مجلس یازدهم و چشم‌انداز پیش‌رو

 
 
 
 


 
 
مجلس يازدهم از منظر بافت موضوعي، از ديدگاه بافت موقعيتي و مهم‌تر از آن از منظر بافت متني با چالش‌هاي جدي روبه‌رو خواهد بود. از منظر بافت متن اين مجلس مجلسي اصولگراست که بايد نماينده درصد کمي از مردمان ملت و در عين حال پاسخگوي به همه مردم در امور مربوطه باشد. اصولگرايان هرگاه که رقباي آنها بر سرکار بوده‌اند بدون‌توجه به سابقه تاريخي ناشي از روي کار آمدن آنها را ميراث‌دار تمام چالش‌ها، بحران‌ها و مسائل موجود در جامعه دانسته‌اند. اگر دولت‌هاي نهم و دهم سر‌کار آمده، چه خوبي‌ها و چه بدي‌هاي آن را ناديده انگاشته و تنها با روي کارآمدن دولت يازدهم و دوازدهم همه مسائل و ميراث دولت‌هاي قبل را بر سر دولت يازدهم و دوازدهم فرود آورده‌اند و با بيان نقاط ضعف و ناکارآمدي دولت در پاسخگويي به نيازها و خواسته‌هاي مردم به نقد و نفي جدي آن پرداخته‌اند. اکنون مجلسي سر‌ کار مي‌آيد که اصولگراست و بافت قدرت از آن حمايت مي‌کند و عناصري در آن حضور خواهند يافت که نقادان صريح و واضح عملکرد دولت بوده و ادعاهاي متفاوتي را در ارتباط با نقش قانونگذاران در مجلس دهم براي ايجاد فضاي مناسب در حل مسائل مطرح کرده‌اند. زمان آن است که آنها در اين بافت جوابگوي مردمي باشند که همه آن مسائل را در گرو عملکرد آنها برخواهند ساخت. آنهايي که مي‌گفتند مجلس بايد در راس همه امور باشد اکنون مجلسي را درخواست مي‌کنند که بنا به ادعاي آنها در راس همه امور بتواند تاثيرگذار باشد. اين در حالي است که اين مجلس در تهران با حدود 10 درصد آراي مردم به ميدان آمده، اما 10 درصد آراي مردم در عمل و از منظر قانوني با صددرصد آرا تفاوتي ندارد و اکنون آنها نماينده مجلس هستند، اما نمي‌توانند مدعي باشند که نماينده همه مردم تهران يا درصد بالايي از مردم هستند که اين در سپهر فعاليت آنها در چهار سال سايه خواهد افکند. ميزان مشارکت در جامعه کاهش يافته، بحران اعتماد به بحران اعتبار تبديل شده، رهايي از اکنون‌ زدگي خود را به نمايش مي‌گذارد و اگر بحران کرونا نبود نقد و بررسي انتخابات دوم اسفندماه ابعاد گوناگوني به خود مي‌گرفت. لذا در اين بافت موقعيتي مجلس يازدهم سرکار مي‌آيد و نمي‌تواند مدعي حضور اصلاح‌طلبان شود. معدود اصلاح‌طلبان و ميانه‌روهايي که در مجلس حضور دارند بسيار ضعيف‌تر از آن هستند که بتوانند در فرآيند مجلس تاثير بگذارند. انتخابات رياست‌جمهوري آتي هدف‌گذاري مي‌شود و بدين ترتيب رقابت اصولگرايان در درون مجلس متوجه انتخابات آينده است. نشانه آن در ارتباط با شکل دادن به هيأت رئيسه مجلس کنوني خود را به نمايش مي‌گذارد و همين ميزان فعاليت و سفرهاي استاني براي شکل دادن به رياست مجلس آينده نشان‌دهنده اصطکاک شديد ميان اصولگرايان در جهت کسب کرسي‌هاي قدرت است. اگر آنها بخواهند مخالفان خود را طرد کنند در يک بافت موقعيتي به طرد مي‌پردازند که گردونه موجود را تهي‌تر مي‌سازد و افراد را به بيرون دايره هل مي‌دهد. اين امر مي‌تواند در بافت موقعيتي مسائل منطقه‌اي و بين‌المللي خطرناک باشد. از منظر بافت موضوعي نيز مجلس دچار نقص شده است. مجلس در چندين دوره گذشته نشان داده در پاره‌اي مواقع که ضرورت دارد قوي عمل نمي‌کند و نمي‌تواند مستقل تصميم بگيرد، چراکه عناصر بيروني توانسته‌اند اراده خود را بر مجلس حاکم کنند. مجلس اصولگرا همخواني بيشتري با نهادهاي فرامجلس از خود نشان خواهد داد و اين همکاري و هماهنگي بيشتر در زمينه‌هاي گوناگون افکار عمومي قضاوت‌هاي گوناگوني را برخواهد انگيخت که مي‌تواند، تشديد‌کننده بافت متن و بافت موقعيتي باشد که به تحليل آن نشستيم. بنابراين چشم‌اندازه آينده مجلس يازدهم نشان‌دهنده مجلس با تکانه‌هاي شديد در زماني با تکانه‌هاي بزرگ خواهد بود.