روزنامه آفتاب یزد
1399/02/29
اصلاح ساختاری دیپلماسی لازمه جهان پساکرونا
محمد قره باغی- پساکرونا یکی از کلیدواژههایی است که این روزها در رسانهها و تحلیل بسیاری از متفکران و اندیشمندان بیان میشود. بسیاری از تحلیلها عموماً به این موضوع معطوف است که در جهان پساکرونا چه کشور و یا کشورهایی در عرصه جهانی نقش تعیینکننده و مهمی را در مقام اَبرقدرتی در اختیار خواهند داشت. اما آنچه برای ما حائز اهمیت است نقش و جایگاه ایران در عرصه بینالمللی است. براین اساس دو چشمانداز در جهان پساکرونا میتوان برای ایران متصور بود به این صورت که یا در همین جایگاه فعلی خود تثبیت شود و جایگاه کنونی خود را حفظ میکند و یا در جایگاه و مسئولیت بینالمللی ایفای نقش میکند.به باور نگارنده، ایران با توجه به افقهایی که برای خود در نظر گرفته، میتواند نقشی سازنده و محوری در جهان پساکرونا ایفا کند. اما این مهم نیازمند برخی تحولات و دگرگونیهایی است تا کشور بتواند پتانسیل و توان ایفای نقش بینالمللی را داشته باشد از این رو برای ایفای نقش بینالمللی نیاز است دستگاه دیپلماسی و روابط خارجه قوی و فعالتری نسبت به آنچه اکنون وجود دارد، داشته باشیم. ضمن پذیرش این نکته که کار وزارت امور خارجه عملاً سیاست گذاری نیست، بلکه پیادهسازی و اجرای سیاستهای تدوین شده و تلاش برای به ثمر رسیدن اهداف کلان حکومت با استفاده از ادوات و ابزار دیپلماتیک است. به باور بسیاری از کارشناسان و فعالان سیاسی، متاسفانه دستگاه دیپلماسی کشور در نگاه کلان و کلی نتوانسته اهداف و برنامههای تدوین شده جمهوری اسلامی ایران را به نحو قابل قبولتری به سرانجام برساند. البته این به معنی زیر سوال بردن دستگاه دیپلماسی کشور نیست، بلکه صرفاً نقدهایی است که به این دستگاه وارد است. به طور یقین این دستگاه با وجود وزرای امور خارجه و توانمندیهایی که این نهاد دولتی از ابتدای انقلاب تا به امروز از خود نشان داده، تاثیرگذاری خیرکنندهای داشته که برهمگان روشن است و در این میان میتوان به مواردی همچون امضای قطعنامه ۵۹۸ که به هشت سال جنگ ایران و عراق پایان داد و یا در مورد اخیر توافقنامه برجام که باعث تغییر چهره بینالمللی و منطقهای ایران شد و همچنین به دو دهه مناقشه هستهای ایران با جهان با احقاق حق غنیسازی و برخورداری ایران از انرژی اتمی پایان داد،
اشاره کرد.
