سوال های تکراری و بی فایده

بسیاری از ما در کودکی این سوال را شنیده‌ایم؛ مامانت رو بیشتر دوست داری یا بابات رو؟ چه در جمع‌های خانوادگی و چه در جمع‌های دوستانه، چه از زبان والدین‌مان و چه از زبان دایی، خاله، عمو یا عمه و ... . حتی گاهی دیده‌ایم این سوال در برنامه‌های تلویزیونی هم مطرح شده است. آخرین مورد آن هم سوال «احسان علیخانی» از یک شرکت کننده خردسال در برنامه عصر جدید بود که از او پرسید مادرش را بیشتر دوست دارد یا پدرش را. بعد از پاسخ کودک مبنی بر بیشتر دوست داشتن پدر، «علیخانی» ول کن ماجرا نشد و از کودک پرسید که پدرش را بیشتر دوست دارد یا برنامه عصر جدید را! و کودک پاسخ داد که عصر جدید را و حتی حاضر است پدرش به شهرشان برگردد اما او تک و تنها در عصر جدید بماند! اتفاقی که در لحظه با واکنش «آریا عظیمی‌نژاد» روبه‌رو شد و سپس در شبکه‌های اجتماعی هم به علیخانی بابت این سوال، انتقادهای زیادی وارد شد. اما این اتفاق، چندین و چندبار دیگر در سری دوم «عصر جدید» تکرار شده است. هفته گذشته بود که احسان علیخانی از شرکت کننده دیگری پرسید که برادرت به پیشرفت‌های تو حسودی می‌کند یا نه؟ و نونهالی به این شرکت کننده گفت که می‌توانی به این سوال پاسخ ندهی. در این بین، متخصصان تربیتی همگی متفق‌القول هستند که پرسیدن چنین سوالاتی از کودکان کاری خطاست، اما چرا؟ در پرونده امروز زندگی‌سلام، مروری داریم بر سوالاتی که  نه تنها پرسیدن‌شان اشتباه است بلکه جواب دادن به ‌آن‌ها هم روی روان کودک، تاثیر منفی خواهد گذاشت. همچنین از یک مشاور خواسته‌ایم تا به بررسی روان شناسانه این موضوع بپردازد.
 
سوالات سمی چرا نباید هر سوالی را از بچه‌ها پرسید؟  پیامد سوالات سمی چیست؟ سید سورنا ساداتی ناهار خونه عزیزجونت چی خوردی؟ بابات برای مامانت چی خریده؟ دیشب کی خونه‌تون مهمونی اومده بود؟ چرا مامان و بابات با هم بلند صحبت کردن؟ نمی‌دونی بابات چقدر حقوق می‌گیره؟ من رو بیشتر دوست داری یا خاله ناهید رو؟ بابات به کی رای داده؟ از این سوال‌های عجیب بی‌شمار در ذهن همه ما هست و در کودکی هم درگیرشان بودیم. سوالاتی که  هیچ کاربرد و فایده‌ای  جز این‌که ذهن بچه را درگیر موضوعات غیر مرتبط با دنیای کودکانه‌اش کند ، ندارد. البته کاش این سوالات واقعاً بی‌فایده بود. مشکل این‌جاست که چنین سوالاتی در بیشتر اوقات خنثی نیست و تاثیر منفی روی ذهن کودک و ارتباطش با خانواده نزدیک و فامیل دارد و باعث نگرانی، تشویش ذهنی یا مشکلات دیگری می‌شود. برای این‌که به ذهن بچه‌های بی دفاع و کم سیاستی که سوال بارانشان می‌کنیم بپردازیم،  برویم سراغ برنامه «کودک شو».    