویدادی که کاظم پور را به عنوان چهرهای تاریخی معرفی میکند، بیتردید گفتگو و رایزنی هایش با آندره کورمیگو؛ وزیر امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی بود.
کاظمپور در زمان جنگ، مذاکره کورمیگو، معروفترین وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی را برعهده داشت. ایران میخواست بداند که آیا شوروی (در زمان جنگ تحمیلی) به رژیم صدام موشک دوربرد داده است یا خیر. ماجرای جدال کاظمپور با وزیر پرقدرت و کسب نتیجه برای ایران را کسی از یاد نمیبرد.
شگردهای فروش نفت ایران در زمان جنگ از جمله هنرهای کاظمپور بود. ماجرای سعودالفیصل و کاظمپور هم در دفاع از منافع ایران شنیدنی است. روزی وزیر خارجه پرسابقه عربستان در حضور آقازاده-وزیرنفت وقت- دست کاظمپور را میگیرد و از او میخواهد تا کمی سرسختیاش را کنار بگذارد. اما او چنین نمیکند، وقتی هم رایزن انرژی آمریکا جلسهای را به چنگ خود درآورده بود ناگهان کاظمپور چنان خودی در جواب او نشان میدهد که ناظران را در همانجا به تشویق وا میدارد.
ازدیگر اتفاقات تاریخی او نامهای است که پس از بازنشستگی اش در دوره احمدینژاد مینویسد، او به دومین وزیر نفت دولت نهم یعنی نوذری نوشت: «نظر به اینکه شما تمایل دارید تا برای من جانشین تعیین کنید...» و به این ترتیب نشان داد که استعفایش «خودخواسته» نیست. میگویند غلامحسین نوذری هم که میدانسته او کیست و چون به او گفته شده بود که باید وی را کنار بگذارند نه در جلسه حضوری که تلفنی از کاظمپور طلب استعفا کرد چون روی چشم در چشم شدن با او را نداشت.
با این حال او که همه به عنوان مرد اول مذاکرات ایران میشناختند در رسانهها حضور پیدا نمیکرد. شاید برای همین باشد که امروز وقتی خبر فوتش انتشار یافت و مقامات ارشد کشور و دیپلماتها در سوگ او نشسته اند برخی متعجب شده اند.
> موفقیت در 5 صبح
علی اکبر فرازی دیپلمات بازنشسته سالهای سال با کاظم پور همکاری داشته است. وی درباره کاظم پور به آفتاب یزد میگوید:
«از ابعاد مختلف میتوان به کاظم پور نگاه کرد، کاظم پور کسی بود که مهارتهای مثال زدنی شغلی داشت، با دید بسیار عمیق و استراتژیک به موضوعات اطرافش نگاه میکرد، برنامه ریز بود و روی برنامه ریزی بسیار تاکید میکرد. مجری توانمند و قوی در امور دیپلماسی بود. کارکردن روی سه وزارتخانه بازرگانی، نفت و امور خارجه و سفارت در ژاپن این را به خوبی نشان میداد. کارهای دیپلماسی و مذاکرات متعدد و مختلف از او شخصیت آبدیده و قویای ساخته بود. به نحوی که در هر یک از مذاکرات چند جانبه که در آن کاظم پور حضور داشت طرف مقابل قطعا احساس میکرد که باید به او احترام بگذارد.»
وی افزود: «در عین حال من شخصیت او را بعد از حدود 40 سال آشنایی میتوانم در دو کلام خلاصه کنم صداقت و صراحت. او به آنچه که که میگفت باور داشت، هیچ وقت برای خوش آمدن محیط و بالادست وپایین دست، نظرش را تغییر نمیداد با کمال صداقت نظرش را بیان میکرد. او نظرات کارشناسی خودش را در لفافه نمیپچید، بلکه با صراحت بیان میکرد و همیشه منافع ملی و کشورش برایش یک اصل خدشه ناپذیر بود و اصلا کوتاه نمیآمد و هرجای پای منافع کشور درمیان بود، میایستاد.»
وی در نمونهای از این مذاکرات بیان میکند :« در سال 2000 برای شرکت در اجلاس سران اوپک عازم کاراکاس شدیم، جلسات کارشناسی در سطوح مختلف برگزار میشد و گزارشات را خدمت ایشان و آقای زنگنه میدادیم. یک روز مانده به آغاز جلسه سران بود. آن موقع جلسهای با حضور ما حدود ساعت 4 بعد ازظهر آغازشد، ما فکر میکردیم که تا هفت – هشت شب جلسه تمام میشود. اما جلسه تا نیمههای شب ادامه داشت و وزرا به جمع بندی نرسیدند. آرام آرام این زمزمه مطرح شد که جلسه تمام شود تا فردا خود روسای کشورها راجع به این بندی که مورد اختلاف است تصمیم
بگیرند. به خاطر دارم نیجریه و عربستان سعودی در یک بند حاضر به مصالحه نبودند. تقریبا هیئت هاخودشان را آماده میکردند که جلسه تمام شود و برای خوردن شام برویم. همان موقع کاظم پور در گوش آقای زنگنه یک مطلبی را گفت آقای زنگنه لبخندی زد.
