روزنامه آرمان ملی
1399/03/11
معلمان حقوق بیدردسر میگیرید؟
«شما معلمان در خانه نشستهايد و حقوق راحت و بيدردسر ميگيريد»، آن چنان قلبم به درد آمد که هر چه خواستم سکوت کنم برايم ناگوار بود.. از افرادي که شغلهاي ديگري دارند و درآمدي بهتر دارند اين جمله دردآور را ميشنوم. بارها از خودم سوال کردم که چرا اين جمله حق من و ديگر معلمان شده است؟ بارها از خودم سوال کردم مگر ما کارمند دولت نيستيم، پس چرا چنين نگاهي به ما ميشود؟ در کتاب تاريخ خواندهام زماني که از سلطان سنجر سلجوقي پرسيدند: «از چه روي حکومتت اين چنين به زوال گرويد؟ پاسخ داد از آن روي که آدمهاي کلان را به کارهاي خُرد گماردم و آدمهاي خُرد را به کارهاي کلان و نه هيچ کدام نتوانست از پس مسئوليت خويش برآيند و به اين صورت کشور به نابودي رسيد». آري در ايران باستان اين واقعيت تلخ نشان ميدهد که کساني که مسئوليت دارند بايد دانش آن کار را داشته باشند و نه هر کسي را که اندک سوادي داشت در مديريت، ميتواند مسئوليتي چنين سخت را برعهده گيرد. آموزش و پرورش اولويت جدي دولت و دولتها نيست. ميگويند تعداد معلمهايي که حقوق ميگيرند بسيار زياد است اما چرا هيچ وقت نگفتهاند و نميگويند تعداد کل معلمها از مجموع تعداد کارمندان تمام وزارتخانههايي که حقوق کارمندانشان از حقوق معلمها بيشتر است، دو بلکه سه برابراند؟ پاسخ واضح است. آنچه در جامعه نمود بيشتري دارد فقط معلم است. خانوادهها فرزندانشان را براي تربيت و آموزش به مدارس ميفرستند. همين دانشآموزان فردا به شغلهايي روي ميآورند که نتيجه خروجي همين وزارت آموزش و پرورش است. اما آموزش و پرورش را مدتي است که دو تکه کردهاند. آموزش و پروش دولتي و آموزش و پرورش خصوصي. دانشآموزان نيز دو قسمتاند. دانشآموزان مدارس دولتي و دانشآموزان مدارس خصوصي و وضعيت اين است که کساني که مدارس خصوصي را اداره ميکنند اغلب يا مسئوليت دولتي دارند در بخشهاي ديگر و يا افرادي دنبال سود شخصي خود. والديني که براي ثبت نام فرزند خود 20 ميليون تومان شهريه ميپردازند با والديني که فرزند خود را در مدرسه دولتي ثبت نام ميکنند هم متفاوت است. تفاوت اين دو نفر در وضعيت زندگيشان خلاصه ميشود. سادهتر بگويم فقير و غني. افرادي که ماهانه زير خطر فقر درآمد دارند نميتوانند امکانات عالي براي خود و خانوادهشان فراهم کنند. همه چيز بر ميگردد به آموزش و پروش. يک کشور به سرباز نياز دارد، به کارگر نياز دارد، به مهندس و معلم و قاضي نيز نياز دارد. اما اگر همه آنهايي که داراي موقعيت هستند و از مدارس خصوصي فارغ التحصيل شدهاند در جايگاههايي که شايد هيچ تلاشي براي آن نکردهاند قرار بگيرند، اتفاقي که رخ ميدهد اين است که نارضايتي پديدار ميشود و اين همان نقطه مشکل زاست که دشمنان اين کشور در پي سوءاستفاده از آن هستند. معلم خود فداي کشور ميشود. فداي ارزشهاي اين سرزمين و انقلاب ميشود. اما به اين سوال جواب دهيد که چه کسي پاسخ خدمات معلم را مي دهد؟
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
جنگ ترامپ عليه شبكههاي اجتماعي
تصويب لايحه ضعيف برای زنان حمايت نمیآورد
خاييز؛ خاكستر اختلافات قومي
بازداشت دو مسئول در پی مرگ «آسیه پناهی»
ماجرای کارت هدیههای نهادی که پس داده شد!
عصر کهنسالان موتلفه پایان مییابد؟
جایگاه مجلس روزبهروز سقوط خواهد کرد
پايان معافيتهاي برجام تا٦٠روز ديگر
کشف بیش از ۳۰ هزار مدرک جعلی در میدان انقلاب
مبارزه با فساد در اختيار قوه قضائيه است، نه مجلس
كرونا و سونامی اخبار منفي
علی لاریجانی و انتخابات ۱۴۰۰
معلمان حقوق بیدردسر میگیرید؟
آیا ظریف رئیسجمهور آینده است؟