براین اساس در تشریح مشکلات حاکم بر دستگاه دیپلماتیک کشور باید گفت که منطق و کارکرد حاکم بر دستگاه دیپلماسی کشور، اداره و پیشبرد دیپلماسی به صورت خطی و دستوری است و عموماً دستگاه دیپلماسی ما از نوآوری، تنوع و حرکت ابداعی خاص تهی بوده و یا نوآوری در آن بسیار کم دیده میشود. به بیان دیگر دستگاه دیپلماسی کشور به صورت کلاسیک و تئوریک عمل میکند و کلیت این دستگاه هیچ تناسبی با دیپلماسی جهان کنونی که انعطاف پذیر و پویایی در کنار همگرایی و کنشگری در محوریت آن است را ندارد. البته این مشکل محدود به یک دولت خاصی نبود و نیست و مشکلی است که از گذشته تاکنون وجود داشته و ما هنوز نتوانستهایم آن را به طور کامل حل و فصل کنیم. خوشبختانه در سالهای اخیر اقدامها و تغییرات گستردهای صورت گرفته اما این اصلاحات و اقدامها با توجه به توانمندی و پتانسیل جاری و ساری دستگاه دیپلماسی کشور کافی نبوده است. البته همه مشکلات به ساختار حاکم بر دستگاه دیپلماسی مختص نمیشود، بلکه مشکلات عدیدهای در منابع انسانی که در دستگاه دیپلماسی کشور فعالیت میکنند به روشنی دیده میشود، چراکه در نمای کلی بسیاری از سفرا و مسئولان کنسولگری اعتقادی به خودکفایی ندارند و
صرفاً گمان میکنند دیپلماسی فقط برای دیپلماسی است در حالی که دیپلماسی برای اقتصاد، فرهنگ و اهداف امنیتی، سیاسی و... است. فارغ از عملکرد قابل تحسین برخی سفرا که تمام بار دستگاه دیپلماسی را به تنهایی به دوش میکشند اما متاسفانه در نگاه کلی و کلان برخی دیپلماتهای ما در حوزه فعالیتهای دیپلماتیک خود بسیار منفعلانه عمل میکنند و دیپلماسی اقتصادی را به صورت گسترده و جامع انجام نمیدهند و یا اگر هم انجام میدهند در حدی نیست که بتوان به آن اکتفا کرد، این در حالی است که کشور به دلیل تحریمهای یکجانبه امریکا بیش از پیش نیازمند آن است که سفرا با رایزنی و دیپلماسی اقتصادی که انجام میدهند اثر این تحریمها را تقلیل و کاهش دهند. دقیقا کاری که کشور چین انجام میدهد که با کمک تیم کارشناسی اقتصادی حاضر در سفارتخانههای خود، پتانسیلهای اقتصادی آن کشور را به صورت تخصصی و جزئی آنالیز میکنند. یا دولت ترکیه تلاش کرده که تعداد کنسولگریهای خود را در شهرهای مختلف کشورها برای شدت بخشیدن به روند دیپلماسی اقتصادی افزایش دهد از این رو نیاز است که در تمام سفارتخانههای ما نیز همراه با شخص سفیر، تیمی از متخصصان و کارشناسان اقتصادی قوی (که به فکر منافع ملی باشند تا سکویی برای پرش و ساختن زندگی بهتر) در کشورهای دیگر وجود داشته باشد که مطالعات جامع و دقیق برای پیشبرد اهداف کلان و استراتژیکی کشور انجام دهند. این کارشناسان و رایزنها همه ابعاد مختلف کشور هدف را بصورت دقیق رصد و پالایش کنند تا براساس خواست و نیازهای کشورمان روابط سیاسی، و اقتصادی را گسترش دهیم. از سوی دیگر ساختار غلط اداره دیپلماسی در ایران باعث شده تا عملا کارشناسی و تخصص مسائل مختلف یک حوزه جغرافیایی معنا نداشته باشد؛ از این رو به راحتی یک کارشناس متخصص یک منطقه به منطقهای دیگر اعزام میشود، حال به این مسائل باید به نبود تسلط به زبان و فرهنگ آن کشور، نداشتن همت و پیگیری لازم، بیتوجه به اصل شایسته سالاری و... نیز اضافه کرد.
سایر اخبار این روزنامه
چرا مسئولین رسانه ها را جدی نمی گیرند؟
پایان دعوا بر سر صندلی
نشست نمایندگان تشکلهای دانشجویی با رهبر معظم انقلاب اسلامی
ماجرای دریای کارائیب
قهر- پادرمیانی- آشتی
شعیب بهمن در گفتگو با «آفتاب یزد» درباره گمانه زنیهای آینده همکاری میان ایران، روسیه و سوریه
نیاز پاستور به دکتر؟
گفت و گوی آفتاب یزد با بانویی که ورزش باستانی و حضور در گود زورخانه را حق مسلم زنان کشورمان می داند
مهم تر از پزشکی...
دریا دلان تسلیت....
بازگشایی مدارس روی لبه هشدار!
اندیشه دکتر مصدق
اصلاح ساختاری دیپلماسی لازمه جهان پساکرونا