دشمنان به اختلاف ميان قوا اميد بسته بودند

آرمان ملي: صبح ديروز وزير بهداشت نامه‌اي فرستاده و خواسته در روز عيد قربان که برادران اهل تسنن مراسم مفصل‌تري را برگزار مي‌کنند پروتکل‌ها را رعايت کنند تا بيماري بيشتر نشود. اين ايام ايامي است که برابر توطئه‌هاي بدخواهان قوي‌تر مي‌شويم. آنان مي‌خواستند اقتصاد ما را به هم بريزند تا نتواند کار خود را ادامه دهد و فکر مي‌کردند ظرف چند ماه مي‌توانند اين کار را انجام دهند و تورم سه‌رقمي در کشور ايجاد کنند. امروز کالاهاي موردنياز مردم در اختيار آنان است و وفور وجود دارد اما در کنار آن بايد اقداماتي براي قيمت‌گذاري بهتر انجام دهيم. در تمام صنايع مهم ما از فولاد تا آلومينيوم بيشتر کار و توليد مي‌کنند و ما فولاد و مس بيشتري نسبت به گذشته صادر مي‌کنيم و وزن صادرات ما بالاتر رفته است.
با نظارت دقيق از توليد تا مصرف از سفارش تا تامين ارز تا روزي که کالا با کشتي مي‌آيد و در بندر ترخيص مي‌شود، اگر مثل سايه اين روند را دنبال کنيم که با سامانه الکترونيک اين انجام‌شدني است، آن وقت برخي اشکالات قابل حل است، هرچند ممکن است برخي به اين راحتي قابل حل نباشد. در هفت سال گذشته زنجيره توليد فولاد ما نسبت به کل تاريخ، هفت برابر شده؛ اين کار بزرگي است که نشان از توانمندي ما دارد. در پتروشيمي هم توليد در اين هفت سال نسبت به گذشته نزديک به دو برابر شده است. در ده روز گذشته صادرکنندگان خوب ما 2/5 ميليارد دلار ارزآوري داشتند که آن را به‌درستي برمي‌گردانند و در سامانه نيما قرار مي‌دهند و به نياز کشور کمک مي‌کنند؛ هرچند اقليتي هم هستند که تخلف مي‌کنند و بايد با آنان هم برخورد کرد که وزارت صمت و دادگستري وظيفه سنگيني را براي اجرا و عملياتي کردن نظارت بر بازار به عهده دارند.
يکي ديگر از چيزهايي که دشمنان به آن اميدوار شده بودند، اختلاف ميان قوا بود که البته با سخنان رهبري و دستور ايشان که هيچ يک از قوا نبايد دنبال حاشيه باشند اين اميد هم از دست آنان گرفته شد و تقريبا از آن گذشتيم. راه سوم دشمن شايعه‌سازي است. مي‌گويند کوه‌هاي ما را فروخته‌اند، بعد روز ديگر مي‌گويند نه وقف شده است بعد مي‌گويند جنگل‌ها فروخته شده و بعد مي‌گويند نه وقف شده است. اين چه حرفي است؟ مگر مي‌شود زمين خدا و مرتع و اقيانوس و دريا و کوه و جنگل که جزو انفال است، وقف کرد؟ مگر مال کسي است که وقف کند؟ گاهي مي‌گويند شمال ايران را فروختند و گاهي مي‌گويند جنوب ايران به فروش رفت. من از شايعه‌سازي دشمنان تعجب نمي‌کنم از اين تعجب مي‌کنم که چطور گوش شنوايي براي اين سخنان وجود دارد.
جلوي اين شايعات و حرف‌هاي ناروا که گاهي برخي دوستان هم اين حرف‌ها را مي‌شنوند و درست نقل و نقد نمي‌کنند را بايد گرفت. همه جا دين و مراسم هست و مقيد به چارچوب‌هاي بهداشتي انجام مي‌شود. اگر مي‌گوييم روزهاي عزا به جاي 20 روز، 3 روز باشد بايد انجام شود، اگر به‌جاي 7 ساعت، 3 ساعت شود، بايد چنين باشد. همه اين پروتکل‌ها مشخص است. عدم تجمع مشخص است و ما نه به کساني که مي‌خواهند عزاداري نباشد، اجازه چنين کاري مي‌دهيم و نه به کساني که مي‌خواهند عزاداري را طوري جلوه دهند که عامل بيماري شود چنين اجازه‌اي مي‌دهيم. من به وزارت کشور و وزارت بهداشت گفته‌ام که اگر کسي وارد اداره‌اي شد و پروتکل‌ها را اجرا نکرد، به او خدمات داده نشود و مي‌توانيم بالاتر از اين هم عمل کنيم و در جامعه هم اگر کسي مي‌خواهد سلامت ديگران را به خطر بيندازد، مجازات تعيين کنيم.


دشمنان در مجامع بين‌المللي هم صبح تا شب مثل دلال از کاخ سفيد راه افتاده‌اند و با اين و آن تلفني حرف مي زنند که اين ماجراي پايان تحريم تسليحاتي ايران را عقب بيندازند که تاکنون هيچ هم موفق نشده‌اند. کار را به جايي رساندند که با تروريسم هوايي، جنگنده‌اي را کنار يک هواپيماي مسافربري بفرستند و ايجاد رعب و وحشت کنند. البته اين ماجرا از سوي آمريکا در پايان جنگ هم رخ داده بود و به بهانه واهي يک هواپيماي خود ما را هم هدف قرار داده بودند و اين چيزي نيست که تازگي داشته باشد. مگر مي‌شود؟ پس ايکائو کجاست؟ شوراي امنيت کجاست؟ سازمان ملل کجاست؟ کشورهاي منطقه کجا هستند؟ کشورهايي که اين هواپيما به مقصد آنها بوده است هم بايد بيايند و حرف بزنند. مگر مي‌شود که در يک کريدور بين‌المللي و يک روت مشخص هوايي جنگنده‌اي بيايد و به هواپيماي مسافربري نزديک شود و مسافران را بترساند. اين کار تروريستي است و ايکائو و شوراي امنيت بايد با تروريست برخورد کند.