روزنامه آرمان ملی
1399/03/11
آیا ظریف رئیسجمهور آینده است؟
از همان آغاز وزارت دکتر ظريف که همراه شد با واگذاري کامل پرونده مذاکرات هستهاي به وزارت امور خارجه، دکتر ظريف در قامت يک منجي براي ايران مطرح شدند. فضاسازيهاي رسانهاي شخص دکتر ظريف و استفاده زيرکانه از رسانه براي نمايش هرچه بيشتر نقش اثرگذار ايشان در فرآيند مذاکرات را ميتوان سياست تبليغاتي بسيار اثرگذار دانست. دکتر ظريف در پايان مذاکرات هستهاي ايران و 1+5 و توافق برجام، تبديل به ديپلمات منجي شدند. محمدجواد ظريف را بايد وزير دپيلمات هنرمند و پرستيژگرا دانست که بخش مهمي از وظايف کاري خود را با بهرهگيري از هنر سياسي و ديپلماسي خود انجام ميدهد و بهترين سياستگذار در اين زمينه هستند. ماجراي چند بار استعفا را ميتوان مثال آورد که ضمن يک سياست اعتراضي بار ديگر حمايت رسانهاي، سران کشور و شهروندان را براي خود فراهم کردند. يکي از جلوههاي کاري دکتر ظريف و هنرمندي ايشان را ميتوان عدم پذيرش نابسامانيها و شکستهاي ديپلماتيک ايران از سوي ايشان و از طرف ديگر انحصار مطلق تمام موفقيتها و پيروزيهاي ديپلماتيک به نفع خودشان دانست. آقاي ظريف اين ظرافت را دارند که با هنرمندي خاص، تمام شکستها و ناکارآمدي سياستها و فرآيند اجراي آنها را متوجه ساير افراد، سازمانها و نهادهاي داخلي و خارجي کند تا مسئوليت اينگونه شکستها متوجه وزارت امور خارجه يا شخص وزير خارجه دانسته نشود. در واقع محمدجواد ظريف خود را يک وزير ديپلمات شکستناپذير و کامروا دانسته و از تمام ابزارهاي موجود براي نمايش چنين تصوري در افکار عمومي نيز بهره بردهاند. بخش مهمي از سياستگذاري خارجي ايران طي 7 سال اخير منسوب به شخصيت، نقش و رفتار محمدجواد ظريف بوده است. در واقع سياست خارجي ايران و حتي سياستگذاري عمومي کشور که بهگونهاي عجيب به مذاکرات هستهاي، مذاکره و تعامل با آمريکا و در نهايت توافق برجام منوط شده بود، به ميداني براي قدرتيابي و قدرتنمايي دکتر ظريف تبديل شد. برخي معتقدند کار محمدجواد ظريف با پايان برجام، پايان يافته و مرگ برجام مساوي با مرگ سياسي دکتر ظريف است. در واقع دکتر ظريف براي ادامه حيات سياسي خود، نياز به يک چرخش بنيادين در سياست خود دارند تا مرگ برجام مساوي با مرگ سياسي ظريف نباشد. اکنون که تنها يک سال تا برگزاري انتخابات سيزدهمين دوره رياست جمهوري ايران زمان باقي مانده و مقبوليت و مشروعيت اغلب شخصيتهاي حامي دولت کنوني و طيف اصلاحطلبان در افکار عمومي دچار افت شده و افرادي مانند اسحاق جهانگيري و محمدرضا عارف نيز شانسي براي کسب رأي ندارند و از سوي ديگر طيف جوان حامي دولت مانند: محمدجواد آذريجهرمي و سورنا ستاري نيز تنها کانديداي فضاي مجازي هستند، شانس محمدجواد ظريف از همه گزينههاي احتمالي طيف طرفدار دولت کنوني و اصلاحطالبان براي کسب رأي، بيشتر است. نتيجه انتخابات رياست جمهوري آمريکا و احتمال (بسيار کم) رأي آوردن دموکراتها در اين انتخابات نيز ميتواند يک امتياز مثبت براي اعلام کانديداتوري و حتي کسب رأي دکتر ظريف باشد. بهنظر ميآيد محمدجواد ظريف يک بازي و سياستگذاري ظريفي را در فضاي انتخابات رياست جمهوري 1400 دنبال ميکند تا با تغيير رفتار و گفتار خود، شرايط را براي تاييد صلاحيت و کسب رأي فراهم کند.
سایر اخبار این روزنامه
جنگ ترامپ عليه شبكههاي اجتماعي
تصويب لايحه ضعيف برای زنان حمايت نمیآورد
خاييز؛ خاكستر اختلافات قومي
بازداشت دو مسئول در پی مرگ «آسیه پناهی»
ماجرای کارت هدیههای نهادی که پس داده شد!
عصر کهنسالان موتلفه پایان مییابد؟
جایگاه مجلس روزبهروز سقوط خواهد کرد
پايان معافيتهاي برجام تا٦٠روز ديگر
کشف بیش از ۳۰ هزار مدرک جعلی در میدان انقلاب
مبارزه با فساد در اختيار قوه قضائيه است، نه مجلس
كرونا و سونامی اخبار منفي
علی لاریجانی و انتخابات ۱۴۰۰
معلمان حقوق بیدردسر میگیرید؟
آیا ظریف رئیسجمهور آینده است؟