در بخشی از برنامه «کودک شو» پژمان بازغی به‌عنوان مجری برنامه از پدر و مادرها سوالاتی درباره فرزندشان می‌ کند و بعد همان سوال از بچه که در جایی مثل سفینه نشسته پرسیده می‌شود. پدر و مادرها به رغم آمادگی که برای پاسخ به سوالات دارند و مشورتی هم که در لحظه با هم انجام می‌دهند از پاسخ‌های فرزندان شان غافلگیر می‌شوند. مثلاً مجری از پدر و مادر می‌پرسد: «تینا صبحانه چی دوست داره؟» پدر و مادر کلی فکر می‌کنند و در نهایت می‌گویند پنیر یا شکلات صبحانه! اما بچه می‌گوید: «میرزاقاسمی»! پدر و مادر هاج و واج از پاسخ، می‌گویند اصلاً بچه ما میرزاقاسمی دوست ندارد! علت ماجرا چیست؟ بچه‌ها به‌ ویژه قبل از سن مدرسه، خیلی وقت‌ها در لحظه، با توجه به شرایط و براساس واکنشی که دوست دارند اطرافیان داشته باشند و با کلی متغیر دیگر چیزی می‌گویند که ممکن است درست هم نباشد. به‌طور مثال ممکن است بچه در واکنش به این‌که کدام خاله را بیشتر دوست داری براساس آن‌که کدام یکی آخرین هدیه یا عیدی را به او داده پاسخ دهد یا بخواهد سربه سر آن یکی بگذارد. واکنش نفری که مورد توجه قرار نگرفته چیست؟ خاله‌ها در واکنشی کلیشه‌ای می‌گویند پس من هم دیگه خاله تو نیستم! و جمله اشتباه بعدی را می‌گویند و این روند وارد چرخه‌ای غلط می‌شود. بچه در دلش می‌گوید پس حالا که او دیگر خاله من نیست چرا باید با او خوب و صمیمی برخورد کنم. واکنش‌های بعدی بچه، رفتار سرد خاله را در پی دارد و ادامه ماجرا. عمده این سوال‌ها نشانی‌های غلطی را به ذهن کودکان می‌دهند و تصویرهای اشتباهی از زندگی در ذهن اش القا می‌کنند. به‌طور مثال سوال «می خوای بزرگ شدی چه کاره بشی؟ یا می خوای مثل بابات دکتر بشی یا نه؟» به بچه القا می‌کند که زندگی یک مسیر یک طرفه‌است بدون هیچ فراز و فرودی و ما اسیر انتخاب‌های امروز هستیم؛ خب انتخاب‌های کودکی هم که فوتبالیست، دکتر، مهندس و فضانورد است و جز سرخوردگی در آینده چیزی ندارد. سوال «خواهرت رو بیشتر دوست داری یا داداشت رو؟» به بچه القا می‌کند دوست داشتن یک مفهوم کمی است و حتماً باید فارغ از نقش آدم‌ها، بین‌شان یک انتخاب داشته باشد، در حالی که ممکن است بچه دو نفر را به اشکال مختلف دوست داشته باشد. سوال‌هایی از قبیل «خونه مامان بزرگ چی خوردی؟ بابات چقدر حقوق می گیره؟ دایی جونت سیگار می‌کشه یا نه؟ و...» هم موضوع حریم خصوصی و خانوادگی را در ذهن بچه مخدوش می‌کند و او را مقابل اطرافیانش قرار می‌دهد. برای همین قبل از هر سوالی فکر کنیم کنجکاوی ما روی بچه‌ای که خمیرمایه شخصیت اش شکل نگرفته چه تاثیری می‌گذارد و آیا برای  صحبت با بچه‌ها موضوعاتی مثل آب و هوا، نقاشی، درس، فوتبال، پویانمایی و ... شروع بهتری نیست و حتماً باید سوال سمی از او بپرسیم؟             جواب سر بالا دادن همیشه بی‌ادبانه نیست والدین برای آموزش دادن کودکان در برابر سوالات نابه‌جای دیگران باید به چند نکته توجه داشته باشند اگر واقعیت را بخواهیم در نظر بگیریم، هر چقدر هم تلاش کنیم، باز ممکن است کودک ما در موقعیت‌هایی در معرض سوالاتی نابه‌جا قرار بگیرد. با توجه به این نکته بهتر است در این باره آموزش‌هایی به فرزندمان بدهیم.    لازم نیست به هر سوالی جواب بدهی با فرزندتان صحبت کنید و به او از همان سنین خردسالی آموزش دهید که حق دارد به برخی سوالات پاسخ ندهد. این که کودک شما بداند در صورتی که به برخی سوالات پاسخ ندهد، از جانب شما مواخذه نمی شود، اهمیت زیادی دارد.    