به محض این لبخند آقای کاظم پور کت خود را در آورد و روی صندلی آویزان کرد و شروع به صحبت کردن کرد. صحبت کردن همانا و ادامه
گرفتن این جلسه تا روشنایی صبح همان. جلسه در بامداد تمام شد، اما با موفقیت. یعنی همان چیزی که مورد نظر هیئت ایرانی بود به ثمر مینشست، یکی از ویژگیهای شخصیتش همین بود که دراوج خستگی و گرسنگی کار رابه نتیجه برساند. آن روز وقتی کاغذها را جمع میکردیم با یک شوخی با آقای زنگنه فضا را تغییر داد تا همه ترغیب به ادامه جلسه شوند. او گاهی با مزاح جلسات را برای تداوم برای رسیدن به یک نتیجه نهایی ادامه میداد به نحوی که آن روز تا صبح درجلسه بودیم. جلسه که با موفقیت تمام شد وقتی که به طرف هتل برمی گشتیم و همه فکر میکردیم که باید صبحانه وشام نخورده دیشب را باهم بخوریم و بخوابیم با کمال تعجب کاظم پور به ما رو کرد و گفت صبحانه را بخورید و بعد به سالن جلسه بیایید تا ببینیم چه باید برای امروز بکنیم چون شروع صبح بیانگر این بود که امروز جلسه روسای جمهور است. او تا این حد انرژی داشت و حاضر نبود از چیزی کوتاه بیاید. جلسهای که 4 بعد از ظهر شروع شده بود تا ساعت 5 صبح روزبعد ادامه یافته بودو بعد از آن هم برنامه ریزی برای رئیس دولت. نشستهایی را که میخواست بینتیجه تمام شود، با همت کاظم پور ادامه مییافت تا به نتیجه برسد.»
> روانشناسی مذاکرات را میدانست
فرازی در ادامه به رفتار دیگر در نوع مذاکرات کاظم پور اشاره میکند و میگوید: «انصافا کاظم پور فرد قدری بود، او روانشناسی مذاکرات را میدانست من بارها میدیدم در مذاکرات که با یک نفر کمتر مزاح و شوخی میکند با یکی بیشتر و با یکی خیلی محکم و جدی. به عبارتی او افراد مقابلش را به لحاظ روانشناسی سبک و سنگین میکرد و میدانست که طرف مقابلش در چه شرایطی است و باید با چه لحنی با اوسخن گفت تا به نتیجه رسید. »
فرازی گفت :«در زمانی که در اکو بودم در اجلاسهای اکو و جلسات چند جانبه شاهد این نوع رفتار او بودم.»
این دیپلمات بازنشسته ایرانی در ادامه میگوید :« کاظم پور اصلا به جلسات دوجانبه و چند جانبه به صرف جلسه و یا سفر نگاه نمیکرد. بسیار از اینکه کسی بخواهد سفر خارجه برود و در آن طرف مذاکره فردی از لحاظ سمتی کمتر از طرف مقابل باشد ناراحت میشد. خیلی محتاط بود و مراقب بود این سفرانجام نشود. اگر یک مقام عالی میخواست به سفری برود که طرف مقابل پایینتر از او بود حتما جلوی سفر را میگرفت، اما برعکس اگر سفر را کسی میخواست برود که مقامش پایین تر از طرف مقابل بود حتما او را تشویق میکرد تا این سفر را انجام بدهد. خیلی مراقب شانیت ایران بود.»
> ابا از رسانهای شدن
اما در رسانهها او چندان سرو کله اش پیدا نمیشد و کمتر چهره وی به تصویر کشیده میشود از فرازی درهمینباره میپرسیم. وی میگوید :« آدمهایی هستند که در قاب تصویر به عنوان یک فرد فراترند، کاظم پور به عنوان یک فرد یا نفر مطرح نبود، به عنوان طیفی از مدیران شایسته و مدیرانی که زحمت میکشیدند شهره بود. اینگونه افراد سعی نمیکنند تا کارهایشان رسانهای شود.در اجلاس چند جانبهای که در آن من خودم مدیر کل چند جانبه وزارت خارجه بودم برگزار میشد وقتی بحث از رسانه و بحث از اهداف نشست دررسانهها بودحتما دیگران را برای پاسخگویی تشویق میکرد و یا دستور اداری میداد تا مسئول مربوطه با خبرنگاران سخن بگوید، یعنی زمانش را هیچ وقت برای کارتبلیغی صرف نمیکرد این به معنای آن نیست که وی با رسانهها بیگانه بود. او در جریان اصحاب رسانه بود و به آنها بسیار احترام میگذاشت و آنها را تکریم میکرد اما درباره اینکه وقتی برای تبلیغ خودش بگذارد چنین نبود و به شدت ازاین کار ابا میکرد.
سایر اخبار این روزنامه
راهپیمایی خودرویی روز قدس در تهران؛ برگزاری سراسری نماز عید فطر در مساجد
غرامت را باید گروههای خودسر پرداخت کنند
ترس در دل بورسیها افتاد
یارگیریهای سیاسی مجلس با اهداف و شعارهای اقتصادی - معیشتی اصولگرایان در تضاد است
پشت پرده رگبار پیامکهای بازنشستگان و معلمان به نمایندگان
آمار رسمی در مورد تعداد خرید و فروش کودک نداریم
شرایط عجیب برخی بانکها برای افتتاح حساب
آوارگی مستاجران در عصر کرونا
شمس الدین حسینی منتخب مجلس یازدهم و وزیر دولت دهم این روزها بیش از هرکسی با کلیدواژه «احمدینژاد» مصاحبه میکند او که همیشه رابطهای خوب با رئیس جمهور سابق داشته در مجلس یازدهم چه نقشی خواهد داشت
حسین کاظم پور اردبیلی درگذشتدیپلمات صادق و صریح
دلارِ «جهانگیری»پرایدِ «خیابانی»
روسیه و بازی در تنش ایران-آمریکا
ماه رمضان دانشگاه کاربردی رفتارهای مومنانه
او باید دبیر کل اوپک میشد
خرده فرهنگهای معارض را دریابید