روزنامه آرمان ملی
1399/04/25
گسست جامعه و دولت به كاهش صداقت مي انجامد
آرمان ملي: انتخابات مجلس يازدهم با مشارکت حداقلي مردم به انجام رسيد. در اذهان اين شائبه وجود دارد که نکند انتخابات رياستجمهوري 1400 هم به همين سرنوشت دچار شود. در اين راستا محمد خوشچهره، نماينده اسبق مجلس معتقد است: «اگر افراد کاربلد در قواي سهگانه حضور داشتند، بسياري از مشکلات را حل ميکردند و حتي در اين شرايط کرونا نيز با درايت خود، از تهديد بزرگ جهاني، فرصت ميساختند.» از 96 تا به امروز، تيغ انتقادها چه از طريق مسئولان و چه از طريق مردم، دولت را نشانه گرفته است. حسن روحاني که با شعارهايي همچون «به عقب بارنميگرديم» روي کار آمد به گفته برخي، کشور را به دوران قبل از دوره رياستجمهوري احمدينژاد برگرداند. در انتخابات سال 98، آمار مشارکت در سراسر ايران زير 50 درصد بود و پيش از اين، رقابت شديد بين نيروهاي انقلابي، نيروهاي اصلاحطلب و نيروهاي مخالف نظام وجود داشت و هر کدام تفسير خود را از کاهش ميزان مشارکت در انتخابات داشتند. اصولگرايان معتقد بودند ميزان پايين مشارکت با ردصلاحيت شوراي نگهبان ارتباطي ندارد و عموما به خاطر ناکارآمدي دولت و مجلس فعلي و همچنين شيوع بيماري کرونا مشارکت مردم تا اين اندازه کاهش يافته است. براي بررسي ابعاد مشارکت يا عدم مشارکت مردم در انتخابات پيشرو «آرمان ملي» با غلامرضا ظريفيان، فعال سياسي اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که ميخوانيد.ارزيابي شما از نحوه مشارکت مردم در انتخابات 1400 چگونه است؟
با توجه به تجربه انتخابات مجلس، با نوعي کاهش انگيزه و سرمايه اجتماعي روبهرو هستيم. ميزان راي مردم است و اين کاهش مشارکت زنگ خطر بزرگي براي انتخابات رياستجمهوري است. طبيعتا در ارتباط با کاهش مشارکت در انتخابات 1400 عواملي متعددي موثر هستند که بايد اين عوامل کاهش مشارکت مشخص و وزن هر کدام سنجيده شود که هر کدام نسبت به ديگري چه برتريهايي دارد.
اساسا دلايل کاهش مشارکت مردم در انتخابات ناشي از چه مسائلي است؟
آنچه روي کاهش مشارکت مردم تاثير ميگذارد، بخشي عوامل ذهني و بخشي عوامل عيني است. در مورد عوامل ذهني بايد گفت که اين احساس وجود دارد که بين فعل و عمل مسئولان با حرفشان فاصله عميقي وجود دارد. متاسفانه اين قضيه در جامعه ما وجود دارد و اينطور احساس ميشود که بين شعارهاي مسئولان و عمل آنها فاصله زيادي وجود دارد. منظورم از مسئولان فقط مسئولان اجرايي نيست بلکه مقصود، کل قوا است. بههرحال در جامعه ما، فاصله عميقي بين مباني نظري و عملي آنها وجود دارد و اين گسست، خوب نيست. از دل اين گسست، کاهش صداقت استخراج ميشود. مسئولان قبل از اينکه توسط مردم انتخاب شوند، قولهايي ميدهند و وقتي که به منصب ميرسند، حالا به هر دليلي به آن قولها وفا نميشود. اين يک نکته، نکته دوم اينکه مسئولان به جاي اينکه به مسائل مهم جامعه بپردازند، نظام سياسي ما را درگير يکسري مباحث و گفتوگوهاي بيحاصل ميکنند. در هر جامعهاي بههرحال اختلاف ديدگاه و اختلافنظر و رويه وجود دارد که اينها فيالنفسه اتفاقات بدي نيست اما اين تنازعات گاهي چهره بدي به خود ميگيرد و باعث بياعتمادي مردم ميشود که به تنازعاتي بيحاصل تبديل ميشود. اينجاست که جامعه احساس ميکند بين نيازهايش و مناقشهاي که در ميگيرد، هيچ نسبتي وجود ندارد.
