استراتژی منطقه‌ای آمریکا تغییر می‌کند؟

دونالد ترامپ در سه سال و نيم گذشته به خوبي سعودي‌ها را دوشيد، به ويژه اينکه بن سلمان، وليعهد عربستان، نقطه ضعف‌هاي بزرگي را از خود به جاي گذاشت که باعث شد بهانه‌هايي دست ترامپ داده شود. در کنار اين مسائل، عربستان اشتباهات زيادي ازجمله در روابطش با ايران کرد و در پي تيره شدن روابط و نگراني از تهديداتي که از جانب ايران متصور بود، مجبور شد خود را به آمريکا وابسته کند. در شرايطي که دوره ترامپ رو به پايان است، آمريکا با چند مساله مواجه شده است؛ قيمت نفت به شدت کاهش يافته و دو و نيم ميليون نيروي خدماتي شرکت‌هاي استخراج نفت ممکن است بيکار شوند، موضوعي که براي آمريکا به ويژه در آستانه انتخابات، بسيار اهميت دارد. ترامپ اصرار داشت عربستان توليد را کاهش دهد، اما عربستان اين اقدام را مقداري دير انجام داد. از سويي اقتصاد دنيا به دليل شيوع کرونا با رکود و کاهش مصرف نفت مواجه بودواقدام عربستان هم عاملي براي پايين آمدن بيشتر قيمت نفت شد. اين مساله ترامپ را بسيار عصباني کرد چراکه بن سلمان دستوري را که آن زمان بايد اجرا مي‌کرد، با تاخير عملي کرد. اين موضوع بهانه‌اي براي ترامپ شد تا عربستان را مواخذه کند؛ به ويژه آنکه نماينده‌هاي سنا و کنگره هم بر اين مساله تاکيد داشتند که بايد با عربستان برخوردي داشت. سعودي‌ها هميشه به آمريکايي‌ها باج‌هايي به صورت پول، هدايا يا با خريد تسليحات و دريافت خدمات براي آموزش‌هاي نظامي مي‌دادند. با پايين آمدن شديد قيمت نفت ديگر سعودي‌ها پول‌هاي هنگفت 110 ميليارد دلار و 50 ميليارد دلار براي امضاي قرارداد ندارند و خودشان با کسري شديد بودجه مواجه هستند؛ بنابراين ترامپ مي‌داند که مانند سه سال گذشته به راحتي نمي‌تواند سعودي‌ها را بدوشد. اکنون کاهش قيمت نفت باعث شده ديگر محصولات آمريکايي هم در بازار سعودي يا در بازار خليج فارس کمتر خريدار داشته باشد، چراکه آنها هم با کاهش منابع مالي مواجه هستند. از طرفي سرمايه‌گذاري‌هاي آنها در آمريکا و ارتباطات بانکي گسترده و فعاليت‌هاي اقتصادي هم که داشتند، کاهش يافته است بنابراين در نظر ترامپ آنها ديگر منبع درآمدي خوبي نيستند. در واقع ترامپ احتمال مي‌دهد که حضور آمريکا در اين کشورها مي‌تواند به اين مساله شدت ببخشد و به علاوه اين حضور هزينه‌هاي سنگيني دارد که سعودي‌ها با توجه به کسري بودجه‌اي که دارند، نمي‌توانند آن را به طور کامل پرداخت کنند. هرچند که تصميم آمريکا مبني بر جابجايي تجهيزات نظامي از عربستان به صورت رسمي اعلام شده اما هنوز قطعي نيست. به طور کلي نگارنده تصور نمي‌کند بن سلمان کسي باشد که بتواند در مقابل آمريکا قد علم کند. او نقطه ضعف‌هاي بزرگي ازجمله در رابطه با قتل جمال خاشقچي از خود نشان داد. آمريکايي‌ها مي‌توانند به راحتي با دستاويز قرار دادن آنها او را به دادگاه بين‌المللي کيفري ببرند، به ويژه اينکه ترکيه هم روي اين قضيه کار مي‌کند. آمريکا آن چنان در نيم دهه گذشته نفوذ اطلاعاتي و سياسي در عربستان به دست آورده و ارتباطاتي قوي شکل داده است که مي‌تواند شاهزاده‌ها را در کنار هم جمع کند و با شکل دادن به اجماعي آنها را مدعي کند. به همين دليل نمي‌توان انتظار تغييري استراتژيک در روابط عربستان و آمريکا داشت.