می‌توانی بگویی «نمی‌خواهم چیزی بگویم» بچه‌ها باید بدانند در برخی موقعیت‌ها در برابر سوالاتی که درباره مسائل خانوادگی و شخصی آن ها مطرح می‌شود، می‌توانند مستقیم بگویند «ببخشین نمی‌خوام چیزی بگم». اگر لازم است در موقعیتی فرزندتان به این سبک سوالات پاسخ دهد، مانند مشاوره با روان‌شناس یا ارزیابی مدرسه و ...  از قبل برای فرزندتان توضیح دهید که باید در این موقعیت، به سوالات، آن قدر که می‌تواند، پاسخ دهد.     جواب سر بالا دادن همیشه بی‌ادبانه نیست  در عمل ممکن است کودکان نتوانند همیشه سکوت کنند یا به صورت قاطع جواب منفی بدهند. برای چنین موقعیت‌هایی، به فرزندتان یاد بدهید که چطور جواب مبهم یا به اصطلاح سر بالا بدهد. مثلا در برابر سوالی مانند دوست داری خواهر داشته باشی یا داداش، بگوید هر چی خدا بده، خوبه.  
 
امان از سوالات پرعارضه از کودکان سوالاتی که درباره آینده یا موضوعاتی خارج از توان کودک مطرح می‌شود   می‌تواند به ایجاد تصورات نادرست از آینده در وی دامن بزند نرگس عزیزی| کارشناس‌ارشد مشاوره گاهی افراد برای آغاز گفت‌وگو با کودکان، شروع به طرح سوال می‌کنند. دسته اول سوالاتی مانند این‌که چه غذایی دوست داری؟ اسم دوست‌هایت چیست؟ چه کارتونی رو دوست داری؟ و ... .  سوالاتی که درباره موضوعات روزمره و مربوط به زمان حال هستند، به شرط واکنش اشتباه نشان ندادن به پاسخ کودک، اغلب عارضه‌ای هم به دنبال ندارند. اما برخی سوالات حساس‌ترند.     سوالاتی که نباید از کودکان بپرسیم دسته دوم سوالاتی است که درباره آینده یا موضوعاتی خارج از توان کودک پرسیده می‌شود؛ مثل بزرگ شدی، می‌خواهی چه کاره شوی؟ برنامه‌ات برای تابستان چیه؟ یا نظرت درباره سیاست چیست؟ واقعیت این است که این سوالات می‌توانند عوارضی برای کودک به دنبال داشته باشند، چرا که اغلب پاسخ کودکان به ویژه زمانی که کم‌سن و سال‌ هستند، دقیق نیست و می‌تواند باعث خنده دیگران شود. جدای از این، چنین سوال و جواب‌هایی می‌تواند به ایجاد تصورات نادرست از آینده در کودک هم دامن بزند. بر این اساس شاید بهتر باشد چنین سوالاتی را کمتر از کودکان بپرسیم. اما دسته سوم سوالات، مواردی هستند که در هر حالی عوارضی به دنبال دارند؛ مانند همین سوال مادرت رو بیشتر دوست داری یا بابات رو؟ یا این که دوست داری خواهر داشته باشی یا برادر؟ واقعیت این است که این سوال و جواب کردن در هر حالی عوارضی به دنبال دارد و می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند. اما این عوارض کدام اند؟    موضوعی که کمتر درباره‌اش صحبت شده بگذارید پیش از هر چیز به موضوعی بدیهی اما کمتر صحبت شده، بپردازیم؛ این‌که بچه‌ها هم مانند ما آدم بزرگ‌ها می‌توانند یکی از والدین خود را بیش از دیگری دوست داشته باشند. در واقع اصل این موضوع که یکی از والدین محبوبیت بیشتری نزد کودک داشته باشد، نه موضوع غریبی است و نه لزوما ایرادی دارد اما بحث در این باره، سوال کردن از کودک و درخواست از او برای اعلام نظر است. جوابی که هرچه  باشد، برای کودک دردسرساز خواهد شد.    