در مورد عوامل عيني نيز همين رويکرد برقرار است؟
اگر بخواهم به عوامل عيني اشاره کنم، مهمترين عاملي که در همه جاي دنيا و بهخصوص در ايران مشترک است، سياستورزي و سياستگذاري متفاوت است. نهايتا اين بايد به بهبود وضعيت معيشتي مردم بينجامد. بالاخره مردم بايد احساس کنند که امکان تحقق بهبود وضعيت معيشتيشان به کمک تلاشي متعارفي که انجام ميدهند، وجود دارد. اگر فاصله جدي بين نيازهاي معيشتي مردم و واقعيت جامعه وجود داشته باشد، اين امري بسيار عيني، ملموس و قابل مشاهده است. مردم هنگام راي دادن به اين فکر ميکنند که مسئولي که به او راي ميدهند، پس از انتخاب، به نيازهايشان ميپردازد و آن را مدنظر قرار ميدهد يا خير. اين مهمترين عاملي است که در نوع حضور مردم پاي صندوقهاي راي تاثير ميگذارد. نگاه ميکنند که مثلا رئيسجمهور توانسته مساله بيمه، بيکاري، اشتغال و... را سامان بدهد يا خير. همچنان در مورد مسائل عيني بايد گفت که ما در تعيين سرنوشت سياسي خودمان حضور پيدا کرده و مسئوليتها را به کساني ميسپاريم که شايستگي داشته باشند. اين انتظار را داريم کساني که در مسند قدرت قرار ميگيرند، معتمد فرصتها، اموال و نيازهاي ما باشند. اگر احساس کنند که برخي از اين افراد مورد اعتماد نبوده و فرصتسوزي کرده يا اموال را به هدر داده و از آن سوءاستفاده ميکنند، از حضور در انتخابات دلزده ميشوند. اين اعمال آنها باعث ميشود که مردم نااميد شده و دست از راي دادن بکشند و اين بحراني جدي در جامعه ماست.
چه عوامل ديگري براي حضور مردم پاي صندوقهاي راي برميشمريد؟
يکي از مسائل مهم ديگر، اميد به آينده است. مردم هر فعلي را که انجام ميدهند، به دنبال ديدن نتيجه آن در آينده هستند. حالا اين فعل ميخواهد، سياسي، اجتماعي، فرهنگي يا چيزهاي ديگر باشد. به هر حال از افعالش ميخواهد در جهت بهبود وضع موجود و بهتر ساختن آينده کمک کند. اگر اميد به آينده در مردم کاهش پيدا کند و اين نگرش شکل بگيرد که بودن و عملشان تاثيري در بهبود اکنون و آيندهشان ندارد، روي مشارکت مردم در انتخابات تاثير ميگذارد. و من فکر ميکنم در اين فرصت باقيمانده تا انتخابات که فرصت زيادي هم نيست، بايد ظرفيتهاي موجود را افزايش داد که مردم براي حضور پرشور در انتخابات تشويق شوند.
سایر اخبار این روزنامه
عدم اعتماد- دروغگويی؛ بحران امروز جامعه
ايران،چين رابطه متوازن دارند؛ نه يكطرفه
گسست جامعه و دولت به كاهش صداقت مي انجامد
دردسرهای مولاوردی، شهیندخت اصلاحات
جاسوس موشکي اعدام شد
اخذ مالیات از خودروهای صفر بر سوداگری دامن میزند
چرا اصولگرايان نسخه نجات بخششان را ارائه نمیكنند؟
فصل تعطيلات با افزايش محدوديتها
نمودارهایی که قرار نیست نزولی شوند!
کسي از کارگران بيکار خبري دارد؟!
چرا چنین قراردادی با چین؟
اصلاحات پیشنهادهای خود را به حاکمیت ارائه دهد
تغییر رویکرد مجلس پس از بیانات رهبری
قرارداد ايران و چين دست آمريکا را براي فشار به تهران ميبندد
چرا انسانها نمیتوانند خود را جای دیگری قرار دهند؟