یعنی من دروغ گفتم؟! احساس کودکان به والدین، موضوع ثابتی نیست. ممکن است روزی تصور کنند مادر محبوب‌تر است و روز دیگر پدر را به عنوان والد محبوب انتخاب کنند. بنابراین پاسخ‌شان به این سوال که پدر را بیشتر دوست داری یا مادر را ، ممکن است ثابت نباشد. در این میان با توجه به متغیر بودن احساسات، کودک هر پاسخی دهد، ممکن است چند روز بعد احساس کند، آن روز دروغ گفته است. این وضعیت باعث می‌شود کودک بی‌دلیل درگیر احساسات منفی نسبت به خود شود و به همین سادگی، روان او آسیب ببیند.    من دل مامان یا بابام رو شکستم غالب کودکان بعد از پاسخ به این سوال، دچار احساس گناه می‌شوند چرا که تصور می‌کنند با انتخاب یکی از والدین، به دیگری آسیب زده‌اند. البته در این تصور، واکنش والدین نقش زیادی دارد زیرا بسیار دیده شده والدی که به عنوان والد محبوب انتخاب نشده، به نوعی دلخوری خود را به کودک نشان داده است. در هر صورت، این مسئله هم یکی از آسیب‌های طرح چنین سوالی از کودک به ویژه در زمان حضور هر دو والد است.    نکنه بابا یا مامان دیگه من رو دوست نداشته باشه؟ نکته سوم ترسی است که گاهی اوقات ممکن است بعد از پاسخ به این سوال، سراغ کودک بیاید؛ این‌که چون او به عنوان مثال اعلام کرده مادر را بیشتر دوست دارد، از این به بعد از محبت پدر محروم خواهد شد. این نگرانی و ترس از دیگر عوارضی است که می‌تواند بعد از این سبک سوالات، گریبان کودک را بگیرد. به همین دلیل است که متخصصان تربیتی همگی متفق‌القول هستند که پرسیدن چنین سوالاتی از کودکان کاری خطاست و ذهن آن ها را بدون دلیل، مخدوش و درگیر می‌کند.    اگر دیگران پرسیدند، چه کنیم؟ ممکن است ما به عنوان والد حواس‌مان باشد که چنین سوالاتی را از فرزند خود یا دیگر کودکان نپرسیم اما گاهی دیگران چنین سوالاتی را از فرزندمان می‌کنند، در این شرایط بهترین واکنش ما چه می‌تواند باشد؟ تصور کنید که در یک جمع خانوادگی و دوستانه نشسته‌ایم، ناگهان یکی از اعضای فامیل یا دوستان‌مان ، از فرزندمان می‌پرسد که پدرت را بیشتر دوست داری یا مادرت را  و اصرار می‌کند که پسر یا دخترمان، یکی از ما را به عنوان والد بهتر انتخاب کند. یکی از بهترین واکنش‌ها، بی‌تفاوتی در برابر پاسخ فرزندتان است. در عین حال سعی کنید فارغ از پاسخ فرزندتان، در نزدیک‌ترین فرصت به او نشان دهید که او محبوب پدر و مادرش است.    در این زمینه نیاز به فرهنگ‌سازی داریم در قدم بعدی شاید بد نباشد در صورتی که امکانش فراهم است، از فردی که چنین سوالی را از کودک ما پرسیده، بخواهیم این سوال را دیگر نپرسد. اگر امکان صحبت مستقیم در این باره را ندارید، شاید بتوانید با به اشتراک گذاشتن این مطلب در جمع‌های خانوادگی یا دوستان، فرهنگ‌سازی در این زمینه را آغاز کنید.